1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

داستان‌خوانی در کلن: معرفی رمان "سهم من"

اسکندر آبادی۱۳۹۵ فروردین ۲۳, دوشنبه

پرينوش صنيعی بخش‌هايی از رمان تازه خود "سهم من" را برای جمعی از علاقه‌مندان ايرانی و آلمانی در "تالار عكاسی" شهر كلن خواند. اين رمان به عنوان برداشتی از تاريخ معاصر ايران از نظرگاه يك زن، مطرح شده است.

https://p.dw.com/p/1ITBT
پرینوش صنیعی
پرینوش صنیعیعکس: DIWAN

روز شنبه ۹ آوريل ۲۰۱۶ پرينوش صنيعی نويسنده رمان‌های "پدر آن ديگری"، و "رنج همبستگی" رمان تازه خود به نام "سهم من" را برای جمعی از علاقه‌مندان ايرانی و آلمانی در "تالار عكاسی" Forum fuer Fotografie در مركز شهر كلن خواند.

رمان خانم صنیعی به عنوان برداشتی از تاريخ معاصر ايران از نظرگاه يك زن، مطرح و شناخته شده است. كارولينه شرايبر هنرپيشه و گوينده راديو تلويزيون، ترجمه آلمانی اثر را با صدایی گیرا خواند و به عبارت بهتر اجرا كرد.

سيمين بهشتی‌پور، گرداننده برنامه کتابخوانی، در سخنان آغازين خود گفت كه رمان "سهم من" تا كنون به ۲۷ زبان ترجمه شده و به عنوان بهترين "اثر غيربومی" در ايتاليا و اسپانيا دو جايزه بين‌المللی را به خود اختصاص داده است.

خانم بهشتی‌پور همچنين اظهار اميدواری كرد كه فيلم "پدر آن ديگری" كه سال گذشته بر پايه رمانی به همين نام از خانم صنيعی ساخته شده، به زودی در آلمان به نمايش گذاشته شود.

در بخش دوم برنامه نويسنده در پاسخ به اين پرسش كه چرا او كه سالها به عنوان پژوهشگر مسائل روان‌شناختی و تربيتی كار كرده، به جای ارائه گزارش‌های تحقيقی به نوشتن رمان روی آورده، گفت: «گزارش‌‌های زياد تهيه و منتشر كرده بودم. ولی مگر چند نفر آن گزارش‌ها را ميخوانند و چه نتيجه‌ای داشت؟ طبيعی است كه برای نوشتن رمان "سهم من" از همان تحقيقات بهره بردم. آمارها از ازدواج‌های اجباری، فشار خانوادگی بر زنان، زورگويی برادرها به خواهرها و جز اين را داشتم و همين اطلاعات را كارمايه رمان قرار دادم. با اين كه جز سه نفر، باقی شخصيت‌های رمان، همه ساخته ذهن خودم هستند، ولی هنگامی كه ميخواستم نوشتن اين رمان را شروع كنم دو چيز را اساس کار قرار دادم: يكی اين كه آنقدر ساده بنويسم كه مسائل برای همه مفهوم و ملموس باشند و دوم اينكه دروغ و مبالغه در كار نباشد و از واقعيت‌ها دور نشوم».

پرینوش صنیعی در جلسه داستان‌خوانی در کلن
پرینوش صنیعی در جلسه داستان‌خوانی در کلنعکس: DIWAN

در پاسخ اين پرسش كه چه مكتب يا نويسندگانی سرمشق كار او هستند، خانم صنيعی گفت: «شايد از بی‌اطلاعی من باشد، ولی من نه با مكتب‌های گوناگون نويسندگی و نويسندگان برخورد داشته‌ام، نه خواسته‌ام مثلا چون ماركز مد شده، من هم به سبك و سياق او و امثال او بنويسم. پژوهشگری بوده‌ام كه ميخواسته تحقيقاتش را در كالبد رمان بيان كند».

سبک ادبی و اسلوب نگارش

يكی از حاضران از بُعد ادبی كتاب پرسيد. نويسنده در پاسخ گفت: «كتاب با سبك و سياق و زبان يك دختر ۱۳ یا ۱۴ ساله آغاز می‌شود و با سبك بيان يك زن ۵۰ ساله پايان می‌يابد. به اين ترتيب زبان داستان پوياست و خواننده همراه با تغيير رويدادها با دگرگونی بيانی هم مواجه می‌شود».

يكی ديگر از حاضران خواست نظر نويسنده را درباره موقعيت‌های خوبی كه زن ايرانی در گذشته داشته ولی از آنها بهره نبرده بداند. خانم صنيعی گفت: «من اسم بهره نبردن از موقعيت‌ها را در كشور خودمان خطای ملی گذاشته‌ام. ولی اين را هم يادمان نرود كه زن ايرانی بر عكس مرد ايرانی زود سرخورده نمی‌شود و برای به دست آوردن موقعيت‌های بهتر آرام ولی ديرپا مبارزه می‌كند».