1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

وقتی که مطالعه به یک مشکل مبدل می شود

پترا لامبک/رسول رحیم۱۳۹۲ اردیبهشت ۳, سه‌شنبه

در مورد اهمیت مطالعه و خواندن کتاب هیچ کس شک ندارد. به همین دلیل باید از آن حمایت شود. به خصوص باید اطفال و جوانان به مطالعه تشویق شوند. دراین مورد کارهای زیادی انجام شده است. اما بازهم بسیاری در این زمینه مشکل دارند.

https://p.dw.com/p/18LNw
7.5 میلیون آلمانی نمی توانند به درستی بخوانند و بنویسند.
7.5 میلیون آلمانی نمی توانند به درستی بخوانند و بنویسند.عکس: picture-alliance/ZB

مطابق به یک تحقیق دانشگاه هامبورگ که در سال 2011 صورت گرفته است، در آلمان دربین آلمانی زبان ها 7.5 میلیون ایشان به اصطلاح «بی سواد کارکردی» هستند. این ها البته حروف وجملات علیحده را می توانند بخوانند ویا بنویسند، اما کلمات و جملاتی را که به صورت یک متن نگارش یافته باشد، تنها تا اندازه ای می توانند بفهمند واز این لحاظ درموقعیتی نیستند که « در زندگی اجتماعی به شکل مناسب آن شرکت کنند». در ضمن سایر مسایل، امروز در قریب همه مشاغل، خواندن جنبه حتمی دارد و دستورهای کاری به شکل تحریری می باشند که باید خوانده شوند.

مکتب فن کنبرگ در شهر کولن، یک مکتب برای تعلیمات اختصاصی است که در آنجا برنامه خواندن به کمک راهنمایان برای خواندن تطبیق می شود. اما درحال حاضر ماتیو یگانه شاگردی می باشد که برای فراگرفتن خواندن توسط اسلوب کمک یک نفر به یک نفر در اینجا حضور دارد. راهنمای وی یک معلم افتخاری است که اصلاً کارمند بازنشسته می باشد وپیشنهاد کرده است که به یک تن دیگر نیز کمک کند. تینا مایر یکی از معلمان این مکتب می گوید: «اما شاگردان زیاد دیگری نیز وجود دارند که به کمک های اضافی فراسوی درس های روزمره شان نیازدارند. بسیاری کارها را خود معلمان انجام می دهند، اما برای آنکه به طور عادلانه ای به شاگردان رسیدگی کرد، به وقت بیشتر نیاز است وچنین چیزی وجود ندارد. این کار را به دوش والدین نیز نمی توان انداخت، زیرا غالباً در آنجا مشکلات دیگری وجود دارند.

به نظر خانم مایر«شاگردان کلان سال تر دشواری های بیشتری دارند. زیرا آنها به یک گروپ بسیارکوچک نیاز دارند تا برای قرائت کردن به خود اطمینان پیدا کنند. دلیل اش این است که آن ها بسیار بد می خوانند و این را من نیز خوب می دانم». او فکر می کند که درکل باید خانواده ها به اشکال مختلفی به این امور دخالت داده شوند. این کار باید قبل از آن صورت گیرد که مثلاً شاگرد به صنف هشتم برسد وهنوز هم درخواندن ونوشتن مشکلاتی داشته باشد: «آن ها اینرا نمی دانند که هر روزه تمرین کنند. کسی نیست که به آن ها بگوید: اکنون بنشین و اینکار را انجام بده». مکتب می تواند تا یک درجه معین مداخله بکند. سرانجام این ازطریق مشورت با خانواده ها نیز صورت نمی گیرد، مواردی وجود دارند که خانواده ها حتا به مرکزهای مشورت دهی نمی روند. با اینهم به جای توسعه دادن این مراکز پیوسته تخصیصیه مالی آنها کمتر می گردند.

