1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

از انفاذ تا اجراي تساوي حقوقي زن ومرد

۱۳۸۷ تیر ۲۰, پنجشنبه

با گسترش روند جهاني شدن وپيدايش شيوه هاي زندگي تقريباً همسان ، دربين انسانهاي کشورهاي مختلف ، شيوه هاي رفتاري مشابهي به وجود مي آيند و خواهي نخواهي اينها بر قوانين جوامع مختلف اثرمي گذارند ونزديکيهايي را سبب مي گردند.

https://p.dw.com/p/EZwI
حقوقی که ازبالا تفویض شود وطرفداران قوی درجامعه نداشته باشد، چندان پابرجا نمی باشد
حقوقی که ازبالا تفویض شود وطرفداران قوی درجامعه نداشته باشد، چندان پابرجا نمی باشدعکس: AP

با اينهمه اين کاري است بسيار دشوار وپيچيده وشناسايي آن مستلزم آگاهيهاي تاريخي فراواني است. اعلاميه جهاني حقوق بشر که دولت افغانستان درپاي آن امضا کرده است ومتضمن برابري مرد وزن مي باشد يکي ازاين نمونه ها مي باشد.

يک حق چگونه در جامعه پا مي گيرد؟

افغانستان کشوري است که همين اکنون 20 درصد کرسيهاي پارلمانش به زنان اختصاص يافته است . شايد تعجب انگيز باشد هرگاه گفته شود ،هنگامي که دردهه شصت ميلادي درافغانستان وزيرزن با اقتدار برابر با مردان برسرکاربود، درجمهوري فدرالي آلمان هنوز وزيرزن وجود نداشت . اين درحالي است که درآلمان زنان به صورت منفرد ويا متشکل بيش ازيک ونيم قرن در راه تامين حقوق برابر با مردان مبارزه کرده بودند و آنچه درافغانستان اتفاق افتاده است ، حقوقي بوده است که دولتها، به اصطلاح خود شان ، به اقتضاي زمان به آنها تفويض کرده بودند.

يک حق هنگامي پامي گيرد که آن توده هاي عظيم مردم که ازتاثيرات اقتصادي واجتماعي انکارنا پذيري برخوردار اند، آن را بخواهند ودر راه برآورده شدن خواستهاي شان ازپا ننشينند. برعکس حقوقي که دراثرمصلحتهاي زماني ازجانب مراجع قدرت تفويض مي شوند ومدافعان نيرومندي درجامعه ندارند، مي توانند به عقبگردهايي روبه رو شوند.

اوگوسته شمیدت و لویز اوتو پیترز، درسال 1871 ازروسای اتحادیه زنان درآلمان بوده اند
اوگوسته شمیدت و لویز اوتو پیترز، درسال 1871 ازروسای اتحادیه زنان درآلمان بوده اندعکس: picture-alliance / dpa

به رسميت شناختن يک حق به معناي جواز اجرايي آن نيست. يعني همينکه قانون زنان ومردان را برابر اعلام کرد، خود بخود نمي توان انتظارداشت که اين برابري درعمل پياده مي شود. براي آنکه يک حق بتواند استقرار يافته وتکامل بکند، برعلاوه آنکه مستلزم حمايت سياسي دولت است، ايجاب آن را مي کند تا فرهنگ جامعه نيز مبدل گردد. فرهنگ زندگي است، ازاين رو چندين نسل لازم است، تا عادتهاي کهنه را ترک بگويند وبه امور جديد عادت بکنند.

حقي که دراثر مبارزات پيگير خواستارانش و خو کردن مردم يک جامعه ريشه گرفته است، به مشکل مي تواند سلب گردد. برعکس حقوقي که تفويض مي شوند، بيشترشکل صدقه وخيرات مي داشته باشند و امکان دارد، دربرابرتحولات سياسي نا چيز نيز پامال گردد ويا جامعه ازآن چشم بپوشد.

دانستن اين مسئله براي زنان افغانستان که بيشترين حقوق شان دراثر حمايت جامعه بين المللي وحضور سازمانهاي غيردولتي يا انجوهاي بسيارسخاوتمند، تفويض شده است ، اهميت دارد.

