1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

معالجه "افسردگی زمستانی" با نور

۱۳۹۸ دی ۲۹, یکشنبه

ما در اوقات تاریک سال دیرتر می خوابیم، به سختی بیدار می شویم و کمتر انرژی می داشته باشیم. دلیل آن فقدان روشنایی روز است. نور مصنوعی چاره ساز نیست، اما معالجه با نور می تواند سودمند باشد.

https://p.dw.com/p/3WQzI
Silhouette von einer Person l Symbolbild
عکس: picture alliance/Bildagentur-online/Gernhoefer-Mc

یونانی ها حتی در عهد باستان اهمیت نور بالای صحت انسان را می دانستند و بیماری های مختلفی را با آن معالجه می کردند. اریتایوس، داکتر یونانی، حدود ۲۰۰۰ سال پیش توصیه کرده بود "کسانی که به حالت گیجی و خواب آلودگی دچار اند، باید در معرض نور و اشعه نوری قرار داده شوند".

نور اثر مثبت روی بدن انسان داشته و روی مزاج و آسایش ما تأثیر می گذارد. معالجه با نور نیز تقریباً همینگونه اثر گذار است. به ویژه در زمستان، که نور خورشید کمتر دیده می شود، بسیاری از انسان ها با اختلالات روانی فصلی، که "افسردگی زمستانی" نیز گفته می شود، دچار می گردند. این افسردگی در اغلب موارد با اولین تابش نور خورشید در هنگام بهار، خود به خودی از بین می رود.

Symbolbild Depressionen
افسردگی زمستانی در اوقات تاریک سال پدید می آیدعکس: Imago Images/Westend61

برعکس انواع دیگر افسردگی روانی، آنهای که با اختلالات روانی فصلی دچار اند، با آنکه بیشتر می خوابند، اکثر اوقات خسته می باشند. برخی از مبتلایان به افسردگی زمستانی، به گونه غریزی طور مثال چاکلیت می خورند، زیرا چاکلیت دارای مقدار زیادی تریپتوفان (یک نوع اسید آمینه) است. این اسید آمینه در مغز انسان به سیروتونین مبدل می شود. سیروتونین همان هورمون گلوکوز است که "جاری کننده احساس خوب" شناخته می شود. اشعه خورشید و نور طبیعی نیز سبب تولید سیروتونین در مغز انسان می گردد.

نور سبب خوش حالی می گردد

وقتی روز ها کوتاه و شب ها دراز اند، بسیاری ما انسان ها دلتنگ و بدخلق می شویم. برخی از انسان ها یک حالت گیجی و خواب آلودگی می داشته باشند و به سختی می توانند از جا بلند شوند. این وضعیت در اغلب موارد روی تمرکز فکری انسان نیز تأثیر می گذارد.

در اوقات تاریک سال نظم بدن ما تغییر می یابد. هنریک اوستر از انستیتوت بیولوژی اعصاب در دانشگاه لوبیک آلمان می گوید: «معالجه با نور نظم داخلی بدن انسان بین شب و روز را دوباره احیاء می کند. در زمستان که نسبتاً کمتر به بیرون می رویم و بیشتر با نور مصنوعی سر و کار داریم، نظم داخلی بدن ما مختل می گردد. این وضعیت را با معالجه توسط نور می توان دوباره رفع کرد.»

Berlin Kirschblüte
در فصل بهار "افسردگی زمستانی" خود به خودی رفع می گرددعکس: picture-alliance/dpa/S. Pilick

تأثیر معالجه با نور یک امر تثبیت شده است. اما منظور از آن نور مصنوعی نیست که ما در دفاتر و یا خانه های خود داریم. معالجه با نور یا در بیرون با نور طبیعی و یا هم با چراغ های خاصی که "روشنایی روز" را تولید می کنند، صورت می گیرد. شدت روشنایی این چراغ ها تقریباً ۱۰۰ برابر بیشتر از چراغ های معمولی در خانه ها و دفاتر است. هرچند این روشنایی به مراتب کمتر از روشنایی نور خورشید است، با آنهم بدن انسان آن را به عنوان روشنایی روز می پذیرد. روزانه حدود نیم ساعت نشستن در روشنایی این چراغ ها توصیه می شود، و بهترین وقت برای آن هنگام صبح است. اما به صورت مستقیم نباید به نور این چراغ ها نگاه کرد.

Lichttherapie
شدت روشنایی چراغ های خاص "روشنایی روز" تقریباً ۱۰۰ برابر بیشتر از چراغ های معمولی استعکس: Imago/UIG

شب و روز

برای ساعت بیولوژیکی بدن انسان، که نظم طبیعی بدن را سبب می شود، دو هورمون نقش اساسی دارند: کارتیزول، که بیشتر صبح ها تولید می گردد و عامل مهم برای فعال ساختن ما در آغاز روز است، و میلاتونین که در تاریکی تولید شده و برای خواب انسان کمک می کند. هنریک اوستر می گوید. «میلاتونین در برابر نور بسیار حساس است. وقتی شب ها از خواب بلند شده و چراغ را روشن می کنیم، میزان این هورمون در طی فقط چند ثانیه و دقیقه به شدت کاهش می یابد. معالجه با نور می تواند این دو هورمون را به گونه مستقیم و غیر مستقیم تحت تأثیر قرار بدهد.»

به این ترتیب وقتی پس از بیدار شدن زیر نور چراغ خاص بنشینیم، در حقیقت ساعت بیولوژیکی بدن خود را در نظم طبیعی بدن خویش تقویت می کنیم.

اما "معالجه نوری" برای افرادی با بیماری های خاصی مجاز نیست. طور مثال در بیماری قند یا شکر از جمله شبکیه چشم آسیب می بیند و با تابش یک نور اضافی بالای چشم‌ این مشکل تشدید می یابد. همچنان آنهای که چشم شان به بیماری گلوکوم یا "آب سیاه" مبتلا است، برای دریافت "معالجه نوری" به مشوره داکتر نیاز دارند. تحقیقات علمی همچنان نشان داده است که معالجه با نور در برخی موارد می تواند بالای بیماری های عصبی تأثیر معکوس داشته اشد.

گودرون هایزه / ص.ا، ن. ف