1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

هند؛ کودک ۱۴ ساله‌ای که بانک کودکان را مدیریت می‌کند

۱۳۹۷ دی ۲۸, جمعه

شایخ سمیر در ۱۴ سالگی مدیر یک بانک است. این نوجوان "بانک توسعه کودکان" در دهلی نو، پایتخت هندوستان را مدیریت می کند. در این بانک، کودکان به طور مستقل زیر نظارت یک سازمان غیردولتی عواید کودکان خیابانی را مدیریت می کنند.

https://p.dw.com/p/3Blwp
DW Still - Kinderbank in Neu-Delhi für Straßenkinder

به کمک این بانک، کودکان خیابانی مجبور نیستند درآمدشان را با خود به این طرف و آن طرف ببرند. آنها همچنین برای جلوگیری از سرقت می توانند پولشان را در بانک اطفال پس انداز کنند. با پول پس انداز شده شاید در آینده برای شان زمینه شروع یک کار و کسب مهیا شود و یا با آن هزینه های ادامه آموزش و تحصیل را پرداخت کرده بتوانند.

«بانک کودکان» مانند یک بازی کودکانه به نظر می رسد. یک جعبه مقوایی صورتی روی میز قرار دارد. وسط این مقوای کاغذی به شکل مربع بریده شده است. این یک «غرفه پول نقد» است. شایخ سمیر می گوید در اینجا کسی هرگز بازی نمی کند، بلکه کار می کند. او به سرعت کتابچه بانک را بررسی می کند و بعدا این غرفه را باز می کند.

سمیر می گوید: «من در مضمون الجبر بسیار لایق هستم. برای همین هم این کار را به دست آوردم. من انتخاب شده ام و حالا در اینجا یک مسئولیت بزرگ را به دوش دارم.»

مشتریان همه کودکان محلات فقیرنشین حومه های شهر اند. آنها در نوبت ایستاده اند و کتابچه بانکی و چند روپیه در دستشان دارند. پریا، دختر ۱۴ ساله معادل ۳۰ سنت دالر به حساب بانکی خود می افزاید.

 پریا می گوید: «ما به بانک اینجا اعتماد داریم. تمام اطفال دیگر نیز پول هایشان را به این بانک به امانت می گذارند. از این طریق من می توانم در اینجا پول هایم را پس انداز کنم.»  

پریا تقریبا همه روزه به بانک کودکان می آید. اگر او پولی به دست بیآورد، می تواند آن را پس انداز کند. وقتی او این پول را در خانه و یا در جای دیگری با خود داشته باشد، امن نیست. او گفت: «قوطی پول پس انداز من همیشه سرقت می شد. من دیروز تقریبا یک یور و پنجاه سنت را گم کردم، این پول را می خواستم در اینجا به امانت بگذارم. قوطی پول پس انداز من در خانه بود و تقریبا پر شده بود. فکر می کنم برادرم با میخ آن را پاره کرده است. بنابراین من حالا از پولم بیشتر مواظبت می کنم و دیگر نمی خواهم پولم را در خانه بمانم.»

کسی برای پریا پول جیب خرجی نمی دهد، بلکه او خودش از هشت سالگی به این سو کار می کند. بعد از مکتب او با مادرش به مارکیت می رود. آنها در یک مارکیت بزرگ پیاز را به خوب و بد، خورد و کلان تقسیم بندی کرده و داخل خریطه می اندازد.

پریا می گوید: «من روزانه ۲۰ تا ۳۰ خریطه را پور می کنم و برای این کار حدود سه یورو به دست می آورم. یک خریطه تقریبا ۸۰ کیلو پیاز دارد.»

پریا از بعد از ظهر تا دیر وقت شب در میان پیازهای سرخ رنگ می نشیند و کار می کند. اکثر پولی را که او از اینجا به دست می آورد، برای مادرش می دهد که او نیز در کنار او در بسته بندی کردن پیازها کار می کند. او مجبور است به عنوان کارگر روزمزد معیشت چهار فرزندش را تهیه کند. او همچنان محتاج پولی است که دخترش از اینجا به دست می آورد.

 مادر پریا می گوید: «ما همه روزه در اینجا کار نمی یابیم. فقط در صورتی معاش می گیریم که واقعا در اینجا کار کنیم. روزهایی که در اینجا برای ما کار ندهند، زندگی برای ما دشوار می شود.»

کار کودکان در هند در واقعیت امر ممنوع است. پریا در حقیقت به مادرش کمک می کند. چنین کاری غیرقانونی نیست. در هند برای بسیاری از کودکان وضعیت این گونه است. اما این دختر ۱۴ ساله اجازه دارد بخشی از پول درآمدش را برای خود نگه دارد. با این پول او هزینه آموزش اش را می پردازد و اگر مقدار کمی هم باقی بماند در حساب بانکی اش پس انداز می کند.

پریا می گوید: «با پول پس انداز شده شاید بتوانم والدینم را کمک کنم. وقتی که وضعیت صحی آنها خوب نباشد، می توانم هزینه های درمان را بپردازم.»

Diettrich, Silke/pa/af