کودکانم مي گويند، توازپدرما چه چيزهايي را تحمل مي کردي !

جمهوري فدرالي آلمان کشوري است که باوجود گذشت پنجاه سال ازتصويب قانون تساوي حقوقي زنان ومردان ،دراينجا هنوز زنان احساس برابري نمي کنند. اين بدان معنا است که با وجود قانوني شدن حقوق برابر مردوزن ، با وجود حمايت سياسي دولت ازاين قانون ، هنوز تلاش وزمان بيشتري لازم است، تا برعاداتي که طي قرنها درذهنيت مردان جاخوش کرده اند، غلبه نمود. ازتصويب قانون برابري حقوقي زن ومرد درآلمان تا کنون مي توان حداقل ديدگاههاي نمايندگان پنج نسل را معلوم نمود.

تصویری ازاتحادیه زنان پروتستانت درسال 1899
تصویری ازاتحادیه زنان پروتستانت درسال 1899عکس: picture-alliance / akg-images

اخيراً کانگرس حزب سبزها که ازفعالان جنبشهاي سياسي دهه هفتاد وازمدافعان برابري وتکامل حقوق زنان درجامعه مي باشند، پيرامون مسئله حقوق برابر مردوزن مباحثه داشت. تحقيقات نشان مي دهد که همين امروز نيز زنان مانند گذشته نسبت به مردان 20% درآمد کمتر دارند. ازاين جهت آلمان دراخير ليست کشورهاي اروپايي قرار دارد.عامل اين امر درآن است که ساختارهايي چون برخورد جداگانه قانون ماليه نسبت به زن وشوهر وبرداشتهايي که هنوز براي زن نقش معاون را درتامين عايدات خانواده قايل اند، ازخود سخت جاني نشان مي دهند وبه زودي ازبين نمي روند. بااينهم ديگردرآلمان آن تصوير ازخانواده ديده نمي شود که براي خانمها تنها نقش زن خانه را قايل بود. چنين برداشتي اززن نه درسياست آلمان وجود دارد ونه درقانون اساسي آن . ازهمين جهت خانم اينگه فون بيوننگ هاوزن، رئيس اسبق شوراي زنان آلمان ، براي آن کساني که با ناشکيبايي سوال مي کنند چرا مردان عايدات بيشتراز زنان جوان دارند مي گويد:

" من هميشه با خود مي گفتم که دراينجا مسئله احمد محمود، وکلبي ومقصود نيست. دراينجا موضوع ساختارهاي مردانه مطرح است.

منظورمن ازساختارها هم درآن وقت وهم اکنون موضوع برابري مزد ومعاش است. اين بدان مربوط نيست که صرفاً يک کارفرماي موذي بگويد، تو کمتر ازمرد مستحق مزدومعاش مي باشي . بلکه اين ساختار هاست که موجب مي شوند، يک معلمه کودکستان نسبت به يک ميخانيک مرد پمپ آب، حقوق ومعاش کمتري داشته باشد. اين ساختار طوري بوده است که طي صدها سال کاري که معلمه کودکستان اکنون انجام مي دهد، درخانه صورت مي گرفته است وکاربدون مزد بوده است".

خانم اينگه فون بويننگ هاوزن مي گويد: اينکه زن درجامعه کدام کارها را بکند ومرد چه کار ها را انجام بدهد، ازآسمان نازدل نشده است ، بلکه ازخود تاريخ پيچيده اي دارد.

باهمه فشارهای مذهبی ، زنان ایران با پشتکار ازحقوق برابرشان با مردان دفاع می کنند
باهمه فشارهای مذهبی ، زنان ایران با پشتکار ازحقوق برابرشان با مردان دفاع می کنندعکس: Maryam Ansary

با اينهم اوضاع تا پنجاه سال پيش که هنوز قانون تساوي حقوقي مرد وزن تصويب نشده بود زمين تا آسمان فرق کرده است. درآن زمان مطابق به قانون قديمي مرد حق داشت درمورد دارايي وملکيتي که درحقيقت جهزيهء خانمش مي بود، تصميم بگيرد. همچنان زن فقط مي توانست به شغلي بپردازد که شوهرش به وي اجازه مي داد. درجميع موارد مردان مي توانستند حرف آخر رابزنند وتصميم نهايي را بگيرند.

