1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

مواد خام ارزان دیکتاتورها را رام می‌سازد

کیواندخت قهاری۱۳۸۷ آبان ۱۱, شنبه

هفته‌نامه آلمانی "دی تسایت" چاپ هامبورگ در شماره این هفته خود (منتشر شده در روز پنجشنبه ۳۰ اکتبر) تفسیری دارد با عنوان "شر و نفت" به قلم یوزف یوفه، سردبیر سابق این نشریه.

https://p.dw.com/p/Flo5
عکس: dpa

یوزف یوفه گفته‌ی محمود احمدی‌نژاد، رییس جمهور ایران، را نقل می‌کند، که "پایان سرمایه‌داری" فرا رسیده است و گفته‌ی علی خامنه‌ای، رهبر حکومت جمهوری اسلامی را، که درهم شکستن "دمکراسی لیبرال غربی" را پیش‌بینی کرده است. اما به نظر یوفه، دمکراسی همچون بانویی سالخورده است که همراه با برادرش، سرمایه‌داری، هم اکنون نیروهایی پیش از این ناشناخته را از خود نشان می‌دهد، در حالی که دشمنان جامعه باز، ایران، ونزوئلا و روسیه، به دامان بحران موجودیت خود درمی‌غلطند.

یوفه نیروی سرمایه‌داری جدید را ناشی از منابع بسیار زیادی می‌داند، از مغازه‌دار کوچک تا صاحب "گوگل" بزرگ، از دانش تا بازار بورس. اما به عقیده یوفه، قدرت سه کشور ضدغرب یاد شده تنها متکی بر بهای منابع انرژی است، به طوری که این سه را می‌توان، به جای مفهوم "محورهای شرارت" که جورج بوش باب کرده بود، "محورهای نفت" نامید. بهای نفت در هفته جاری حدود ۶۰ دلار بود، در حالیکه در ماه ژوییه به ۱۴۷ دلار رسیده بود.

در تفسیر "دی تسایت" می‌خوانیم: "وزیر دارایی روسیه در ماه سپتامبر گفته بود که دولت با بهای نفت بشکه‌ای ۷۰ دلار کسر بودجه پیدا کرده است. در ایران و ونزوئلا بحران دولت با بشکه نفت ۹۵ دلاری شروع شد. بدین ترتیب برنامه‌های اجتماعی‌ای که احمدی‌نژاد و چاوز را بر سر قدرت نگاه داشته‌اند، آسیب دیدند. ۸۰ درصد بودجه دولت ایران از راه فروش منابع انرژی تامین می‌گردد. ۱۲ درصد درآمد خالص ملی صرف سوبسید برای بنزین و نان می‌شود."

نویسنده "دی تسایت" از دوره سقوط اتحاد جماهیر شوروی یاد می‌کند که بهای نفت حدود ۲۰ دلار بود و از دوره‌ای که پوتین‌، رییس جمهور سابق روسیه، در کنفرانس امنیتی مونیخ در سال ۲۰۰۷ در عمل جنگ سرد دوم را اعلام کرد و بهای نفت ۶۴ دلار بود. در ژوییه ۲۰۰۸ نفت به بهای تاریخی خود دست یافت. سپس روسیه در ماه اوت به گرجستان حمله کرد. و در اینجاست که می‌توان به گفته نویسنده رابطه میان توسعه‌طلبی و بهای نفت را مشاهده کرد.

یوزف یوفه به تاثیر کاهش بهای نفت بر مواضع و امکانات "محورهای نفت" پرداخته، در ادامه می‌نویسد: "هوگو چاوز نتوانست نفتی را که قول داده بود، به نیکاراگوئه بفرستد. برای ونزوئلا و ایران حمایت مالی از انقلابیون از کوبا تا بولیوی، از حماس تا حزب‌الله، سخت شده است. می‌بینیم که دو گروه "ح" در خاورمیانه فعلا آرام شده‌اند. به ناگهان چاوز به مک کین و اوباما می‌گوید: "ما باید با هم حرف بزنیم، چون به هم احتیاج داریم." بولیوی انقلابی هم می‌خواهد با "امپراتوری" حرف بزند."

یوفه می‌نویسد که پایین آمدن بهای انرژی بر موضع روسیه نیز در برابر غرب تاثیر نهاد، به گونه‌ای که روسها که شیر گاز خود را بستند تا غرب را وادار به تسلیم کنند، با کاهش ارزش سهام در بازار از آغاز سال و غیب شدن خارجی‌ها، دیگر نمی‌توانند با خودپسندی در برابر غرب ظاهر شوند. حادثه غیرمترقبه آنکه، روسیه اعلام کرده که از حق وتوی خود در سازمان ملل علیه تمدید ماموریت نیروهای امریکایی در عراق استفاده نخواهد کرد.

از نظر نویسنده "دی تسایت" نتیجه‌ای اخلاقی می‌توان از تمام این داستان گرفت، و آن اینکه "حتی در ین بحران مالی که بدترین بحران از سال ۱۹۲۹ تا کنون است، سرمایه‌داری دمکراتیک قوی‌تر از دشمنانش است. یا حتی می‌توان گفت که سرمایه‌داری دمکراتیک درست به هنگام بحران، قوی‌تربودنش را نشان می‌دهد، چون ثروت واقعی آن نه بخاطر ارزش سهام یا حتی ذخایر معدنی، بلکه بخاطر "نرم‌افزار" آن است، یعنی دمکراسی، آزادی، خلاقیت و همچنین سرمایه. وگرنه خانم مرکل (صدراعظم آلمان) از کجا می‌توانست ۵۰۰ میلیارد به عنوان کمک مالی را برای نجات از بحران تامین کند؟"