1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

واعظي: اصلاً گروههاي افغانستان زايده نوع بحران اند.

۱۳۸۶ فروردین ۳۰, پنجشنبه

متاسفانه همين خلاء وجود دارد که گروهها وبازيگران صحنه قدرت سياست درافغانستان کمترمتوجه مفهوم ملي يا منافع ملي درافغانستان استند که مي تواند براي آينده افغانستان وبراي نسل آينده افغانستان به عنوان يک راهگشا به عنوان يک نقطه مشترک مطرح باشد.

https://p.dw.com/p/DEyU
واعظی :شما مي بينيد منافع گروهي ، شخصي ، سياسي وحتا منافع قومي بالاترازدرک مشترک ملي است که بايد وجود داشته باشد.
واعظی :شما مي بينيد منافع گروهي ، شخصي ، سياسي وحتا منافع قومي بالاترازدرک مشترک ملي است که بايد وجود داشته باشد.عکس: DW

گفتگوبا حمزه واعظي کارشناس وتحليگرامورسياسي افغانستان:

دويچه ويله :آقاي واعظي دوباره برخي ازرسانه ها ازاحتمال جابجايي برخي ازوزراء سخن مي گويند. اين درحاليست که روند صلح ودموکراسي که آغازشده بود کم کم دارد ازکارمي افتد وکم رنگ مي شود. درآغازمي خواستم بپرسم ؛ فکرمي کنيد که دولت افغانستان به يک بن بست رسيده است؟

واعظي : باتشکرازشما؛ من باشماموافق هستم که دولت افغانستان دچاريک نوع بحران است . اگرنگوييم يک بن بست بلکه به قطع مي توانيم بگوييم که فعلاً دچاريک نوع بحران کارکردي است. دولت دردرون خودش دچارمشکل است. همانطورکه مي دانيد وزراي خودش ، معاونين خودش حتا يک جبهه ي مخالف را تشکيل داده است ودردرون دولت که قوه مقننه يکي ازارکان مهم دموکراسي است دريک نظام دموکراتيک وازطرف ديگريکي از بازوان مهم تقنيني براي يک دولت شمرده مي شود؛ اين عملاً درتقابل با کابينه ويا قوه مجريه قرارگرفته است. اينست که نوعي پريشاني هم درروابط بين قوا وجود دارد ونوع تعارض هم بين نيروهاي که بين هم به يک نحوي ائتلاف کرده ودولت را تشکيل داده اند. که اين ايتلاف درواقع متشکل ازگروههاي جهادي، گروههاي کمونيست وگروههاي دموکراسي طلب – آمده ازغرب – هستند. به اين جهت من معتقدم که دولت درشرايط موجود به شدت دچاربحران است. اين بحران هم درواقع نوع بدگماني را براي جامعه افغانستان ونوع پريشاني ونگراني را درقضاوت حاميان افغانستان نسبت به شرايط موجود بوجود آورده است.

دويچه ويله : دراين شايعات به سه وزارت مشخصاً اشاره شده است وازآقاي علي احمد جلالي ، آقاي داکترعبدالله وآقاي اشرف غني احمدزي براي جاگزيني نام برده شده است. فکرمي کنيد که فقط دريک بخش ازکابينه مشکلات وجود دارد يا اين که درکل دولت يا درکل کابينه مشکل وجود دارد؟

واعظي : من فکرمي کنم همانطورکه قبلاً هم اشاره کردم درمجموع سيستم ، يک نوع سيستم نا کارآمد است ودرواقع سيستم دچارتعارض وتناقض است.

شما مي دانيد که آقاي اشرف غني احمدزي وآقاي جلالي ازمهرههاي مهم بودند که دردولت قبلي نقش کليدي داشتند و به دليل اختلافات يا درواقع مشکلات که با آقاي کرزي يا تيم آقاي کرزي ويا درمجموع به دليل ديدگاههاي متفاوت که با مؤتلفان آقاي کرزي ( نيروهاي جهادي ) داشتند؛ آنها با اعتراض ازدولت خارج شدند شايعات زيادي وجود داشت که آقاي جلالي به عنوان يک نيروي مقتدروپرده نشين که با محافل پشت پرده بيشترارتباط دارد ونيروي ذخيره براي آمريکا وغرب شمرده مي شود؛درانتخابات آتي افغانستان ظهورخواهد کرد. اما اين که فعلاًً اين مهرههاي که شما فرموديد؛ بحث است که بيايد داخل کابينه ونقش ايفاء بکنند؛ به نظرمي رسد تاحدودي بعيد ازذهن باشد. البته همانطورکه عرض کردم مشکل دولت فعلاً يک مشکل ساختاري ومشکل کارکردي است وبا مهرهها نمي شود مشکل را حل بکند بلکه اگردولت افغانستان مي خواهد که درواقع تقويت شود ومي خواهد تاثيراساسي برسرنوشت سياسي واجتماعي جامعه افغانستان بگذارد،بايد مشکلات ساختاري ويا مشکلات کارکردي واساسي خودراحل بکند. به اين جهت من بعيدمي دانم که مهرههاي که شما نام برديد، بتوانند درشرايط موجود وبا توجه به تناقضات که دردرون کابينه وجود دارد وبا توجه به ديدگاههاي مخالف ومختلف که بين آقاي کرزي وبين اين نيروها وجود دارد، بتواند تاثيرمثبت درروند جاري بگذارد. ازطرف ديگر، حالا تا حدود شايد آقاي کرزي تصورکرده که بتواند با وارد کردن نيروها وعناصرکه قبلاً دردرون دولت بود وبه عنوان مهرههاي اصلي مورد اعتماد غرب وتاحدود نيروهاي ملي گرا هستند، مثل آقاي اشرف غني احمدزي وآقاي جلالي ، بتواند جبهه ي دولت ياجبهه کابينه ويا قوه مجريه را ،تقويت بکند. عمدتاً درجهتي که موضع آقاي کرزي را تقويت بتواند .

