1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

"طالبان؛ تغییر تاکتیک و تثبیت اهداف"

مصاحبه گر: گابریل دومینگز۱۳۹۲ مرداد ۱۹, شنبه

گزارش اخیر سازمان ملل نشان می دهد که گروه طالبان مسئول افزایش مرگ افراد ملکی می باشد. اما این گروه کدام استراتژی را دنبال می کند و حمایت های مالی خود را از کجا به دست می آورد؟

https://p.dw.com/p/19NMn
عکس: آرشیف - یک جنگجوی سابق طالبان
عکس: آرشیف - یک جنگجوی سابق طالبانعکس: Aref Karimi/AFP/Getty Images

دویچه وله در مصاحبه ای با کریستین برگ هارپ ویکن، کارشناس مسائل افغانستان به بررسی ساختار، تاکتیک و اهداف طالبان می پردازد. کریستین برگ هارپ ویکن، جامعه شناس و رییس "انستیتوت پژوهش صلح اسلو" است.

دویچه وله: از نظر نظامی، طالبان چه کسانی هستند؟

هارپ ویکن: طالبان یک نیروی جنگی سازمان یافته هستند. آنان توانسته اند یک رهبری نسبتا قدرتمند مرکزی را با ساختار شبکه ای که در آن هر بخش به طور قابل توجهی مستقل عمل می کند، یکجا کنند.

ایجاد کنترول بر یک قلمرو خاص تاکنون هدف مرکزی و اساسی این گروه بوده است. در حالی که تاکتیک نظامی این گروه بسیار تغییر کرده، اما اهداف اصلی آن همچنان بی تغییر مانده است. برای طالبان، ظرفیت نظامی و توانایی کنترول یک منطقه کلید موفقیت آنان به شمار می رود.

هیچ راهی برای دانستن شمار دقیق طالبان وجود ندارد؛ اما برآورد می شود که آنان تقریبا 15 هزار جنگجوی تمام وقت با درجه بندی نظامی، و حداقل به همین میزان جنگجویانی دارند که گاهی برای این گروه می جنگند. شمار طالبان پس از حمله امریکا به افغانستان در سال 2001 به طور چشمگیری کاهش یافت.

با این همه، باقیمانده رهبری طالبان که حضور نامحبوب نظامیان خارجی و رقابت دولت مرکزی به آنان کمک کرد توانستند به تدریج ظرفیت جنگی گروه خود را بازسازی کنند.

کریستین برگ هارپ ویکن، جامعه شناس و رییس "انستیتوت پژوهش صلح اسلو"
کریستین برگ هارپ ویکن، جامعه شناس و رییس "انستیتوت پژوهش صلح اسلو"عکس: PRIO

دویچه وله: چگونه طالبان با القاعده مرتبط هستند؟

هارپ ویکن: رفتار دوطرفه قابل توجهی بین این دو سازمان وجود دارد؛ اما تفاوت های زیادی هم بین آنان است. القاعده بر یک جدال جهانی تمرکز دارد و مسلمانان ناراضی را که تحصیلات عالی دارند، جذب می کند. اما در سوی دیگر، طالبان بر افغانستان متمرکز هستند و جنگجویان را غالبا از بین پشتون های روستانشین افغان که سواد اسلامی اندکی دارند، انتخاب می کنند. تنش بین این دو گروه همیشه بالا بوده و همکاری بین آنان [فقط] در مواقع ضروری انجام گرفته است؛ طوری که این مسئله، انعکاسی از انزوای طالبان پیش از سال 2001 و مقابله آن با نیروهای بین المللی [از سال 2001] می باشد.

بی معنی است که بگوییم طالبان افغان و پاکستانی متفاوت هستند؛ هرچند که گروه دومی (طالبان پاکستان) خیلی دیرتر و به عنوان سازمانی برای پوشش گروه های رادیکال متعدد پاکستانی به وجود آمد. در حالی که برخی گروه ها بین طالبان پاکستانی به همقطاران افغان خود نزدیک هستند؛ برخی دیگر کمی فاصله دارند.

دویچه وله: منصفانه است اگر بگوییم طالبان یک گروه تروریستی است؟

هارپ ویکن: اگر "ترور" را به عنوان یک تاکتیک نظامی در نظر بگیریم که هدفش گسترش ترس از طریق هدف قرار دادن افراد ملکی باشد، طالبان بدون شک به عنوان یک گروه تروریستی درج می شود. علاوه بر آن، بیشتر تاکتیک های ترور طالبان، برخی از طریق تقلید و برخی آموزش سیستماتیک، از تجربیات القاعده در عراق و دیگر جاها آموخته شده اند.

