1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

وحیدمژده : ملادادالله زرقاوی افغانستان بود.

۱۳۸۶ اردیبهشت ۲۵, سه‌شنبه

"ما ديگردرجنگ افغانستان شاهد يک راه حل ملي نخواهيم بود تا زماني که اين مشکلات درسطح بين المللي حل نشده باشند. يعني تازماني که مشکل القاعده با دنيا غرب حل نشود مشکل طالبان هم حل نخواهد شد. "

https://p.dw.com/p/DEyK
ملادادالله یکی ازفرماندهان مهم طالبان
ملادادالله یکی ازفرماندهان مهم طالبانعکس: AP

گفتگوبا وحیدمژده نویسنده وتحلیلگرمسایل افغانستان:

دويچه ويله : آقاي وحيد مژده شما تحقيقات زيادي درمورد طالبان داشتيد وداريد؛همچنان هم درزمينه کتابي نوشتيد. درآغازمي خواستم بپرسم که شناخت شما ازملا دادالله فرمانده طالبان که روزشنبه کشته شد چيست؟

وحيدمژده : در رابطه با ملا دادالله بايد بگويم زماني که من دروزارت امورخارجه دردوران طالبان کارمي کردم ملادادالله فرمانده نظامي اي بود که درکابل وبعد ازآن به شمال افغانستان بود. طبعاً محيط کاري فرق مي کرد وما باهم رابطه اي نداشتيم. اما يکي دوبارفرصتي مساعد شد که با او ببينم. يک باروزارت امورخارجه آمده بود که تقريباً 45 دقيقه من با اوصحبت کردم. همان صحبتها بيشترازهمه درذهن من مانده است.

دويچه ويله : شما ملادادالله را چگونه يافتيد؛ تصويرشما ازاوچگونه است؟

وحيد مژده : درآن مدت که من اورا ديدم؛ يک انسان بدون لبخند،يک آدم بيشتر سبزه بود - ما مي گوييم سبزه - يعني کسي که چهره تاريکترازگندمي دارد . وآدمي که خيلي ازقيافه اش معلوم بود که آدم بسيارباجرأت وآدمي که سخت نترس ودرعين حال خشن ؛ وآدمي سختگيربه نظرم آمد. البته نسبت به دوستانش که همراهش بودند، بسيارمهربان به نظرآمد.

دويچه ويله : يعني خشن ترازملادادالله هم آنجا بود؟

وحيدمژده : من خودم ملادادالله را آدم خشن يافتم.گرچه که به من يک خوبي کرد.يعني درآن زماني که من بودم کسي ازمن خواست که ،ازاو( ملادادالله ) بخواهم ،که يک کسي را که پيشش زنداني بود، آزاد کند.من همين خواهش را ازاو کردم يک دوساعت بعد وقتي که به قرارگاهش همان نفررا آزاد کرد.باآن که ازنظرذهني شرايطش بسيارخراب بود يعني يکي ازدوستان بسيارنزديکش زخمي شده بود . واووزارت خارجه آمده بود که ما اجازه يک پروازطياره را به پاکستان بگيريم که بتواند همان دوستش راکه ادعا داشت چندين بارجانش را نجات داده است ، اورا بخاطرتداوي به پاکستان انتقال بدهد. در45 دقيقه که بود وما شرايط را مساعد مي ساختيم ،کسي آمدوگفت که نفرزخمي فوت کرد. بعد آن برآمد ورفت.

دويچه ويله : آقاي مژده به ملادادالله بي رحم ترين فرمانده طالبان لقب دادند، وگفته مي شودکه درجريان طالبان هم شماري زيادي را به جرم هزاره بودن يا به جرم تاجيک بودن يا به جرم اوزبيک بودن ويا جرم قومي به افرادش دستورداده که کشته شوند؛ اين را روزنامه هاي آلماني هم گفته اند. شما تحقيقات زيادي درمورد طالبان داريد.شما چه اطلاعاتي درزمينه داريد؟

وحيد مژده : ببنيد؛ بسيارگپ هاي است که به اصطلاح ما افغانها يک زاغ را چهل زاغ مي سازند. درست است که ملادادالله دربين تمام فرماندهان طالبان من فکرمي کنم که اين طورآدم خشن وقسي القلب نبود. کسي که بسيارآسان گير بود درمورد خون ريختن؛ اما آنچه بربنياد هاي قومي کسي را کشته باشد من دراين مورد قطعاً چيزي نشنيده ام. اين که درمنطقه اي قزل آباد بعدازحمله اول درمزارشريف عده يي را کشت ، همين مساله سبب شد که ملامحمدعمردستوربدهد که اورا خلع سلاح بکند.

