1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

درمظاهره امروزچه مي خواستند؟ مصاحبه با سيف الدين سيحون استاد دانشگاه کابل

۱۳۸۵ اسفند ۴, جمعه

" ازجنبش ملي گرفته تا سياف تا جناحهاي وحدت ؛ همه وهمه با وجودي که درجنگهاي داخلي با همديگرجنگيده بودند، اما بازهم دربرابرمردم افغانستان بلاخره متحدانه عمل کردند وگويا وانمود کردند که اينها کساني هستند که مي توانند نفوذ وامکاناتي را بسيج بکنند ونمايش قدرت بدهند."

https://p.dw.com/p/DEyk
این کودکان معیوب برای ماینگذاریها ومعیوبیت عمری شان تاهنوز دلیل قناعت بخشی نیافته اند
این کودکان معیوب برای ماینگذاریها ومعیوبیت عمری شان تاهنوز دلیل قناعت بخشی نیافته اندعکس: AP

فکر مي شود ترازنامه مظاهرات امروزسران پيشين مجاهدين دردفاع ازعفو مرتکبان جنايات ضد بشري وجنايتکاران جنگي ، آن طوري که برنامه گذاران پيش بيني نموده اند ، مثبت نبوده است. دراين رابطه خبرنگاردويچه ويله – صداي آلمان – با آقاي سيف الدين سيحون استاد دانشگاه کابل وتحليل گر اوضاع افغانستان گفت وشنودي دارد که اينک متن آن ازنظرشما گزارش مي يابد:

دويچه ويله : آقاي سيحون ساعتهاي قبل تظاهرات سران جهادي به پايان رسيد. مي خواستم درابتدا ازشما بپرسم که تحليل شما ازتظاهرات امروزين سران جهادي چيست ؟

سيحون : به تعقيب اتهامنامه ديده بان حقوق بشر، ومجموع اين سروصدهايي که ازمخالفين وموافقين درسطح مطبوعات کشور به وجود آمده بود ؛ رهبران جهادي وکساني که متهم بودند – به جنايات جنگي ونقض حقوق بشر- به عقيده من امروزخواستند يک نمايش قدرت بدهند واين نمايش قدرت را گاهي درسخنرانيهاي شان تبارزداده اند بدين معنا که "ما ازآن زمينه ها وفرصتهايي که دردسترس داريم استفاده نکرده ايم " و"توانايي آوردن مرد م را درصحنه داريم" ." ما مي توانيم عوامل وکساني را که اين پديده ها را به وجود آورده اند سرجاي شان بنشانيم" . به عقيده من اين نشان دادن ونمايش قدرت بود که درحقيقت به جامعه جهاني نشان دادند که اينها هنوزهم درحقيقت دراحساسات مردم ، درروان مردم بستر بسيارمساعدي جهت راه اندازي بحران وتشنج دارند. وازطرف ديگر يک نوع همبستگي وحمايت ازيکديگرخود را اعلام کردند. گويا طيفهايي که متهم بودند - ازجنبش ملي گرفته تا سياف تا جناحهاي وحدت ؛ همه وهمه با وجودي که درجنگهاي داخلي با همديگرجنگيده بودند، اما بازهم دربرابرمردم افغانستان بلاخره متحدانه عمل کردند وگويا وانمود کردند که اينها کساني هستند که مي توانند نفوذ وامکاناتي را بسيج بکنند ونمايش قدرت بدهند.

دويچه ويله : دقيقاً! مي توان اين را آمادگي براي اخلال امنيت گفت ؟

سيحون : آمادگي براي اخلال امنيت هرچند نمي توان تلقي کرد؛ مگرمسئله برسراين است که يعني آمادگي براي اينکه عواملي دراختيارداريم که اين عوامل را ماهروقت خواسته باشيم مي توانيم براي فرونشاندن( مخالفتها ) وبراي اخلال وهمچنان به اصطلاح براي ايجاد بحران وبراي ارعاب استفاده کنيم .وبه عقيده من همين نشان دادن ظرفيت اجتماعي واين بسيج بود وتلاش کردند که بسياروسيع نشانش بدهند. واما همانطوري که شاهد بوديم اين راهپيماييها بسيارگسترده نبود ولي درستاديوم توانستند که حداقل مردم رابسيج کنند . اما به عقيده من نتوانستند آن پيام وبه اصطلاح آن وحشت ودهشت وارعابي را که درنظرداشتند ؛ به جامعه جهاني ودرسطح ملي نشان بدهند. اجنداي خيلي دقيق هم نداشتند. بيشترهياهو بود وبيشترتبليغات بود وبيشتربحث برائت دادن خود را مطرح کردن بود. با وجودي که خيلي تاثيرات عملي درشرايط فعلي افغانستان ندارد، اما وقتي موضع دفاعي مي گيرند وازخود دفاع مي کنند وبلاخره شعارضد حقوق بشر را مي دهند . بلاخره بحثي است که مسائل به جايي اصابت کرده است. وبه نقاط حساس رسيده وآنها اين حساسيت را درک کرده اند.

