1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

روزنامه تاگس‌اشپیگل: عراق ويتنام نيست و نبايد هم بدل به ويتنام شود

۱۳۸۶ شهریور ۲, جمعه

اظهارات بوش در مورد مقايسه شرايط امريكا در دهه شصت و هفتاد در ويتنام با وضعيت امروزى نيروهاى این کشور در عراق و همچنین ارزیابی چند وچون وضعیت اقتصادی آلمان از موضوع‌های اصلی تفسیرهای روزنامه‌های ۲۴ اوت آلمان بوده‌اند

https://p.dw.com/p/BXaY
روزنامه آلمانى ”شوبيشه تسايتونگ“: درآمدهای مثبت دولت باید برای صرف سرمايه گذارى در حوزه هاى اساسى شود و در خدمت اقتصادى موفق در آينده باشد
روزنامه آلمانى ”شوبيشه تسايتونگ“: درآمدهای مثبت دولت باید صرف سرمايه گذارى در حوزه هاى اساسى شود و در خدمت اقتصادى موفق در آينده باشدعکس: Fotomontage/DW

مقايسه شرايط امريكا در دهه شصت و هفتاد در ويتنام با وضعيت امروزى نيروهاى امريكايى در عراق از سوى رئيس جمهور اين كشور، جرج بوش، به روزنامه هاى آلمان فرصتى ديگر داد، تا كه در تفسيرهاى امروز خود (۲۴ اوت) به تحليل سياست هاى عمومى امريكا در عراق به پردازند. علاوه بر اين، مطبوعات آلمان نگاهى به ارقام مثبت بودجه امسال اين كشور داشتند. اين موازنه مطلوب بيش از هرچه پيامد رونق اقتصادى در آلمان است.

روزنامه آلمانى ”زود دويچه تسايتونگ“ درباره سياست امريكا در عراق مى نويسد:

«جورج بوش بار ديگر از حقيقت تاريخى طفره مى رود. سياست امريكا در عراق ناموفق بوده است. صرف نظر از اينكه بوش چگونه مسايل را ارزيابى كند، جنگى كه بيش از چهار سال پيش در عراق آغاز شد، سرانجام مثبتى نخواهد داشت. تقويت نيروهاى نظامى در اوايل سال جارى به منظور ايجاد امكاناتى براى تعادل ميان جناح هاى متخاصم در عراق بود. اما اين امر نيزسبب هيچگونه تغييرى نشد. وضعيت در عراق همچنان ايستا ست. موفقيت هاى مشخص نظامى واقعاً سبب بهبود اوضاع نشده اند و تنها نتايج محدودى در برخى مناطق داشته اند. هر عمليات خونين تروريستى اثبات اين مسئله است. حتا بنا به معيارهاى جرج بوش، استراتژى موجود در عراق نادرست است.»

روزنامه ”ويسبادنر كورير“ چاپ آلمان در تفسير خود درباره سخنان جورج بوش مى نويسد:

«هر مناقشه اى راه حلى نظامى ندارد. امريكا نيز در ويتنام اين درس دردآور را گرفت. اما ظاهراً بوش از اين تجربه چيزى نياموخته است. بوش در صورت كنار نهادن تعصب خواهد ديد كه پافشارى لجوجانه بر استراتژى نادرست نه تنها به معناى راه حل نيست بلكه خود بخشى از معضل در عراق است. رشد امكانات تقريباً نامحدود تروريست‌ها در عراق نمى تواند توجيه اى براى فرستادن سربازان خارجى بيشترى به اين كشور باشد. عراق نيازمند چشم آندازى روشن براى آينده اى به لحاظ اقتصادى مطمئن و صلح آميز است.»

روزنامه آلمانى ”تاگس اشپيگل“ چاپ برلين نيز درباره مقايسه ميان ويتنام و عراق از جانب جرج بوش مى نويسد:

« ويتنام در رابطه با ارزيابى نيروها در دوران جنگ سرد ازاهميت نمادين زيادى برخوردار بود، ولى به لحاظ استراتژيك و واقعى اهميت چندانى نداشت. اما شكست در عراق بيش از ترغيب القاعده، ايران و ديگر نيروهاى ضدغربى در منطقه خواهد بود. عراق كشورى مهم در خليج فارس و يكى از مهمترين جايگاه هاى سوخت رسانى در دنياست. امريكا به عنوان قدرت جهانى در واقع مجبور است كه در چنين منطقه اى مهم و استراتژيك حضور داشته باشد. اين يكى از دلايلى است كه راى به خروج سربازان از عراق را براى حزب دمكرات امريكا سهل مى كند ولى همزمان تنظيم برنامه اى براى شرايط پس از آن را به غايت مشكل مى سازد. عراق ويتنام نيست و نبايد هم بدل به ويتنام شود.»

روزنامه ”تورينگيشه لاندس تسايتونگ“ چاپ آلمان نگاهى به بودجه آلمان دارد و در زمينه موازنه رضايت بخش امسال مى نويسد:

«ارقام مثبت خزانه دولتى بيش از آنكه نتيجه پس انداز دولت باشد مديون دو عامل ديگر است. عامل نخست اينست كه، دولت ائتلاف بزرگ در آلمان شهروندان را به شدت در مضيقه گذاشته است. خبرهاى ترس آور جديد درباره افزايش بهاى مواد غذايى، افزايش سه در صدى ماليات بر اجناس را از يادها برده است. عامل دوم حركت بى وقفه موتور اعتلاى اقتصادى است، كه سبب فوران چشمه هاى جديد مالياتى در آلمان است. آيا اين به معناى ادامه صرفه جويى است؟ آرى. اما صرفه جويى بايد به اندازه باشد. بخشى از درآمدها بايد اختصاص به سرمايه گذارى هاى مفيد در آينده داشته باشد. بطور مثال در عرصه هاى آموزشى و تحقيقاتى. بخشى ديگر از درآمدها بايد براى ايجاد تعادل در وضعيت نابهنجار اجتماعى خرج شود. اما بخش عمده درآمدها همچنان بايد براى كاهش قرض هاى دولتى در نظر گرفته شود.»

روزنامه آلمانى ”شوبيشه تسايتونگ“ درباره موازنه مثبت بودجه دولتى در آلمان مى نويسد:

«سرمايه گذارى بايد در حوزه هاى اساسى در خدمت اقتصادى موفق در آينده صورت پذيرد. سرمايه گذارى در حوزه آموزش و در عرصه زيرساختارها از الويت بيشترى نسبت به كاهش ماليات ها و يا انجام امور رفاهى در جامعه برخوردار است. طبيعتاً بهترين حالت پرداختن به همه اين موارد است، اما در حال حاضر آلمان در چنين وضعيتى نيست. با توجه به حجم قرض هاى دولتى كه بالغ بر ۱۵۰۰ ميليارد يورو مى باشد، صحبت از ماليات كم و هزينه هاى اجتماعى بالا خيال پردازى است. علاوه بر آن، رونق اقتصادى موجود به هر حال در آينده تغيير خواهد كرد.»