1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

سالروزقتل عام مردم مزارشريف توسط طالبان

۱۳۸۶ مرداد ۱۷, چهارشنبه

امروز17 ماه اسد مطابق به 8 ماه اگست برابراست با نهمين سالروز هجوم شبه نظاميان طالبان بنيادگرا درشهرمزارشريف مرکزولايت بلخ است.

https://p.dw.com/p/DEy0
احمدرشید:"هيچکس اجازه نداشت که براي شش روز اجساد کشته گان را دفن نمايند."
احمدرشید:"هيچکس اجازه نداشت که براي شش روز اجساد کشته گان را دفن نمايند."عکس: AP

تحريک اسلامي طالبان ازبدوامر درسال 1994 با پيروي ازاصل راه حل نظامي ، آتش نبرد خانمانسوزدرسرزمين هندوکش را روزبروزشعله ورترساخته با اشغال پيهم شهرهاي بزرگ ازجمله کابل پايتخت افغانستان سپس هرات مرکزامپراتوري تيمورها ودراخيربلخ مهد باخترزمين ، افغانستان را به ماتمکده مستضعفين وقبرستان خاموشان مبدل ساخت.

ازجمله؛ بويژه شهرمزارشريف را که زيارتگاه قديم باشندگان آن کشورمي باشد به حمام خون تبديل نمود.

به اين ترتيب شبه نظاميان پرخاشگربه پيشروهاي چشمگيري نايل آمده ودرنتيجه پرده اي تظلم مذهبي واستبداد سياسي را ازوادي هلمند وارغنداب به بلخ باستان ام البلاد افسانوي نيزگسترش دادند.

گرچه درتسخيرشهرمزارشريف – بحيث مرکزدولت اسلامي افغانستان به رهبربرهان الدين رباني – دستهاي پشت پرده اي جنرال اشرف افريدي پاکستاني نقش اساسي بازي نمود ولي عامل کشتاردسته جمعي بيش از4000 اهالي شهرمزار عبدالمنان نيازي جنگسالارپرخاشگرطالبان وبعد والي بلخ ، خوانده شده است.

گزارشهاي بنيادهاي حقوق بشرچون سازمان عفوبين الملل ، کميسيون حقوق بشرسازمان ملل متحد وسازمان ديده بان حقوق بشرعبدالمنان نيازي را با دوتن ازياران متعصبش (مولوي محمدحنيف وملاموسي) به حيث ستاد قاتلين اهالي بي گناه اين شهر، بويژه قاتلين هزاره هادرمناطق شيعه نشين سيد آباد وعلي چوپان خوانده اند.

درقبال قتل عام که درسه روزنخست هجوم مليشه هاي طالبان درخانه وکاشانه اي مردمان شهرمزارشريف بوقوع پيوسته است احمدرشيد نويسنده وخبرنگارمشهورپاکستاني درکتاب خويش به نام اسلام- نفت وبازي نو درآسياي ميانه – اوضاع تاسف بارشهرمزارشريف را درزمان هجوم مليشه هاي طالبان چنين مي گويد:

"ملاعمررهبرطالبان به قواي خود اجازه داده بود تا دوساعت به قلع وقمع وغارت بپردازند. هرجنبنده وجانداررا درکوچه ها وخيابانها ازبين ببرند. درنتيجه دکاندار، رهگذر، دستفروش ، خريدار وحتي بزوگوسفند نيزنجات نيافتند.

خيابانها ، کوچه هاوتمام شهربا خون وپارچه هاي گوشت انسانها رنگين شده بود. هيچکس اجازه نداشت که براي شش روز اجساد کشته گان را دفن نمايند. اعضاي بدن انسانها خوراک سگها شده ، بوي وتعفن همه جارا فرا گرفته بود. هرکسي که ازخانه اش بيرون کشانيده مي شد مورد ضرب سه مرمي قرارمي گرفت."

احمد رشيد صحنه اي اندوهبارديگراين گونه به تصويرکشيده است:

"طالبان ازپشتونهاي شهر، که زماني به گلبدين حکمتياروفاداربودند به صفت رهنما استفاده مي کرد تاخانه هاي هزاره ها را شناسايي نمايند. هزاران هزاره را به محبس مزارشريف انداخته وبعد ازپرشدن محبس هزاراه ها را درکانتينرهاي قفل شده به دشت ليلي انتقال داده وبه قتل رساندند. همچنان سه کانتينرديگررا به شهرشبرغان بردند. زماني که کانتينرهارا بازکردند ازجمله سه صد نفر فقط سه نفرزنده باقي مانده بودند."