دويچه ويله : آقاي سيحون چنانکه ديده شد، آنطوري که آنها انتظارش را داشتند وسرمايه گذاري کرده بودند وهمانطورکه ازسرتاسرافغانستان دعوت کرده بودند؛ مردم خيلي استقبال نکردند. فکرمي کنيد که اين عملاً نشان داد که مردم ازآنها دوراند ومردم آنها را نمي خواهند ؟

سيحون : باوجود هزينه زياد ، باوجود فرصتها وامکاناتي که دراختيارشان هست، با وجود ي که بستر مساعدي براي جذب مردم دارند، باوجودي که هنوزهم چشم وگوش مردم به اينها هست ودربين يک تعداد مردم هواخواهان ووابسته هاي خود را دارند؛ چون اينها احزاب استند ، گروههاي مسلح هستند، هنوزبه قدرت ونظام چسپيده استند وبيرون ازنظام روابط بسيارپيچيده دربين مردم دارند. باوجود اينهمه من معتقد استم که آفتاب عمرازاينها زوال کرده است واينها با وجودي که درنظرداشتند نمايش عظيم قدرتي بدهند ودرجامعه ايجاد ترس بکنند به آن موفق نشدند. چند دستگي ، پراگندگي ، شعاردادن وبلاخره پلاکاتها وعکسهايي را که باخود حمل مي کردند، حتا باري با تمسخر شاهدين وراهروان مواجه مي شدند. يعني اينها نشان مي دهند که به آن اندازه اي که هزينه گذاشته بودند واميد داشتند به آن نرسيدند. ليکن مشکل اينجاست که اينها با وجود آنهم ازنظرانسجام ، ازنظررابطه ، وازنظرامکانات ؛ توانايي اين را دارند که لااقل بسيج بکنند . جامعه مدني افغانستان و آسيب ديدگان ازجنگ متاسفانه درنبود فرصت نمي توانند چنين نمايشي را به راه بياندازند. درغيرآن من معتقد استم که اگرفضا مساعد شود،در يک همايش ويا راهپيمايي درشهرکابل ، قربانيان جنگ ؛ صداي شان قويترورساتر ازاينهاست .

دويچه ويله : به عنوان آخرين سوال مي خواستم بپرسم که هميشه آقاي سياف با شمارديگري ازسران جهادي هرباري که از جنايات جنگي ونقض حقوق بشر نام برده مي شود؛ آنها آن را توهين به اسلام وجهاد تلقي مي کنند. آيا هنوزهم بين مردم صحبتهاي آنها جا دارد ؟ دربين مردم اين طورفکرنمي شود که صحبت ازنقض حقوق بشروجنايتکاران جنگي، توهين به اسلام وجهاد نيست ؟

سيحون : البته اينها يک سلسله مسائل تئوريکي که ازاسلام و ازجهاد وارزشهاي ديني را گروگان گرفته اند وهميشه آن را به رخ مردم مي کشند وهمچنان خود را قيم دين وحامي دين مي دانند وهميشه هم ازاين ابزار استفاده کرده وتوضيح وتفسيرمسائل ديني را به خود اختصاص داده اند ومتاسفانه تاحدودي درهمان روابط خود يک مقدارارتباطات هم دارند وبا مخاطبان خود شان مي توانند اين بحثها را مطرح کنند. اما افکارعمومي ، جامعه جهاني وعمدتاً مردم افغانستان معتقد استند که اينها استفاده ابزاري مي کنند. مردم درجنگهاي داخلي ازاينها آسيب ديده اند . آقاي سياف خودش متهم به گرفتن زمينهاي دوروبرپغمان است واکنون اگر مردم پغمان اين حق را داشته باشند خود شان (را) مي خواهند به عنوان غاصب زمينهاي خود زنداني کنند . ليکن متاسفانه هنوزهم با استفاده از دستگاه حاکميت ، دستگاه امنيتي ، دستگاه سياسي و با استفاده ازمصئوونيت پارلماني درپناه اين نظام خود را مصئوون احساس مي کنند. درغيرآن مردم افغانستان اگراين فرصت را داشته باشد ، اينها خود مي خواهند اين جنايتکاران جنگي را مستقيماً به محکمه بسپارند. وخود شان محاکمه بکنند. من معتقد هستم استفاده ابزاري ازدين تا امروز دراختياراينها است ولي اين ابزارامکان دارد تا ديردردست اينها نباشد . مردم افغانستان فعلاً آگاه اند وآگاهي بيشتري پيدا نموده اند ومعتقد اند که ازاحساسات اينها به نام جهاد سوء استفاده شده است. رهبران جهاد ازدارايي اينها براي خود سرمايه اندوخته اند وصاحب ملک ، بلند منزل واپارتمانها شده اند. حتا افرادي که دردرون خود شان استند ، اينها نسبت به آنها نفرت دارند. ازبهره برداريهاي سو ، ازسواستفاده هاي مالي وبلند منزلها وشهرکهايي که فعلاً دراختيارگرفته اند؛ اين خود فاصله بين اينها ومردم ايجاد کرده است.