1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

چين؛ بازيگر اقتصادي و غايب عرصهي سياست

۱۳۸۹ فروردین ۵, پنجشنبه

چين در ديدار رييس جمهور کرزي از اين کشور، کمک حدود 160 ميليون ين چيني را به افغانستان تعهد کرده است.

https://p.dw.com/p/McBp
عکس: AP

چين بعد از پاکستان دومين کشور بزرگ صادرکنندهي کالا به افغانستان ميباشد و به گفتهي اتاقهاي تجارت افغانستان، صادرات چين به افغانستان، سالانه به ارزش دو ميليارد دالر ميرسد.

چين با آنکه همسايهي افغانستان ميباشد، راه زميني تجارتي با افغانستان ندارد و اموال چيني از بنادر ايران، پاکستان و آسياي ميانه، وارد افغانستان ميگردد. به گفتهي مقامهاي اتاق تجارت افغانستان، اين مساله باعث بلندرفتن قيمتهاي مواد چيني در افغانستان ميشود و از سوي ديگر، انتقال اموال چيني به افغانستان از طريق بنادر کشورهاي همسايه، زمان بيشتري را در بر ميگيرد.

همچنان قرارداد استخراج معدن مس عينک به ارزش سه ميليارد دالر سال گذشته با شرکت چيني امضا شد.

خان جان الکوزي، معاون هيات مديرهي اتاقهاي تجارت افغانستان ميگويد: "ما اميدوار هستيم قسمي که جانب چين يک تشويش نشان داده در مورد مسايل امنيتي متخصصين خود و کارکنان خود در اينجا، که دولت افغانستان بتواند شرايط لازم و مناسب را براي اين پولي که چين وعده شده، از لحاظ امنيتي و از لحاظ موثريتاش که به کجا به مصرف برسد، مساعد بسازد".

محمود صیقل، کارشناس مسایل افغانستان
محمود صیقل، کارشناس مسایل افغانستانعکس: DW/Farahmand

در همين حال، مسوولان اتاقهاي تجارت افغانستان ابراز اميدواري ميکنند که ايجاد راه آهن از طريق بدخشان به چين، که تکميلکنندهي قرارداد مس عينک ميباشد، بتواند زمينههاي انتقال مستقيم اموال چيني را به افغانستان مساعد بسازد.

هرچند از نظر کمي بسياري اموال از چين وارد افغانستان ميشوند و بخش وسيعي از نيازمنديهاي مردم افغانستان را مرفوع ميسازد، اما مردم از کيفيت پايين اموال چيني شاکي اند.

آقاي الکوزي ميگويد پايين بودن کيفيت اموال چيني بر اثر خواست شرکتهاي وارد کننده است و اين شرکتها، خواهان توليد اموال با کيفيت پايين و نرخ ارزان ميشوند.

به گفتهي وي، ادارهي نورم و استندرد افغانستان در تلاش است که با ايجاد لابراتوارهاي تثبيتکنندهي کيفيت کالا در بنادر کشور، از ورود اموال بيکفيت جلوگيري کند.

غيبت مهرهي موثر در مسالهي افغانستان

با وجود اين که چين يکي از بازيگران اقتصادي نه تنها در سطح منطقه بلکه در سطح جهاني ميباشد، در عرصهي سياسي خصوصا در افغانستان نقش بارزي نداشته است.

انجینران چینی درحال بررسی معدن مس عینک ولایت لوگر
انجینران چینی درحال بررسی معدن مس عینک ولایت لوگرعکس: AP

چين ميتواند يکي از بازيگران بسيار موثر در مسايل منطقهاي، خصوصا مشکل افغانستان باشد. زيرا، به باور تحليلگران، يگانه کشوري که بتواند در ديدگاهها و موضع پاکستان تغيير وارد کند، چين است. برعلاوهي اين که چين و پاکستان روابط ديرينهي استراتژيک دارند، از نظر اقتصادي نيز پاکستان به مراتب نسبت به افغانستان، ميتواند بازار خوبي براي چين باشد.

محمود صيقل، تحليلگر مسايل منطقهاي، معتقد است که عدم سهمگيري چين در مسايل سياسي منطقهاي، به اين دليل نيست که اين کشور خواهان ورود به عرصهي سياستهاي منطقهاي نباشد، بلکه ناشي از اين است که زمينهها براي اين کشور مساعد نيست.

