1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

"احتمال باران اسیدی" فیلمی درباره تنهایی انسان معاصر

میترا شجاعی۱۳۹۵ خرداد ۱۰, دوشنبه

در فیلم "احتمال باران اسیدی"، شمس لنگرودی نقش پیرمردی تنها را بازی می‌کند که احتمالا تمایلات همجنس‌گرایانه دارد و به همین علت هم تنها مانده است. بهتاش صناعی‌ها، کارگردان و فیلم‌نامه نویس، در باره آن می‌گوید.

https://p.dw.com/p/1IxCq

"احتمال باران اسیدی" شاید بتواند نام فیلمی درباره محیط زیست باشد. داستانی درباره یک بمباران شیمیایی هم می‌تواند چنین نامی بر خود داشته باشد اما داستان تنهایی مردی در آستانه ۷۰ سالگی که هرگز ازدواج نکرده و زندگی‌ای بسیار خسته‌کننده و بدون فراز و نشیب داشته موضوعی است که با دیدن این نام احتمالا به هیچ ذهنی خطور نمی‌کند.

"منوچهر" با بازی خوب و روان شمس لنگرودی بازنشسته اداره دخانیات در شهرستان فومن است که هرگز در عمرش لب به سیگار نزده، ازدواج نکرده و جز نگهداری از مادر پیرش و البته کارمند بودن وظیفه دیگری بر عهده‌اش نبوده است.

حالا در آستانه هفتاد سالگی با مرگ مادرش و نیز بازنشسته شدن، زمان را مناسب می‌بیند تا به دنبال دوست قدیمی‌اش برود؛ دوستی که ۳۰ سال است از او بی‌خبر است.

بیشتر بخوانید: سومین فستیوال فیلم‌های ایرانی در کلن: "پر تنوع"، ضد "کلیشه"

در طول فیلم اما متوجه می‌شویم که این علاقه یک رابطه دوستی معمولی نیست. اینکه منوچهر تا به این سن ازدواج نکرده، اینکه نامه‌های عاشقانه خسرو (دوست قدیمی) برای دختر همسایه را هرگز به دست معشوق نرسانده و به جای آن دختر خودش جواب نامه‌های خسرو را داده و اینکه اصولا "علاقه‌ای به زن‌ها ندارد" همه نشانه‌هایی هستند از تمایلات هم‌جنس‌گرایانه منوچهر.

هرچند بهتاش صناعی‌ها، کارگردان و نویسنده فیلمنامه می‌گوید این می‌تواند یکی از برداشت‌ها باشد. او در گفت‌وگوی اختصاصی‌اش با دویچه وله در این باره می‌گوید: «موضوع فیلم من تنهایی است اما دلیل تنهایی این آدم با این سن و سال می‌تواند تمایلات هم‌جنس‌گرایانه او یا حتی اِی سکشوال (بدون تمایلات جنسی) بودن او باشد کما اینکه در همین جشنواره هم برخی از مخاطبان گفتند متوجه همجنس‌گرا بودن منوچهر نشده‌اند و فقط تنهایی او برایشان پررنگ بوده.»

فیلم در ابتدا روندی کند و تا حدی کسل‌کننده دارد چرا که فیلمساز قصد دارد یکنواختی و کسالت زندگی منوچهر را برای خواننده باورپذیر کند.

گفت‌وگو با بهتاش صناعی‌ها کارگردان فیلم "احتمال باران اسیدی"

اما با ورود دو شخصیت دیگر فیلم، روند تندتر شده و با بالا و پایین بیشتری ادامه پیدا می‌کند. این دو شخصیت هردو متعلق به نسل زیر سی سال هستند؛ پسر و دختر جوانی که اتفاقا آنها هم تنها هستند، با بازی مریم مقدم نویسنده فیلمنامه و همسر کارگردان و پوریا رحیمی.

اتفاقات در مهمانخانه‌ای در جنوب تهران می‌افتد؛ جایی که منوچهر برای پیدا کردن خسرو در تهران آنجا اقامت گزیده. در پشت‌بام همین مهمانخانه است که منوچهر برای اولین بار در زندگی‌اش حشیش می‌کشد؛ منوچهر محافظه‌کاری که حتی برای رفتن روی پشت بام هم با خود چتر می‌برد و وقتی کاوه (پسر جوان) از او می‌پرسد چرا چتر با خودت آورده‌ای می‌گوید: ممکن است باران ببارد و کاوه با خنده پاسخ می‌دهد: آره، باران اسیدی...

منوچهر در سراسر فیلم منتظر باران است ولی حتی در فومن هم علیرغم پیش‌بینی او برای بارش، باران نمی‌بارد. اما در سکانس پایانی فیلم جایی که منوچهر خسرو را از دور دیده ولی نخواسته با او روبرو شود و در حقیقت پرونده او را برای همیشه بسته است، به ناگهان باران می‌بارد.

"احتمال باران اسیدی" که فیلمنامه‌اش کار مشترک بهتاش صناعی‌ها و همسرش مریم مقدم است، اولین فیلم بلند صناعی‌هاست و تا به اینجا توانسته جایزه بهترین فیلنامه جشنواره فجر و عنوان پرفروش‌ترین فیلم بخش هنر وتجربه را کسب کند.

صناعی‌ها می‌گوید همین راه و همین سبک را برای فیلمسازی‌اش ادامه خواهد داد.