1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

نيويارک تايمز از اختلافات بنيادي امريکا وکرزي سخن به ميان آورد

۱۳۸۹ فروردین ۲۰, جمعه

درحالي که هم موافقان وهم مخالفان حامد کرزي، رييس جمهور افغانستان، مي کوشند اظهارات تند ضد غرب او را سطحي نشان بدهند، نيويارک تايمز شمه اي ازاختلافات بنيادي واشنگتن وکرزي را درچشمرس قرار مي دهد.

https://p.dw.com/p/MqYJ
حامد کرزی، رییس جمهور افغانستان و بارک اوباما، رییس جمهور امریکا
حامد کرزی، رییس جمهور افغانستان و بارک اوباما، رییس جمهور امریکاعکس: picture alliance / dpa

نيويارک تايمز درشماره 6 ام ماه اپريل زيرعنوان « چگونه افغانستان را ازکرزي حفظ کنيم» مقاله اي از « بينگ ويست» معين وزرات دفاع ايالات متحده امريکا درزمان رييس جمهور ريگان را انتشار داده و به طرح هاي احتمالي ايالات متحده امريکا براي افغانستان اشاره مي کند.

بينگ ويست ، نقل قولي از بارک اوباما، رييس جمهور ايالات متحده امريکا، مي آورد که به هنگام پرواز به جانب افغانستان گفته بود:«سربازان ما طالبان را از پايگاه مارجه بيرون کشيدند... ايالات متحده امريکا يک بار به چيزي که شروع کرد، پا ازآن بيرون نمي کشد".

ويست ، به استناد اين گفته، نوشته است: اين " چيزي" چيست؟ آيا حامد کرزي رييس جمهور افغانستان نيز جزء آن بوده مي تواند؟

به قول معين اسبق وزارت دفاع ايالات متحده امريکا ، « ائتلاف يک استراتژي سياسي- نظامي را دنبال مي کند که برسه وظيفه بنا يافته است: نخست " پاکسازي" مناطق پرجمعيت از چريک ها، دوم "نگهداري" اين مناطق توسط نيروهاي افغان وسوم " ايجاد" يک حکومتداري مسوول وانکشاف براي آن که وفاداري مردم به حکومت کابل تامين شود. براي نيل به اين اهداف ائتلاف نظامي در 25 ولايت گروه هاي بازسازي به کارگماشته است. ما مي توانيم چنين چيزي را برنامه ضد شورشگري بخوانيم ، اما درحقيقت اين ملت سازي است».

ويست ، ادامه مي دهد: « مشکل ايجاد يک افغانستان نو وبهتر، درآن است که رييس جمهور حامد کرزي ازمدت ها پيش درسطح محلات اهرم هاي قدرت سياسي را ازطريق کنترول امور مالي ولايات و انتصاب مقامات رهبري به شمول قوماندان هاي پليس درکنترول گرفته است. قطع نظر ازموفقيت هاي ائتلاف درسطح ولسوالي ، يک آقاي کرزي لجوج ومتلون مزاج مانع پيشرفت است».

نويسنده ، براي بيرون رفت ازاين مشکلي که مطرح مي سازد چنين پيشنهاد مي کند:« درعين زمان شايد لازم باشد که ما سياست مان را به دو محور متمرکز سازيم: نخست اين که با کرزي بايد به حيث يک رييس جمهور سمبوليک ( نمادين) رفتار کنيم ، وازلحاظ سازماني طرز " اجراات سمارق وار" را انتخاب نماييم. بدين معنا که جريان مستقيم اطلاعات و منابع ( کمکي ) را به حکومت درسطح ملي ببنديم».

« دوم ، ائتلاف بايد برنقش اوليه ء حکومتداري نيروهاي نظامي افغانستان در ولسواليها وولايات به شمول اختصاص کمکها ونظارت ازپليس تاکيد کند. ما بايد مستقيماً با آن رهبران محلي وولايتي کارکنيم که مسوولانه عمل مي کنند وارتباطات خود را با کساني که دست نشانده کابل اند قطع کنيم ».

بينگ ويست ، براي اثبات مثبت بودن اين پيشنهادش ولايت هلمند را مثال آورده ومي نويسد:

«اين ( شيوه) تاحدودي در ولايت هلمند جايي که جنگ مارجه صورت گرفته، اتفاق افتاده است. دراينجا ائتلاف کنترول مستقلي بر 500 ميليون دالر کمک ها براي بازسازي وحقوق ومعاشات دارد. گلاب منگل والي هلمند هرچند توسط کرزي منصوب شده است، اما به اثبات رسانده است که يک شريک نوآور مي باشد. اما بهرصورت ما مي دانيم که کمک هاي ائتلاف لازم است ازطريق کابل کارسازي نشود».

ويست ، نتايج احتمالي اين پيشنهادهايش را نيز پيش بيني کرده ومي نويسد:

« با کاهش نقش کرزي يک حکومت ضعيف ودرهم برهم اما با نيروي نظامي قدرتمند افغاني باقي مي ماند، نيرويي که توسط ايالات متحده امريکا تمويل شده وتضمين مي کند که طالبان به قدرت نخواهند رسيد».

آخرين نتيجه اي که بينگ ويست ، اين معين اسبق وزارت دفاع ايالات متحده امريکا ازپيشنهادهايش مي گيرد، چنين است:

« مسلماً ، چنين چيزي خطر ظهور يک نمونه پاکستاني درافغانستان را دربر دارد. يعني يک ارتش صاحب کشور مي شود، پيش ازآن که يک کشور صاحب ارتش باشد. اما ما مجبورنيستيم درزيررياست يک رهبر غيرموثر يک ملت دموکراتيک بسازيم. ما نياز به دفاع ازمنافع مان داريم وملت سازي را به خود مردم افغانستان وا مي گذاريم».

نيويارک تايمز/ رسول رحيم

ويراستار : سيد روح الله ياسر