ايشيا تايمز: پاکستان گروه خاص طالبان را براي معاملات سياسي پرورش مي دهد

سيد سليم شهزاد، ژورناليست سرشناس پاکستاني ومسوول بخش پاکستان روزنامه ايشيا تايمز که ازهانکانگ انتشار مي يابد، دليل اين اقدام پاکستان را "غيرقابل مذاکره بودن " طالبان سخت سر براي حکومتهاي غربي مي داند. اومي نگارد: سخت جاني طالبان درچندماه اخير نشان داد، امکان اينکه نيروهاي ائتلاف ضد تروربتواند درکمربند پشتون نشين برآنها ازطريق نظامي پيروزگردد، به طورفزاينده اي کمترمي گردد. چنين درجازدگي اي کاملاً براي پاکستان مناسب مي باشد، زيرا اين امر به اسلام آباد مجال آن را مي دهد تا يک بارديگر نقش رهبري کننده اي را درشکل دادن به حوادث کشورهمسايه ( افغانستان) بازي بکند.

گزارشگر که خود يکي ازکارشناسان ساحوي امور طالبان مي باشد، ادامه مي دهد: ستاد فرماندهي نيروهاي نظامي پاکستان درراولپندي با پيروزيهاي نظامي روبندهء طالبان به تپش درآمده است.

اکنون طراحان پاکستاني درنظر دارند، تا تند روان را دربين طالبان به انزوا بکشانند وبه جاي آنها " طالب بچه هاي " قبيلوي، رعيت مشرب وحتا ساده ومعمولي را پرورش بدهند. اين کاري است که مقامات پاکستاني دردهه نود قرن گذشته مادامي که طالبان قدرت افغانستان را درسال 1996 دردست گرفتند انجام دادند. آنها درنظر دارند تا اين رهبري طالبي باتمايلات قبيلوي و " قابل قبول " را جانشين افراط گرايي طالبي والقاعده بسازند. شهزادمي نويسد:" اين روند قبلاً درمناطق قبايلي پاکستان آغازگرديده است".

سيد سليم شهزاد ادامه مي دهد:" حاجي نذير ازوزيرستان جنوبي که يکي ازرهبران برجسته طالبان پاکستاني مي باشد وبزرگترين شبکه طالبان پاکستاني را عليه نيروهاي ائتلاف درافغانستان هدايت مي کند، جلسهء بزرگي را اخيراً به راه انداخت که هدف آن يک بارديگراخراج ازبکهاي تندرو از وزيرستان جنوبي مي باشد. اين کاري است که يک بار پيش ازاين دراوايل سال گذشته صورت گرفته بود".

" حاجي نذير، به ويژه مي خواهد عليه حامي عمده ازبکها ويکي ازرهبران سرسخت طالبان ، بيت الله محسود، درصورتي که وي بخواهد مداخله اي بکند، دست به عمل بزند. نذير ، آشکارا وفاداري خود را به نيروهاي امنيتي پاکستاني ابرازداشته وبا ساير رهبران نيرومند طالبان پاکستاني به شمول مولوي فقير ازباجوراجنسي ، شاه خالد ازمهمند اجنسي وحاجي نامدار، ازخيبراجنسي تماس گرفته است. نظير همچنان تقرر حافظ گل بهادر، قوماندان نيرومند وزيرستان شمالي را به حيث رهبرکل طالبان پاکستاني نيز اعلام نموده است".

به نظرشهزاد، بدنه اصلي طالبان پاکستاني هميشه جانبدارپاکستان ومخالف نيروهاي تندروي چون بيت الله محسود ومتحدان خارجي اش بوده اند. اما اين نخستين باري است که آنها رسماً سازمان شان را ايجاد مي کنند و اميري را تعيين مي نمايند. اين هردو، چالش مستقيمي عليه تندروان مي باشند.

نکته جالبي که درگزارش " ايشيا تايمز" آمده است اين است که :" به زودي پس ازاعلام امير ، دوقوماندان برجسته طالبان افغان، ازبخش شرق افغانستان ، حمايت شان را ازشبکه جديد طالبان پاکستاني ابرازداشته اند. اينها عبارت اند از مولوي عبدالکبير، والي طالبان براي ننگرهار قبل ازحمله ايالات متحده امريکا درسال 2001، وقوماندان صدرالدين . تاحال مولانا جلال الدين حقاني ، قوماندان بسيار مهم افغان درمنطقه شرقي ، بيطرف مانده است. شايد اين به خاطر ارتباطات نزديکش هم با پاکستان وهم با اردوگاه تندروان باشد.

قبلاً يک قوماندان ديگرطرفدارپاکستان منسوب به حزب اسلامي گلبدين حکمتيار، مدعي شده بود که چندين عمليات موفقانه را در ولايتهاي کاپيسا و ودرگ به راه انداخته است. اين يک انکشاف بسيارمهم ديگري است که موضع آن بخش شورشيان را درافغانستان که بيشتر محلي فکرمي کنند ، نسبت به آناني که جهاني مي انديشند، تحکيم مي بخشد.

روزنامه نتيجه گيري مي کند:" اين تصوير جديدي است که دربخش شرقی افغانستان ظهورنموده است. هرگاه اين گروهها با حمايت پاکستان بتوانند با آن طوايف قندهاري درجنوب غرب افغانستان ، که طالبان ازبين آنها سربرآورده اند وقبلاً يک مقاومت قبيلوي غيرتندرو را پديد آورده اند، دست دردست هم بدهند، امکان آن به وجود خواهد آمد که اسلام آباد پيشنهادي به واشنگتن بکند".

" ازهمينجاست که روند جرگه ها بايد دوباره آغازيابند، البته اين باربا طالب بچه هاي وطن ، تا آنها سلاح شان را به زمين بگذارند ودرمورد نقش سياسي جديد شان ، پيش ازانتخابات رياست جمهوري درسال آينده به مذاکره بنشينند".