1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

برنامه ي رهايي از چنگال سازمان هاي دهشت افگن اسلامسيت ها

۱۳۸۸ آذر ۲۰, جمعه

در ماه اپريل سال گذشته در شهر لندن، پايتخت بريتانيا بنيادي به نام "کويليام فونديشن" (Quilliam Foundation) تاسيس شد که به نام شيخ ويليام هنري عبدالله کويليام نام گذاري شده است.

https://p.dw.com/p/L02W
عکس: picture alliance / dpa

کويليام يک شهروند برتيانيايي بود که به دين اسلام گرويد و درسال هاي آغازين قرن بيستم، نخستين مسجد را در انگلستان اعمار کرد. اين بنياد براي آن عده مسلمان فعاليت مي کند که خواهان رهايي از چنبر گروه هاي افراطي اسلاميستي هستند. در اين ميان بنياد "کويليام " داراي 15 کارمند دايمي است که تقريباً همه آن ها زماني عضويت يکي از گروه هاي افراطي اسلاميستي را داشته اند. اشتياق حسين يکي از آن ها است. او فرزند يک خانواده ي مهاجر پاکستاني در بريتانيا است.

اشتياق حسين از دوران عضويتش در گروه دهشت افگن "حزب التحرير" چنين ياد مي کند:

"من در زمان که عضو فعال اين گروه بودم، هميشه نزدم فکر مي کردم که برخي چيز ها در طرز فکر اين گروه درست نيست، اما من کوشش مي کردم تا خود را از راه دادن چنين شبهه هاي درافکارم، غافل نگهدارم. اين کمي مشابه به رابطه اي است که کسي مي خواهد به هر صورتي به آن پابند بماند، اگرچه چيز هاي هم درست به نظرنيايد."

اشتياق حسين، اسلاميست پيشين که 30 ساله است، در بريتانياي بزرگ زاده و بزرگ شده است. والدين او پاکستاني هستند. او مدت هشت سال عضو گروه افراطي واسلاميست"حزب التحرير" بود. اين حزب براي ايجاد نظام خلافت جهاني، مبارزه مي کند. فعاليت اين گروه در آلمان به دليل يهود ستيزي آن ممنوع اعلام شده است. حزب التحرير در واقع براي اشتياق حسين حيثيت خانه و وطن اجتماعي و مذهبي را پيدا کرده بود. براي او روند جدايي از اين حزب خيلي مشکل بود. او دچار عذاب وجدان شده بود و از جانب حزب التحرير به شدت تحت فشار قرار داشت. او در اين باره مي گويد:

Hizb a-Tahrir Partikongress in London
عکس: AP

"آن ها در آغاز به من مي گفتند که شيطان در صدد اغواي تو است. پس تو بايد خود را به عقيده ات محکم داشته باشي. اما من بارها سوال مي کردم: چرا اين در قرآن درج نيست که ما بايد يک دولت اسلامي ايجاد کنيم؟ چرا در قرآن نيامده است که اسلام يک ايديولوژي سياسي است؟ چرا در آن فقط ذکر شده است که اسلام يک دين است. آن ها نمي توانستند به اين پرسش ها جواب بگويند."

اشتياق حسين در يک رابطه ي باثبات خانوادگي پرورش يافته است. او امکان تربيه و آموزش مناسب را يافت و دوستان زيادي داشت. باوجود آن همه، او در بريتانيا کاملآً احساس آرامش روحي نداشت؛ در پاکستان او نيز خود را بيگانه احساس مي کرد. امام جماعت مسجد محل او در بريتانيا، نمي توانست به او کمک روحي کند؛ او کاملاً با زمينه ي فرهنگي ديگري آمده بود و به زبان انگليسي آشنايي خوبي نداشت. او خود دراين باره مي گويد:

"مسجد براي يک جوان مثل من چيزي براي گفتن نداشت. موعظه ها به زبان هاي خارجي صورت مي گرفت. کتاب ها به زبان هاي عربي، اردو يا بنگالي بودند. گذشته از آن، خانواده ي من به دين و يا سياست علاقه نداشت. پس اين باعث مي شود که اين گونه اشخاص به ديگران رو آورند که به او توجه مي کنند وبراي هر پرسش او جواب آماده دارند وشايد نيز به يک گروه افراطي تعلق دارند."

