1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

بهار، چیزی بیشتر از یک فصل سال

۱۳۹۱ فروردین ۱, سه‌شنبه

بهار چیزی بیشتر از یک فصل سال است. بهار آغازی دوباره است. وقتی که یخ ها می شکنند و سبزی جوانه می زند، بسا چیزها ممکن می گردند. تنها گردهء گل ها به پرواز نمی آیند، بلکه اندیشه ها نیز به جولان می آیند.

https://p.dw.com/p/14NgG
عکس: Mehr

بهار فرا رسید. چنان که اریک کستنر می گوید « سال ها همه یکسان اند»، اما درعین زمان «هر باری که می آید بازهم تازه و نو است». بهار پیامبر چیزهای نوی است و با آمدن اش عطر تغییر در هوا می پیچد.

«بهار عربی» و «بهار پراگ» مقوله هایی اند برای اصلاحات سیاسی که جزء تاریخ گشته اند. «خزان آلمان» که در سال 1977 اتفاق افتاد و در آن خشونت های چپ افراطی صورت گرفت، چند ماه پیشتر از بهاران بود. اکنون کمتر کسی از «بهار آلمان» سخن به میان می آورد. بهار تنها می تواند زیبا و خوب باشد.

مگر چنین نیست که شاید فرمانروایان نیز در هراس باشند که شورش ها غالباً در بهار اتفاق می افتند؟ ولفنگ بهرینگر، پروفیسور تاریخ از دانشگاه زارلند که در مورد تاثیر اقلیم بر تاریخ پژوهش کرده است، به این سوال پاسخ «نه» می گوید.

می توان به انقلاب اکتوبر روسیه و انقلاب نوامبر آلمان در پایان جنگ جهانی اول فکر کرد. کسانی که به تاریخ می نگرند، به این نتیجه می رسند که پاییز فصل حساسی است. پاییز نشان می دهد که از کِشته چه خرمن شده است. «و یا این که در زمستان، هنگامی که آسیاب ها یخ می بندند، اقتصاد نیز درجا می زند. چنین بود وضعیت در زمستان پیش از انقلاب فرانسه».

در ادبیات، بهار آغاز چیزهای نو پنداشته می شود. موریتز باسلر، پروفیسور آلمان شناسی در دانشگاه مونستر می گوید: «کدام دگرگونی ناگهانی پدید نمی آید، بلکه به ترتیبی است که چیزی در حال شدن می باشد و نمی گذارد مهارش کنند. کهنه در برابرش بسیار ایستادگی می کند، اما یک وقت، نو پیروز می شود».

بهار آغازی دوباره است
بهار آغازی دوباره استعکس: Mehr

بهار قبل از همه استعاره ای است برای عشق. احساس بهاری و رستن بهاری از این جمله اند. باسلر می گوید:« این ها چیزهایی اند که در شعر بسیار بدان پرداخته شده است. بیشترین درونمایهء غزل ها، موسیقی های محبوب مردم و تاریخ ادبیات، همین بهار است».

بسیاری اشعار بهاری به طور مبالغه آمیزی دل انگیز اند. همه می گویند، چه زیباست که باز جهان سبز گردد، آن چنان سبز که در اشعار آمده است. این بدان جهت است که انسان مدرن شهرنشیین همه آنچه را که بهار قبلاً در بر داشت نمی تواند احساس کند. باسلر می گوید: «200 سال پیش هیچ مرکز گرمی وجود نداشت و برقی برای تولید روشنایی نبود. و در زمستان غذای شان را نیز باید از چیزهایی تهیه می کردند که در مرتبان ها با محلول ها حفظ می شد».

در چنین شرایطی بود که به گفته مونیکا پوهل شمیت از بنیاد زبان آلمانی در منهایم، انسان می توانست با بهار و سرانجام دوباره «با نوار آبی نسیم بهاری» نجات یابد. اما این که چرا این نسیم به جای سبز آبی رنگ است، مونیکا پوهل شمیت می افزاید: «آسمانی که می درخشد در بهار بسیار روشنتر و شفاف تر است».

دی پی ای/ رسول رحیم

ویراستار: عارف فرهمند