1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

سفر «دلقک های بدون مرز» به هندوستان

۱۳۹۰ اسفند ۱۹, جمعه

همان طوری که سازمان گزارشگران بدون مرز و یا داکتران بدون مرز وجود دارند، دلقک های بدون مرز نیز وجود دارند. آنها به سراسر جهان سفر می کنند تا کودکان را در شرایط دشوار زندگی بخندانند.

https://p.dw.com/p/14Hy6
Clown Makes Funny Face Clown zieht Grimasse. Fotolia© Lisa F. Young #24446556
Symbolbild Karnevalعکس: Fotolia/Lisa F. Young

گزارش صوتی را اینجا بشنوید!

"دلقک های بدون مرز" نخست در سال 1993 در اسپانیا ایجاد شد، اما این سازمان خیریه از شش سال به این طرف در آلمان نیز فعال است. از آن زمان تا حال دلقک های آلمانی بسیار شهرت یافته اند. سفر اخیر آنان به هندوستان بود.

در بسیاری از زبان های جهان کلمات مشترکی، مثلاً برای نالیدن و یا شکوه کردن وجود دارد، اما خنده چیزی است که مرز یا محدودیت زبانی نمی شناسد.

یکی از دلقک هایی که به هندوستان سفر کرده، می گوید: «ما سعی کردیم چند کلمه ای به زبان هندی یاد بگیریم، و گمان می کنم کودکان هم آن را تا اندازه ای می فهمند. اما این کلمات واقعاً بسیار ساده و کم اند، بخش اعظم نمایش های ما به صورت صامت اند».

هربرت توماس، که در شهر مونشن آلمان به عنوان وکیل مدافع کار می کند، نیز در جمع دلقک ها به یک مکتب روستایی هندوستان رفته است. تنها شمار اندکی از کودکان در این جا به زبان انگلیسی آشنایی دارند، اما طوری که دیده می شود آنها از سرودهای "دوستان خنده آور" شان از کشور آلمان لذت می برند.

هربرت می گوید: «هدف ما خنداندن کودکان در جاهای است که اصلاً دلیلی برای خنده کردن ندارند».

چنین تعریفی در رابطه با بسیاری از مناطق هندوستان صدق می کند، در کشوری که برای رشد بلند اقتصادی تلاش صورت می گرد و تکنالوژی پیشرفته همزمان و موازی با فقر در آن وجود دارد. اکثریت یکصد کودک این مکتب روستایی در هاریانا، ایالت شمالی هندوستان، از خانواده های تنگدست دهقان ها اند. از سیمای این کودکان پیداست که بیشتر اوقات چیزی برای خوردن ندارند. هم در کارهای زراعت در بیرون و هم در امور خانه به کمک آنها نیاز است.

دلقک های آلمانی در تردستی ها و نقش بازی های خود کودکان را نیز سهیم می سازند. به گونۀ مثال در یکی از نمایش ها، مربی ها و شاگردان به یک گله پلنگ های خشمگین مبدل می شوند.

یک کودک 11 ساله با افتخار می گوید که امروز چه چیزهایی را آموخته است. او همزمان آهنگ جالب روز را می سراید.

نیدهی هم یازده ساله است. این دخترک هندی حاضر نیست از اشتراک در تردستی های دلقکان دست بردارد. او می گوید: «این یک روز بسیار عالی بود!».

نیدهی در پایان روز دقیقاً می داند که دلقک های بدون مرز به سراسر جهان سفر می کنند تا کودکان را بخندانند. او این مفکوره را بسیار عالی می خواند. نیدهی در این مکتب روستایی یک استثناء است، زیرا شمار دختران در اینجا به تناسب پسران پنج برابر کمتر است.

بسیاری از والدین فرستادن دختران شان به مکتب را غیرضروری می دانند. آنها می خواهند دختران شان هرچه زودتر ازدواج کنند. برخی از آنها اصلاً آرزو ندارند که دختر به دنیا بیاورند، زیرا از جهیزیۀ گرانبها در هنگام ازدواج دختر خود هراس دارند.

رفتن دوستان آلمانی به مکتب روستایی در هند، برای کودکان آنجا لحظه ای زودگذر در زندگی شان بود، اما شور و شوق بی اندازۀ آنها جورجیا هوبر و شتیفان کنول، دو دلقک آلمانی را مسحور گردانید.

جورجیا هوبر می گوید: «این شادمانی بزرگ، که از برق چشمان کودکان پیداست، برای من احساس خاصی می بخشد. این شادمانی از تۀ دل و بسیار صمیمانه است، و دقیقاً همان چیزی است که ما آن را می خواهیم. به همین خاطر من در این جا هستم، و این به من لذت می بخشد».

سندرا پیترزمن/ صفی الله ابراهیم خیل

ویراستار: عارف فرهمند

عبور از قسمت بیشتر در این زمینه

بیشتر در این زمینه