1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

اقتصاد بازار اجتماعي درآلمان 60 ساله شد

۱۳۸۷ خرداد ۳۱, جمعه

اقتصاد بازار اجتماعي يکي از مهم ترين مسايل در آلمان بشمار ميرود. تقريباً شصت سال قبل بتاريخ بيستم جون 1948، اقتصاد بازار اجتماعي با ريفورم نظام پولي روي کار آمد، که بدون اشکال نبود.

https://p.dw.com/p/ENUE
لودویگ ایرهارد رئیس امور اقتصادی سه بخش تحت اشغال آن روز آلمان وبعدها صدراعظم این کشور، مبتکر طرح اقتصاد بازار اجتماعی است
لودویگ ایرهارد رئیس امور اقتصادی سه بخش تحت اشغال آن روز آلمان وبعدها صدراعظم این کشور، مبتکر طرح اقتصاد بازار اجتماعی استعکس: AP

درين روز اولين قانون براي نظم جديد پولي آلماني به عرصۀ اجراء گذاشته شد. يکي از طراحان به اصطلاح پول رايج لودويگ ايرهارد آمر اقتصادي سه ساحۀ غربي تحت اشغال بود، که بعد ها نخست وزير آلمان شد.

او درين روز گفت: "پس از تشنجات رواني روز هاي اخير، اکنون زنده گي معمولي روزمره دوباره برگشته است. امروز مردم آلمان هوشيارانه و با آرامش به کار خود آغاز کرده اند. گمان ميکنم در بين آنان کمتر کساني باشند، که پس از افتادن ما به گودال عميق، آزادي را احساس نکرده باشند."

چيزي را که ايرهارد به گودال عميق تشبيه کرد مردم آلمان پس از پايان جنگ احساس ميکردند. از جمله يکي هم پول زياد و قلت مواد يا کالا ها بود. احتکار و چور و چپاول قطار هاي حامل ذغال هم پس از جنگ به يک امر معمولي روزمره مبدل شده بود. همچنان بازار سياه که همه چيز در آن پيدا ميشد، با تفاوت اينکه در آن تنها تبادلۀ جنس با جنس صورت ميگرفت.

قبل از ريفورم نظام پولي از يک اقتصاد بازار اجتماعي نميشد حرف زد. با آنکه حزب دموکرات مسيحي سلب مالکيت معادن را تقاضا ميکرد، کورت شوماخر به عنوان رئيس حزب سوسيال دموکرات از پايان کپيتاليزم ( نظام سرمايه داري) سخن ميگفت و الفريد کروپ رئيس کانسرن بزرگ فولاد بخاطر حمايتش از حزب نازي ها در زندان بسر ميبرد.

انگیلا میرکل صدراعظم آلمان فدرال درحال سخنرانی به مناسبت شصتمین سال اقتصاد بازار اجتماعی درآلمان
انگیلا میرکل صدراعظم آلمان فدرال درحال سخنرانی به مناسبت شصتمین سال اقتصاد بازار اجتماعی درآلمانعکس: AP

آوردن اصلاحات در نظام پولي براي لودويگ ايرهارد تنها گام اولي در راه نظم نوين اقتصاد بازار اجتماعي بشمار ميرفت. نقطۀ ثقل طرح وي را آزادي مصرف، آزادي انتخاب شغل، آزادي تجارت و همچنان آزادي ملکيت شخصي و خود مختاري در تعيين مزد تشکيل ميداد. ايرهارد به اين باور بود که تنها پس از تأمين اين حقوق مردم آلمان ميتوانند در ساختار هاي سياسي کشور فعالانه سهم بگيرند.

با اين نظم اقتصادي بايد بخصوص يک شبکۀ وسيع اجتماعي بميان مي آمد که عادلانه ميبود و توانايي هاي اقتصادي نظام مالياتي را دربر ميداشت.

به تاريخ بيست جون 1948، روز ريفورم اقتصادي، همه قرضه هاي دولت نازي منسوخ اعلام شدند. قرضه ها و رهن هاي خصوصي و پس انداز هاي بانکي همه با نسبت يک بر ده تنزيل داده شدند. هر باشندۀ حوزۀ غربي مبلغ چهل مارک آلماني پول نقد دريافت کرد. در فيلم هاي هفته وار خبري از رونق بازار سخن گفته ميشد، رونقي که تا چندي قبل تنها خواب و خيال تصور ميشد. بازار ها مملو از سبزيجات فروان، تازه و متنوع بودند و تمام اجناس با کيفيت عالي قابل دسترس بودند. مردم گويا فقط قيمت آنرا پرداخته و جنس را خريده و با رضايت کامل به خانه هاي شان ميرفتند.

چنان تصور ميشد که آلماني ها يکسان پولدار و يا تنگدست اند. اما واقعيت طور ديگري بود. ريفورم نظام پولي بويژه به نفع سهام داران و صاحبان املاک و فابريکه ها بود، در حاليکه کتله هاي عظيم مردم هيچ چيزي نداشتند.

در همان روز هاي اول ريفورم نظام پولي همه مواد دکان ها خريداري شده و قيمت اجناس به سرعت بالا رفت. بالاخره مطبوعات و سياست پايان آزمايش هاي اقتصاد بازار را تقاضا کردند. در ماه نوامبر 1948 تقريباً 9 ميليون کارگر به دعوت اتحاديه هاي صنفي دست به اعتصاب زدند، که اين يگانه اعتصاب عمومي در تاريخ آلمان بعد از جنگ بشمار ميرود. اما افسانۀ رونق ناگهاني و اعجاب انگيز اقتصاد هنوز هم در ريفورم نظام پولي بافت خورده است.