درآن مورد هم دليل خودش اين بود: زماني که ما ازمامنطقه فرارمي کرديم وعقب نشيني مي کرديم ، ازخانه ها بالاي ما فيرکردند. وما مجبورشديم ازخوددفاع بکنيم واگرکساني کشته شدند تقصيرمانيست.

امادرآنجامردم هزاره بالاي مافيرکردند. اين حرفي بود خودش مي گفت.

به هرحال اين که به نام قوم کشته باشد ؛ من بايد خدمت شما عرض کنم که درتحريک طالبان درقدم اول پشتونهابودند. اکثريت پشتونها بودندبعدآنهادوم ازبيکها بودند ودرمرحله سوم تاجيکها بودند.يعني ازبيکها دومين بودند که درميان طالبان حضورداشتند.

دويچه ويله: کشته شدن ملادادالله که ازافراد بلند پايه طالبان بود چه تاثيري برجنگجويان طالبان خواهد گذاشت؟

وحيد مژده :ببنيد؛ ملا دادالله هم يک فرمانده بزرگ طالبان بود درعين حال يک درد سرهم براي طالبان بود؛ اين را ازنظردورنداشته باشيم.

ملادادالله کسي بود که بعد ازسقوط طالبان مدت يک سال – يک ونيم سال فقط ازکويته تابه کراچي، پشاوروهمه جا سرکشيد و آن طالب هايي که رفته بودند وديگرقصد بازگشت به جنگ را نداشتند، ازمدارس آنهارا پيداکرد وبا آنها درتماس شد. وازهمين افراد دوباره يک نيروي جنگي ورزمي ساخت وتوانست که مقاومت دربرابردولت افغانستان ونيروهاي خارجي را سامان وسازمان بدهد. اين کارراخودش کرد. من مي توانم بگويم که درمرحله دوم نقش ملادادالله به عنوان يک کسي که همين شيشه شکسته را دوباره سرهم کرد،بسيارمهم بود. به اين خاطرمن فکرمي کنم که تاحدي خودسري هاي بيشترازدوره اول ازاو سرزد وسربريدن ها وبعدآن فيلم گرفتن ازسربريدن ها وانتشارفيلم ها،به وجهه طالبان معلومدارضربه بسياروارد کرد وگفته مي شد که ملامحمد عمروبعضي کساني ديگرازاين کارهاي ملادادالله راضي نيستند. اما ملادادالله بخاطرهمان مساله که گفتم ، اين آدم سايه اش برتمام جنگ طالبان برعليه نيروهاي خارجي درافغانستان گسترده بود. طالبان وفرماندهان ديگرآن، فرماندهان محلي وفرماندهان کوچکترازملا دادالله درزيرسايه اومجال رشد ونمونداشتند،هرکاري که هرجامي شد به نام ملادادالله ختم مي شد. بنابراين با کشته شدن ملادادالله ازيک طرف ما مي توانيم بگوييم طالبان يک فرمانده قدرتمند خودرا ازدست داده اند ازطرف ديگراين امکانات ميسرشده که فرماندهان ديگرطالبان مجال رشد بيابند وبررقابت برسرگرفتن موقف زرقاوي افغانستان که ملادادالله آن را داشت ، ديگران رقابت خواهد کرد واين رقابت به اين شکل خواهدبود که بيشترضربه نيروهاي خارجي وارد خواهند کرد.

با توجه به شناخت که ازطالبان دارم ما چنين چيزي را شاهد خواهيم بود.