دويچه ويله : يعني شما مي خواهيد بگوييد که يک عمل واکنشي دربرابرنيروهاي جهادي خواهد بود؟

واعظي : طبعاً ؛ همانطورکه عرض کردم کرزي فعلاً تا حدودي دربازيهاي سياسي ومي شود گفت ؛ شبه راهبردي که در درون دولت وجود دارد بخش بزرگي ازحمايت نيروهاي مقتدرومؤثر را ازدست داده است. شما مي دانيد که نيروهاي جهادي هنوزهم به عنوان نيروهاي مؤثرومقتدردربازيهاي سياسي مطرح اند. بخش زيادي ازمردم افغانستان تا حدودي ازآنها حمايت مي کنند وامکانات وفرصتهاي که آنها دراختياردارند وحمايتهاي بيروني که نسبت به آنها معطوف است اينها همگي درواقع پتانسيل هاي اند که دراختيارنيروهاي جهادي سابق قراردارد. به اين جهت فعلاً با ايتلاف که به نام "جبهه ملي " موسوم شده است که عمدتاً دراين جبهه نيروهاي مؤثرجهادي وگروههاي اسلامي نقش دارند وتاحدودهم بخشي ازعناصرچپي ، مي تواند يک زنگ خطرباشد براي آقاي کرزي وجبهه متعلق به آقاي کرزي .

به اين دليل تصورم اينست که آقاي کرزي با وارد کردن عناصرمتنفذ ومقتدرومورد حمايت غرب مانند آقاي جلالي ومانند آقاي اشرف غني احمدزي وتاحدودي آقاي عبدالله که يک چهره ميانه روتراست ودرواقع مي شود گفت که حايل بين نيروهاي جهادي ونيروهاي ازغرب آمده است؛ مي تواند موضع آقاي کرزي وجبهه آقاي کرزي را تاحدودي تقويت بکند.

دويچه ويله : مي شود گفت که دولت واپوزيسيون ( مخالفين ) درحالي که ازبحران صجبت مي کنند اصلاً متوجه اين بحران که قبلاً شما گفتيد، نيستند؟

واعظي : ببنيد؛ اصلاً گروههاي که تاحدودي قدرت سياسي را داخل افغانستان رهبري مي کنند ومتولي استند. اينها زايده نوع بحران اند، بحراني که درطول سه دهه گذشته وجود داشته است. واين گروهها واين شخصيتها ورهبران درواقع محصول شرايط بحراني استند. من فکرمي کنم ، اصلاً هويت وماهيت گروهها وتقويت آنها وبرآمدن آنها ومطرح شدن آنها به عنوان گروههاي سياسي وتاثيرگذارمحصول شرايط بحران است. به اين جهت متاسفانه بايدبگويم که تنها چيزي که وجود ندارد حس ملي معتقدانه ومومنانه است که نسبت به کشورمثل افغانستان وجود ندارد. به اين جهت تصورم اينست که گروههايي که زايده بحران اند، عناصرکه زايده بحران اند ودرواقع بحران موجود درافغانستان آنهارا برسونوشت مردم افغانستان تاحدودي تحميل کرده است ، ازاين جهت آنها درک دقيق ازمنافع ملي ، درک دقيق ازمفاهيم ملي ندارند. به اين خاطراست که شما مي بينيد ، منافع گروهي ، شخصي ، سياسي وحتا منافع قومي بالاترازدرک مشترک ملي است که بايد وجود داشته باشد. متاسفانه همين خلاء وجود دارد که گروهها وبازيگران صحنه قدرت سياست درافغانستان کمترمتوجه مفهوم ملي يا منافع ملي درافغانستان استند که مي تواند براي آينده افغانستان وبراي نسل آينده افغانستان به عنوان يک راهگشا به عنوان يک نقطه مشترک مطرح باشد.

دويچه ويله : يک جهان تشکرازشما.