صيقل ميافزايد: "شرايط قسمي آمده که براي چين اجازه نميدهد. به طور مثال آمدن نيروهاي ناتو، مخصوصا امريکا خواه مخواه که براي چين، از يک طرف خوشايند است به خاطر اين که جلو پيشروي تروريزم و طالبان را ميگيرد به طرف شمال و شمال شرق، اما در عين زمان، حضور درازمدت نيروهاي ناتو و امريکا براي چين خوشايند نيست".

تحليلگران معتقد اند که يکي از دلايل برنده شدن چين در مناقصهي معدن مس عينک، همين تاثيرگذاري چين بر پاکستان بود تا از اين طريق، چين بتواند ناامنيهايي که از جانب پاکستان متوجه افغانستان ميشود را مهار کند.

صيقل ميافزايد: "وقتي که ارزيابيهايي مناقصهي مس عينک صورت ميگرفت، يکي از عوامل بسيار مهم، رابطهي بسيار نزديک چين با پاکستان بود و براي افغانستان بسيار مفيد بود که پاي چين را به افغانستان بيشتر بکشاند و به اين ترتيب چين بتواند که پاکستان را متقايد بسازد که اوضاع و احوال افغانستان را متضرر نسازد، اوضاع و احوال امنيتياش را".

بازارهای افغانستان پرازتولیدات چین است
بازارهای افغانستان پرازتولیدات چینی استعکس: picture-alliance/ dpa

همچنان، رقابتهاي هند و چين نيز باعث محکمتر شدن روابط پاکستان و چين شده است.

اين درحالي است که در يک مورد، هندوستان و چين، نقطهاي مشترک ميتوانند پيدا کنند: هر دو کشور از ناحيهي گسترش طالبانيزم در افغانستان و پاکستان، متضرر ميشوند. به همان پيمانه که هند از گسترش طالبانيزم و بنيادگرايي در منطقه خود را در معرض تهديد ميبيند، چين نيز از ارتباط شورشگران سنکيانگ با طالبان و القاعده، ابراز نگراني کرده است.

چنانچه به گفتهي صيقل، پيش از سقوط طالبان و حادثهي يازدهم سپتامبر، زماني که طالبان و نظاميان پاکستاني پيشرويهاي زيادي به سوي شمال افغانستان داشتند، پنج کشور در واکنش به اين پيشرويها، در صدد تشکيل يک ايتلاف نظامي تحت عنوان "شانگهاي 5" شدند.

اما وي معتقد است که طولاني شدن جنگ در افغانستان، کشورهاي منطقه به شمول چين را نسبت به اهداف نيروهاي ناتو در افغانستان، مشکوک ساخته است.

صيقل ميگويد: "چين هم خواه مخواه ناظر مسايل است. رقابتهايي که با ناتو دارد در رابطه به اين که ناتو پيشرويهايي داشته در آسياي مرکزي و کشورهاي آسياي مرکزي را به صفت "پارتنر آف پيس" يا شريکهاي صلح خود در آورده، اين تا اندازهاي زنگهاي خطر را در پکن به صدا در ميآورد، اما در کوتاه مدت ميتوانند که هماهنگ بسازند فعاليتهاي خود را در مبارزه با تروريزم هم با هند هم با حضور نيروهاي ناتو در افغانستان".

با اين وجود، اگر افغانستان بتواند در کنار مسايل اقتصادي چين را در عرصهي سياسي وارد همکاريهاي منطقهاي کند و از اين طريق بر تغيير ديدگاهها و مواضع پاکستان کار گيرد، ميتواند به موثريت همکاريهاي منطقهاي بيانجامد.

از جانب ديگر، تامين امنيت در افغانستان ميتواند به وصل شدن آسياي مرکزي به آسياي جنوبي بيانجامد که از نظر اقتصادي، به نفع کشورهاي منطقه، خصوصا چين است.

ولي، مشکل اينجا است که به باور تحليلگران، روابط چين با پاکستان به حدي عميق است که چين در محاسبهاش ميان افغانستان و پاکستان، نميتواند روي افغانستان حساب باز کند.

عارف فرهمند، کابل

ويراستار: ياسر