جزوه یک کورس سواد آموزی
جزوه یک کورس سواد آموزیعکس: Fotolia/Eva Schmidt

زنان بیشتر مطالعه می کنند

بنا به ارزیابی " بنیاد خواندن" که دربخش پروژه تحقیقی برای تشویق خواندن کار می کند، قبل از همه پسران با مطالعه مشکلات دارند. زیمونه ایمیگ، که ریاست بنیاد خواندن و تحقیق رسانه ها را دارد می گوید:« آنها غالباً کمتر با شوق وپشت کار می خوانند». او ضمن صحبت با دویچه وله، یک دلیل این امر را درجامعه پذیری مطالعه در آلمان می بیند.« پسران در دنیایی رشد می کنند که سرمشق مردانه برای مطالعه بسیار کم است». در خانواده هایی که در آنجا مطالعه می شود، این بیشتر مادران اند که برای اطفال چیزی می خوانند. چینن امری هم برای کودکستان ها ومکاتب ابتدایی وهم برای معلمان افتخاری ای صادق می باشد که درقسمت خواندن به دیگران کمک می کنند. یعنی اکثریت آنها زنان می باشند.

یک کمک بالقوه بزرگ برای جوانانی که از مطالعه دور مانده اند، فرآورد های دیجیتالی می تواند باشد که راهی جدید برای آن ها نشان می دهد. به نظر زیمونه ایمیگ «مطالب خواندنی الکترونیک وکتاب های الکترونیک می توانند در آغاز تشویق کننده بزرگی باشند».قدرت بازدارندگی آن کم است، زیرا بسیاری اطفال وجوانان با اعتماد بیشتر به رسانه های دیجیتالی نسبت به کتاب های چاپی برخورد می کنند.

مکتب فن کنبرگ در شهر کولن
مکتب فن کنبرگ در شهر کولنعکس: DW/P. Lambeck

او جانبدار این نیست که یک آدم مشهور به مکتب بیاید وقصه ای را برای شاگردان بخواند. او می گوید«من فکر می کنم چنین چیزی برای سیاستمداران بسیار دلچسپ تر باشد که عکس شان در روزنامه چاپ شود ، تا اینکه کدام تاثیر ماندگار بر عادت خواندن شاگردان داشته باشد». تینا مایر از مکتب فنکنبرگ نیز به همین نظر است. هرچند او قبلاً با چنین پروژه هایی نیز تجارب مثبتی کسب کرده است. او می گوید: «همیشه این مربوط به انسانهایی می باشد که به این کارها مبادرت می کنند». او از بازدید یک مدیر از مکتب قصه می کند که بعد از آن به طور دایمی به کار در مکتب متعهد شد. به گفته او«این مدیر هنگامی که سفر تجارتی نداشت، هفته یک بار به صورت منظم به مکتب می آمد وبا سه شاگرد خاص درس می خواند». اما چنین تعهداتی بیشتر جنبه استثنایی دارند.

خواندن از طریق نوشتن

بنا بر تجربه کلاودیوس نیسن، مسوول بنیاد ادبیات آلمانی در لایپزیگ نوشتن قصه ها نیز می تواند شاگردان را خواندن برانگیزد. او هنگامی که شاگرد بود، هم صنفان اش را در کارگاه های نویسندگی سازماندهی می کرد. این کار بازتاب بسیار مثبتی در بین جوانان نیز داشت. نیسین می گوید:« وقتی که آنها می خواستند قصه ای بنویسند، شروع به خواندن کتاب کردند». زیرا غالباً هنگامی که آنها می خواستند چیزی بنویسند، با مقصود شان موافق نبود ویا با آنچه می خواستند بیان کنند، سرنمی خورد، بعداً در آن تجدید نظر صورت می گرفت تا به یک شکل دیگر نوشته شود. به نظر نیسین « بسیاری افکاری که به درد نوشتن می خورند، از طریق خواندن به دست می آیند». وخواندن یک پیش شرط اساسی مهارت های ابتدایی شاگردان است.

.