1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

سالروز كتاب سوزان در آلمان

۱۳۸۳ اردیبهشت ۲۱, دوشنبه

در روز سى ام ژانويه سال ۱۹۳۳ آدولف هيتلر رسما صدراعظم امپراطورى آلمان شد. گرچه بسيارى از تاريخدانان از آن سخن ميرانند كه در آن هنگام هنوز پايه هاى قدرت هيتلر بگونه اى مطلق قوام نيافته بود، اما در همان نخستين ماهها نيز ما شاهد آشكار شدن چهره واقعى اين ديكتاتور بوديم. روز دهم ماه مه هفتاد يكمين سالروز كتاب سوزان در آلمان است.

https://p.dw.com/p/A58x
عکس: AP

“هر آنچه را كه غيرآلمانى است در آتش بيافكنيد! همه آثار مربوط به مبارزه طبقاتى و يا ماترياليسم را. براى دفاع از مصالح خلق آلمان و نظرگاه ايده آليستى زندگى بپاخيزيد! من همه آثار كارل ماركس و يا كائوتسكى را در آتش مياندازم.”

برلين، دهم ماه مه سال ۱۹۳۳. شعله هاى آتش نه تنها در پايتخت كشور كه در ديگر نقاط آلمان نيز زبانه ميكشند. در اكثر شهرهاى دانشگاهى آلمان ما شاهد پديده كتاب سوزان هستيم. مسئولان با بى رحمى تمام و بدون رعايت كمترين مصلحتى دست به اقدامى زده اند كه “پاكسازى” ادبيات آلمان ناميده اند. و هر آنچه را كه به ذوق صاحبان قدرت خوش نميآمد را به دل آتش افكندند. صدها هزار كتاب طعمه آتش شدند و كتابسوزى تا چند هفته ادامه داشت.

“من همه آثار هاينريش مان، ارنست گلزر و اريش كستنر را در آتش ميافكنم.”
بسيارى از نويسندگان و شاعران با نازيها هم سخن شدند. از آن جمله بود شاعر فاشيست، هانس يوست. اما بودند نويسندگانى كه در برابر اين عمل ضدفرهنگى ايستادند و حتى آشكارا از آن انتقاد كردند. توماس مان، برنده جايزه نوبل ادبيات سال ۱۹۲۹ در شمار چنين افرادى بود. وى سال ۱۹۳۳ به سوئيس مهاجرت كرد و آنگاه در سال ۱۹۳۹ به آمريكا رفت. و آنگاه كه دانشكده فلسفه دانشگاه بن دكتراى افتخارى وى را نامعتبر خواند وى در نامه اى به مسئولان دانشگاه نسبت به اين موضوع شديدا اعتراض كرد.

اما اين تنها توماس مان نبود كه صداى اعتراض خود را به گوش جهان و جهانيان رساند. ريكاردا هوخ نيز در روز نهم آوريل ۱۹۳۳ يعنى پيش از كتاب سوزان، از آكادمى هنرهاى پروس كناره گيرى كرد و در نامه اى به رئيس اين آكادمى چنين نوشت:

“آن چه كه دولت جديد براى نگرش و باور ملى در ذهن ميپروراند با روح آلمانى تباين دارد. اين مركزيت گرايى، اين اجبار، اين راهكارهاى خشن، اين نابودى دگرانديشان، اين خودشيفتگى جنون آميز، همه و همه برآمدهايى غيرآلمانى اند، برآمدهايى ناروا. من توسط اين نامه كناره گيرى خود را از آكادمى هنرهاى پروس اعلام ميدارم.”

آشكارا كم بودند كسانى كه در آن هنگام قادر به خواندن نشانه هاى دوران بودند و قادر بودند كه سير تحولات رويدادهاى تاريخى را بر بستر اين نشانه ها پيش بينى كنند. اما بى گمان كتاب سوزان روز دهم ماه مه سال ۱۹۳۳ يكى از نشانه هاى اين دوران سياه بود.