Logo Quilliam Foundation
عکس: Quilliam Foundation

اشتياق حسين از زماني سخن مي گويد که براي بار اول به دام گروه حزب التحرير افتاده بود، او مي گويد که آن ها اين پرسش ها را از من به عمل آوردند:

"تو کيستي؟ چگونه مي تواني هويتت را تعريف کني؟ اگر تو بگويي: من بريتانيايي هستم يا پاکستاني هستم، در آن صورت جوابت غلط است. هويت هاي چون افريقايي، پاکستاني، عربي به وسيله ي قدرت هاي استعماري خلق شده اند. اما به عنوان يک مسلمان وفاداري تو فقط و فقط به يک هويت خلق شده توسط خدا، تعلق دارد."

بعد آن ها منازعه اي را مورد بحث قرار مي دهند تا به آن وسيله زمينه ي فکري را براي شريک ساختن دنياي غير اسلام، آماده کنند. آن ها با اشتياق حسين کشتار هاي بوسني هرزگويين را در ميان گذاشتند وجنگ در افغانستان ويا عراق را به عنوان موضوع بحث انتخاب مي کردند. اما به مجرد آن که اشتياق حسين کاملاً به عضويت حزب التحرير درآمد، اين گروه هدف ديگري را پيش روي او قرار دادند: يعني به وجود آوردن خلافت را به عنوان يک دولت جهاني اسلامي.

مورد ديگري که آن ها روي مغزافراد کارمي کردند اين بود، که اگر مرز هاي دولتي ديگر وجود نداشته باشند، در آن صورت منازعه هاي سياسي ناپديد مي شوند. به اين دليل بر ما فرض است تا عليه جهان غير اسلامي مبارزه کنيم.

"Terrorcamp" in Pakistan
عکس: AP

اشتياق حسين بعد از آن به زودي اقدام به مسافرت هاي زيادي در تعدادي از کشور ها کرد تا اعضاي جديدي را به حزب جذب کند. او در جمله با بعضي از دانشمندان ديني اسلامي نيز ديدار کرد، اما آن ها ديدگاه هاي افراطي او را که حزب التحرير به خورد او داده بودند، با ذکر آيات قرآني رد کردند. اشتياق حسين بعد از مدتي ديگر نتوانست شک و شبهه هايش را ناديده بگيرد. او مي گويد که خود را با اين پرسش مواجه کرد:

"در کجاي قرآن ذکر شده است که ما بايد ميليون ها انسان ها وهمچنان مسلمانان را به قتل برسانيم؟"

اما همفکران مذهبي او در حزب التحرير براي او جواب قانع کننده اي نداشتند. بالاخره اشتياق حسين به اين نتيجه رسيد که آن ها دين را با ابزار سازي مورد سوء استفاده قرار مي دهند تا ايديولوژي سياسي شان را پخش کنند.

اشتياق حسين حالا يک عضو فعال بنياد "کويليام "( کويليام فونديشن) است که هدف اساسي آن اين است تا راهبرد هاي را عليه گروه هاي افراطي اسلامگرا و رهايي آن هاي که فريب ايدلوژي شان را خورده اند، طرح ريزي کنند. او در باره نزديکي حزب التحرير با شبکه ي القاعده مي گويد:

"حزب التحرير و القاعده از نظر ايديولوژي در يک خط قرار دارند و اين گروه نيز بايد از طرف اکثريت مسلمانان زير سوال قرار گيرد. روحانيون بايد هم آواز شوند و با صداي بلند بگويند که فکر حزب التحرير غيراسلامي است و هيچ اساس و پايه اي در قرآن ندارد."

راخ روت/ مبلغ

ویراستار: یاسر