دویچه وله: آیا طالبان از شبکه حمایتی جهانی برخودارند؟

هارپ ویکن: نه. برخلاف بسیاری از گروه های شورشی در سراسر جهان، طالبان فاقد یک شبکه قدرتمند حمایتی جهانی هستند. البته پاکستان یک استثنا است؛ جایی که بسیاری از رهبران طالبان آنجا زندگی می کنند. این گروه جنگجو بدون شک از سوی دستگاه امنیتی پاکستان همکاری هایی را دریافت می کند. علاوه بر این، طالبان کمک هایی را از سوی مهاجران افغانستان در پاکستان به دست می آورند.

دویچه وله: استراتژی اصلی طالبان چیست؟

هارپ ویکن: طالبان تاکتیک نظامی چالاک و قابل انطباق خود را با درخواست سیاسی یکجا می سازند. در بخش سیاسی، هدف اصلی طالبان مقابله با چیزی است که بسیاری از آنها، آن را اشغالگری بین المللی و حکومت ناکارآمد افغانستان می خوانند. به طور مشخص، ما می بینیم که چطور طالبان به تدریج حوزه عملیاتی خود را گسترش داده اند؛ غالبا از طریق یک مدل سه مرحله ای: طالبان با زمینه سازی سیاسی در یک منطقه شروع می کنند؛ بعد حملات نظامی هدفمند را انجام می دهند و در مرحله آخر، حضور نظامی کامل خود را در طول یک دوره سه ساله تثبیت می کنند. یکی از عناصر اصلی استراتژی طالبان ایجاد "اداره محلی سایه" است که بیشتر بر بخش امنیت و محکمه تمرکز دارد.

دویچه وله: طالبان چه مقدار حمایت محلی را با خود دارند؟

هارپ ویکن: باید بگویم که طالبان حمایت قابل توجهی در مناطق اصلی خود یعنی جنوب و شرق افغانستان دارند؛ اما این حمایت مشروط به غیبت نیروی جایگزین (دولت مرکزی) است.

پویایی طالبان [در یک منطقه] تنها سیاسی نیست؛ بلکه یک عنصر بدیهی در همه جا وجود دارد: بزرگان محلی و آنانی که مورد توجه دولت افغانستان قرار نگرفته اند، جذب طالبان می شوند. بیشتر این که، طالبان می توانند برخی خدمات مشخص را انجام دهند که دولت مرکزی از انجام آن عاجز است. محکمه های اسلامی یکی از مثال ها است که به سرعت و بدون آن که جایی برای فساد داشته باشد، انجام می گیرند. این محکمه ها هرچند مجازات خشن را به همراه دارند، اما غالبا مورد استقبال قرار می گیرند.

دویچه وله: چه کسانی طالبان را در افغانستان به لحاظ مالی و اکمالاتی پیشتبانی می کنند؟

هارپ ویکن: روشن است که طالبان حمایت های مختلفی را از عناصری در دستگاه دولتی پاکستان دریافت می کنند. آنها همچنان کمک هایی را از حامیان شخصی، از گوشه و کنار دنیای اسلام، به ویژه عربستان سعودی و کشورهای خلیج فارس دریافت می نمایند. با توجه به این که طالبان می دانند حمایت بیرونی چطور وابستگی خلق می کند، این گروه به شدت تلاش می کند تا منابع درآمد خود را داشته باشد؛ به ویژه از طریق دریافت مالیات، قاچاق مواد مخدر و استخراج منابع طبیعی.

نمایندگان طالبان در دفتر قطر
نمایندگان طالبان در دفتر قطرعکس: Reuters

دویچه وله: چرا برخی ها افراد طالبان را جنگجویان قوی می دانند؟

هارپ ویکن: طالبان در افغانستان جنگیده اند. در بخش های مختلف این گروه جنگجویانی وجود دارند که تجربه جنگی خود را از اردوی افغانستان و یا دیگر گروه های شورشی کسب کرده اند؛ اما شمار افراد با تجربه بین المللی احتمالا ناچیز است. می توان گفت که شک اندکی درباره انتقال سیستماتیک دانش [نظامی] به ویژه از مربیان القاعده [به طالبان] وجود دارد.

دویچه وله: هدف اصلی طالبان در افغانستان چیست؟

هارپ ویکن: اهداف طالبان ساده هستند: امنیت و شریعت اسلامی. امنیت اصولا به معنای توانایی برای کنترول یک قلمرو و تسهیل رفت و آمد است؛ اقدامی که بسیاری از تاجران از آن استقبال می کنند.

شریعت اسلامی به معنای تعبیر سختگیرانه سنتی از قوانین اسلام که همراه با مجازات فیزیکی گسترده می باشد. علیرغم حرافی های مقطعی طالبان درباره مسئله فلسطین یا مناطق مقدس شبه جزیره عربستان، طالبان افغان به لحاظ سیاسی عمدتا متمرکز بر کنترول افغانستان هستند. آنان علاقه اندکی به جدال جهانی دارند.