1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

المالکی در ایران چه می‌جوید؟ • مصاحبه

مصاحبه‌گر: میترا شجاعی (رادیو دویچه وله)۱۳۸۶ مرداد ۱۹, جمعه

دکتر منصور فرهنگ استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل در آمریکا زمینه‌ساز سفرهای مالکی به تهران را سردرگمی او در اداره عراق می‌داند. مصاحبه‌ای با او در این مورد.

https://p.dw.com/p/BSu4
مالکی در دیدار با احمدی‌نژاد
مالکی در دیدار با احمدی‌نژادعکس: AP

نوری المالکی نخست‌وزیر عراق برای سومین بار بعد از روی کار آمدنش به ایران سفر کرده‌است. اوضاع نابسامان داخلی در عراق و فشار گروه‌های سنی برای در دست گرفتن قدرت، اداره امور کشور را بیش از پیش برای المالکی دشوار کرده است.

منصور فرهنگ استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل در آمریکا زمینه‌ساز سفرهای مالکی به تهران را سردرگمی او در اداره عراق می‌داند. مصاحبه‌ای با او در این مورد:

دکتر منصور فرهنگ
دکتر منصور فرهنگعکس: DW

دویچه‌وله: آقای فرهنگ، نخست وزیر عراق برای سومین بار بعد از روی کارآمدنش، به ایران سفر کرده است. فکر می‌کنید آقای نوری‌المالکی در ایران به دنبال چه چیزی است؟

فرهنگ: آقای نوری‌‌‌‌المالکی نماینده‌ی بخش‌هایی از شیعیان عراق است که شاید با همه اختلافاتی که با همدیگر دارند، ولی در مجموع جبهه‌ای را تشکیل می‌دهند که این جبهه تنها حامی و یار و حمایتی که در منطقه می‌تواند رویش حساب بکند ایران است. بنابراین با این که اختلافات ایران و آمریکا در عراق و یا به‌طور کلی برای المالکی و شیعیان عراق مشکلاتی ایجاد کرده، ولی همه‌شان خوب می‌دانند که روابط حسنه با ایران تنها راه تضمین ادامه‌ی حضور آنها در صحنه‌ی سیاسی عراق و کنترلشان روی حکومت فعلی است.

آمریکا مدام ایران را به دست‌داشتن در ناآرامی‌های عراق متهم می‌کند. از طرفی هم آقای المالکی سعی می‌کند هم با آمریکا و هم با ایران روابط معتدلی داشته باشد. درست زمانی که نخست وزیر عراق در ایران است، آمریکا شهرک شیعه‌نشین صدر را بمباران می‌کند. این رفتار آمریکا آیا می‌تواند تاثیری بر روابط ایران و عراق بگذارد؟

بر روابط ایران و عراق به اصطلاح تاثیرات کوتاه‌مدت منفی می‌تواند داشته باشد، ولی در مرحله‌ی نهایی شیعیان عراق روی ایران حساب می‌کنند. امروز آمریکایی‌ها با بخش‌هایی از طرفداران صدام و بعثی‌ها همکاری می‌کنند و با کمک آنها دارند به شهرک صدر که به‌طور کلی از محرومترین بخش‌های مردم عراق هستند، حمله می‌کنند. یعنی آمریکایی‌ها موضع‌شان را صدوهشتاد درجه تغییر داده‌اند. در اوایل امر با حمایت و همکاری و مسلح‌کردن شیعیان علیه سنی‌ها و بعثی‌ها مبارزه می‌کردند. امروز بخش‌هایی از جمعیت بعثی و ایلی و قبیله‌ای که طرفدار صدام بودند با آمریکایی‌ها ساخته‌‌اند و دارند علیه شیعیان و به‌طور کلی نیروهای صدر در بغداد می‌جنگند. تردیدی نیست که ایرانی‌ها به شیعیان عراق کمک می‌کنند. اول که آمریکایی‌ها رفتند و عراق را تسخیر کردند، یک یک لشکر البدر که دوازده هزار عضو داشت و بسیاری از اعضای آن زندانیان عراقی در ایران در دوره‌ی جنگ بودند که اینها را شیعیان عراق در ایران آموزش داده بودند و سپاه پاسداران اینها را مسلح کرده بود. وقتی اینها وارد عراق شدند، آمریکا از ایران تشکر کرد و دید که چقدر این نیرو برای ایجاد امنیت در جنوب عراق اهمیت داشته است. امروز همان نیروها ادعای استقلال می‌کنند و با آمریکایی‌ها و با سنی‌ها درگیر شده‌اند. این واقعیاتی که در آنجا وجود دارد، با هیچیک از ادعاهایی که ایران یا آمریکا و یا دولت المالکی با مخبرین و خبرنگاران می‌خوانند، هیچ تطابقی ندارد.

آقای فرهنگ این هرج و مرجی که در عراق الان وجود دارد، تناقض آشکاری را بوجود آورده است. به این معنی که، همه می‌دانند که ایران طرفدار نیروهای شیعه است، حال آنکه ناظران تنها راه ثبات را مشارکت سنی‌ها در قدرت می‌دانند و آقای المالکی حالا آمده ایران و دست کمک برای ایجاد ثبات در عراق به‌ سوی ایران دراز کرده است. واقعا با این تناقض، ایران چه‌گونه می‌‌تواند به ثبات عراق کمک بکند؟

از آغاز تاسیس عراق به وسیله‌ی انگلستان در سال ۱۹۲۲ بعد از جنگ بین‌‌الملل اول، سنی‌ها که قبلا هم در واقع نخبگانی بودند که با عثمانی‌ها بر مناطق مرکزی عراق حاکم بودند، آنها را بعنوان نیروهای نخبه به‌وسیله‌ی انگلستان تقویت کردند و اینها شدند در واقع حاکمان عراق و شیعیان هیچوقت قدرتی در آنجا نداشتند و کردها هم که به هیچ‌وجه نداشتند. امروز سنی‌ها هنوز فکر می‌کنند که آنها مالک این سرزمین هستند. از طرف دیگر دولت آقای بوش صحبت از دموکراسی می‌کند. یکی از اصول غیرقابل تغییر دموکراسی، حاکمیت اکثریت است. امروز شصت درصد از مردم عراق شیعه هستند و حدود پانزده درصد هم کرد. کردها که نودونه درصدشان برای استقلال رای داده‌اند. بنابراین آن حاکمیتی را که سنی‌ها در نظر دارند با پانزده درصد رای، فقط در صورتی امکان‌پذیر است که یک ارتش قوی مثل صدام، یک دستگاه سرکوب قوی در مرکز وجود داشته باشد که کوچکترین اعتراضی را بتواند قلع و قمع بکند که در دوره‌ی بیست‌وپنج‌ساله‌ -سی‌ساله‌ی حاکمیت بعث این کار را کردند. بنابراین اینکه سنی‌ها هم بخواهند وارد حاکمیت بشوند، آنها نقش یک اقلیت بسیار کوچک را خواهند داشت و سنی‌ها در حال حاضر به‌ هیچ‌وجه آماده‌ی پذیرفتن این واقعیت، یعنی تقلیل موقعیت خودشان در سیاست و حاکمیت عراق نیستند و دقیقا این یکی از تضادها و تناقضاتی‌ست که در این بن‌بست و باتلاق آمریکایی‌ها گریبانشان را گرفته است.

مصاحبه‌گر: میترا شجاعی