قانون تساوي حقوقي زن ومرد درآلمان ، درسوم ماه مي سال 1957 درپارلمان فدرال آلمان تصويب شد. خانم هانه لور فوکس ، که اکنون 79 سال دارد وآن وقت دربن به حيث زن خانه زندگي مي کرد مي گويد: مردم درآن وقت به سياستهاي کلان علاقه مند بودند. کسي در راديوخبري ازاين قانون انتشارنداد وروزنامه ها نيزدرمورد آن چيزي ننوشتند. به هنگام تصويب اين قانون بسياري نمايندگان بوندس تاگ يا پارلمان فدرال آلمان وکدام وزيرحکومت حضورنداشتند. با اينهم اين قانون دراول ماه جولاي سال 1958 نافذ شد وجزء قانون مدني آلمان گرديد.

درحاليکه تصويب اين قانون خود انقلابي درساحه حقوق زنان درجامعه آلمان به شمار مي رفت ، براي زنان نمي توانست يک قانون آرماني باشدو زيرا درماده 1356 ام آن آمده است که :"زن مسووليت هدايت بودجه خانواده را دارد. زن حق دارد کاربکند ، تاجايي که با مکلفيتهاي همسربودن وخانوادگي اش درتوافق باشد". بيست سال پس ازاين يعني درسال 1977 اين ماده چنين تعديل گرديد:" زن وشوهرمتقابلاً هدايت بودجه خانواده را متقبل مي شوند. زن وشوهرحق دارند که کاربکنند. با انتخاب و پرداختن به کارکردن ، آنها به وضع همسروخانواده خود توجه متقتضي مي کنند".

جنبش دانشجویان سال 1968 برتوسعه حقوق زنان درآلمان نقش زیادی داشت
جنبش دانشجویان سال 1968 برتوسعه حقوق زنان درآلمان نقش زیادی داشتعکس: picture alliance/dpa

با توجه به اين واقعيات ؛ اکنون بسياري فرزندان به مادران شان مي گويند :" توازپدرما چه چيزهايي را تحمل مي کردي" .

نسلهاي مختلف با نابرابري ها چگونه مي ستيزند؟

خانم اورسلا انگيلين کيفر، که درسالهاي شصتش قرار دارد مي گويد:" وقتي که پاي آن درميان مي آمد که کي براي يک کنفرانس دلچسپ تخصصي انتخاب شود، کي براي يک مذاکرات دلچسپ درسطح عالي برگزيده شود، من متوجه مي شدم که ازيک جانب من به مثابه يک زن متخصص پذيرفته شده ام، اما اينطرف وآنطرف مي نگريستم و از فعاليتهاي قدرت طلبانه کناره گيري مي کردم . من شروع به اين کردم که دربافت اين بازي قدرت داخل شوم ."

با اينهم مسئله با اين سادگيها نيست وپچيدگيهاي جامعه پذيري را با خود حمل مي کند. مثلاً خانم ينه کوالسکي که 24 سال دارد، مي گويد:

" ما چگونه مردان جواني داريم ، باهم کارسياسي جوانان را مي کنيم ومقابل همديگر مي نشينيم . دربهترين صورت اينها به سياست جنسيتها نيزعلاقه مندي نشان مي دهند، ولو اينکه بدان عمل نکنند. من همين اکنون يک جنبش مردانه را مي بينم که درمرحله آغازش مي باشد. اينها شامل پسران ومردان جواني اند که حتا برخي ازآنها فرزندان فمينيستهاي سالهاي 60 و70 مي باشند ودردامان آنها تربيت يافته اند. اينها بسيار بلند ازما مي پرسند، مي خواهيد مردان چگونه باشند؟"