زينب يکي ازباشندگان مزارشريف که شاهد کشتاراعضاي خانواده اش توسط طالبان بوده است به راديو صداي آلمان چنين مي گويد:

"درروزاول که گروه طالبان به شهرمزارشريف داخل شدند ، يک برادرجوانم را درسر سرک ايستاده کرده وسرش ضربه کرد(بالايش شليک کرد) که تقريباً سه روزمرده اش سر سرک مانده بود وبعداز آن مرده (جسد) را گرفتند درمکتب سلطان راضيه ، که خانه ماهم مقابل مکتب بود ، بردند. حادثه ديگر را که من به چشم سرمشاهده نمودم اين بود که درخانه ما آمدند وشوهرهمشيره من را زيادلت وکوب کردند که شما سلاح داريد و اورا بردند . ديگرازمردم يولمرب يکي ازدوستان بسيارنزديک مارا دربين مسجد که او ملا امام مسجد بود سرش ضربه کردند . يک ملاي لنگ درمنطقه يولمرب بود که سراوهم ضربه کردند. يک بابه پير(پيرمرد) را که دوست بسيارنزديک مابود درکارته صلح وارد خانه شان شدند واورا که درحال نمازخواندن بود بيرون بردند وبالايش ضربه کردند که مرده اش تقريباً سه روز درروي سرک بود. ما ازترس اين که مارا آزارندهند مرده را آورده نتوانستيم."

عبدالمنان نيازي قوماندان طالبان تحجرگرا درخصومت قومي ومذهبي با هزاره بي پروا گفته بود:" هزاره ها يا صد درصد مسلمان شوند ويا اين که باج بدهند."

غلام عباس يکي ازشهروندان مزارشريف که خود شاهد بوده وبه قول وي که درخانه اش نيز با ذغال چنين نوشته شده بوده مي گويد طالبان گفته بودند که :

" تاجيکها به تاجيکستان بروند ، ازبکها به ازبکستان ،هزاره ها به گورستان ."

دربرچسب زدن غيراسلامي هزاره ها که اکثراً پيرومذهب جعفري وقسماً اسماعليه مي باشند نيازي ازپشتيباني ملامحمد عمررهبرمليشه هاي طالبان برخورداربوده است.

همزمان با اظهارات نيازي درضرب الاسلام جريده اي چاپ پشاورپاکستان اززبان ملامحمد عمرچنين نقل گرديده بود:

"بين رافضي ها وشيعه هافرق نيست محاربه با آنها فرض و واجب است . معامله بانسوا شان به عنوان کنيزاشکال شرعي ندارد."

به اين شکل رهبرمليشه ها برفجايع آدمکشي قوماندانهايش صحه گذاشته وتلاش مي ورزيد تا راهبرد پاکسازي نژادي خويش را ازطريق مذهب توجيه نمايد.

اين کارنامه اي طالبان دررسانه هاي گروهي وگزارشهاي خبرنگاران همان مقطع زمان بيانگربيداد سياسي ، انحصارگرايي مذهبي وبرتري جويي قومي تلقي گرديده است.

اين عملکرد طالبان بيانگرخط فکري گروهي خوانده مي شود که درفضاي تنگ نظري سياسي – مذهبي ودرخصومت با فرهنگ شهري بويژه درتضاد با حقوق زنها درکشاکش با آهنگ دلنشين موسيقي ودررويارويي با زيبايي هاي هنري ، درحجرههاي مدارس متعصبين درکمپهاي مهاجرين درپاکستان تربيه وتلقي گرديده اند.

اعمال خشونت بارگروه طالبان نه تنها درخود کشورافغانستان منجربه نمک پاشي برزخمهاي عميق تاريخي آن کشورگرديده بلکه همکاري اين گروه با بنياد هاي هم عقيده اي خارجي شان چون حرکت الانصار،سپاه صحابه ، جمعيت العلماي پاکستان وبنياد القاعده ، قلمرو همان زمان طالبان را به لانه کارنامه هاي ضد حقوق بشري وپرورشگاه مش قهرآميز به سطح جهاني مبدل نمود.

طالبان بعدازآن که ازکوهپايه هاي هندوکش رانده شدند دوباره خودرا سروسامان داده امروز درکنار القاعده اين بنياد هراس افگني اسامه بن لادن ، حزب اسلامي گلبدين حکمتياروجلال الدين حقاني ازطريق حملات انتحاري وگروگان گيري فرايند صلح دموکراتيک وبازسازي افغانستان را با بن بست مواجه نموده اند.