دويچه ويله : آقاي مژده به نظرشما کشتن ملادادالله يک تدبيربرنامه ريزي شده وبرخورد جدي نيروهاي خارجي با طالبان بود يا يک امرتصادفي ؟

وحيد مژده : دراين مورد جزييات افشا نشده اند.فقط گفته شده که ملادادالله دريک حمله مشترک نيروهاي خارجي وافغان ، درولسوالي سنگين ولايت هلمند ازپاي درآمد. جسدش را که ازطريق تلويزيونها نشان دادند، طوري معلوم مي شد که بعدازيک بمباران جسدش را يافته باشند وآثارموج انفجاردرچهره اش هويدا بود. گويا که موج انفجار اورا گرفته باشد. وذرات چره (ترک) هاي بمب که دربدنش ديده مي شد.

دويچه ويله : آقاي مژده شما به نکته اي اشاره کرديد که ديگرفرماندهان شايد به رقابت بپردازند که موقف ملادادالله را بدست بياورند. به اين اساس فکرمي کنيد که جنگها شدت خواهند يافت يا اين که روحيه طالبان ضعيف خواهد شد؟

وحيدمژده : البته بعضي ها اين طورفکرمي کنند که ملادادالله چون يک فرمانده بسيارقدرتمند بود با کشته شدنش روحيه شان ضعيف مي شود. اما من فکرمي کنم ، با شناخت که من ازطالبان دارم ، با معيارهاي که ما پيش خود داريم نبايد درمورد طالبان قضاوت بکنيم . آنها کاملاً تافته ي جدابافته، ازنيروهاي جنگي اند که تا انسان با آنها وقت نگذشتانده باشد يا اين که ازجنس خود شان باشد ، کمترمي تواند بشناسد.

آنها ازآغازتحريک تا به امروز به کشته شدن فرماندهان خود عادت دارند؛ ازملامحمد آخوند گرفته تا به ملامشروملابورجان. افراد زيادي ازآنهادرجريان جنگها کشته شدند. بعدآنها افراد ديگرآمدند.

باتوجه به اين که درمرحله دوم ما مي بينيم که حتا طالبان توانمندي اين را دارند که صدها نفر را براي عمليات انتحاري آماده بکنند ، دراين طورشرايط من بعيد مي دانم که مرگ ملادادالله تاثيردرازمدت روي برنامه هاي جنگي طالبان داشته باشد . اما بدون شک درکوتاه مدت شايد تاثيرات معين خود را داشته باشد. بخاطري که ملادادالله در منطقه وسيع ازولايت هلمند حکم مي راند . حالا که نبودش آنجا احساس مي شود حتماً تاثيرات هم خواهد داشت.

دويچه ويله : ازمدتها به اشکال گوناگون ، بازبان ديپلماسي ازمذاکره باطالبان وسهم دادن آنها دردولت صحبت مي شود. کشته شدن ملادادالله چه تاثيري برروند گفتگوهاي صلح ويا روند تحکيم صلح ، خواهد گذاشت ؟

وحيد مژده : ببيند؛ يک مساله دراينجا فراموش مي شود وآن هم رابطه بين القاعده وطالبان است. القاعده وطالبان در مرحله دوم بسيارباهم روابط تنگاتنگ برقرارکرده اند. درحقيقت طالبان را مي توان گفت شاخه افغاني القاعده هستند. اهدافي را که القاعده درسياست بين المللي مطرح مي کند، مثل خارج شدن نيروهاي خارجي ازافغانستان ، ازعراق ،ازعربستان سعودي ومسايل مربوط به فلسطين وغيره، عين همان گپهاي است که امروزملاعمرمي گويد ورهبران طالبان مي گويند. بنابراين ما ديگردرجنگ افغانستان شاهد يک راه حل ملي نخواهيم بود تا زماني که اين مشکلات درسطح بين المللي حل نشده باشند. يعني تازماني که مشکل القاعده با دنيا غرب حل نشود مشکل طالبان هم حل نخواهد شد. اينها گره خوردن با همان مشکل که درسطح بين المللي جهان اسلام با دنياي غرب دارد وهمينطورآنها عنوان مي کنند اين مساله را .

دويچه ويله : يک جهان سپاس وتشکرازشما .