1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

گفتگوبا داکترسیدابوالحسن بنی صدردرمورد ارتداد دردین اسلام

۱۳۸۵ فروردین ۱۰, پنجشنبه

"قرآن به صراحت می گوید که" لااکراه فی الدین" خواه این که بگوییم "در دین محل زور و فشار نیست"، که از دید من این معنی واقعی آیه است؛ چه از دید کسانی که می گویند که مراد این است که به دین درآمدن زوری نیست باید اختیاری باشد. خب چطور می شود که دینی به انسان اختیار گرویدن به دین را بدهد و بگوید که "در دین محل زور و فشار نیست" ولی اگر خواست بیرون برود بگوید حکمش اعدام است"

https://p.dw.com/p/DH7k
دکترابوالحسن بنی صدرنخستین رئیس جمهورمنتخب ایران
دکترابوالحسن بنی صدرنخستین رئیس جمهورمنتخب ایرانعکس: DW

دویچه ویله: آقای بنی صدر، شما به حیث نخستین رئیس جمهور انتخابی کشور اسلامی ایران و یک عالم دینی مسلمان و دانشمندی که صاحب تالیفاتی در مورد اصول حاکم بر قضاوت اسلامی و حقوق بشر می باشند، در مورد صدور حکم اعدام یک محکمه افغانستان برای عبدالرحمان، شهروند افغانستان که به مسیحیت گرویده است چه می فرمایید؟

بنی صدر: قرآن کامل ترین بیان حقوق انسان است.یعنی شما الان این حقوق بشر کنونی را ببینید، سی و سه ماده دارد. حالا که در قرآن ،من خودم در این کتاب انسان، حق، قضاوت و حقوق انسان در قرآن، تا حالا چهل و پنج ماده پیدا کرده ام . یک فیلسوف آلمانی که در انگلستان استاد دانشگاه است، فهرست مقابله ای هم ترتیب داده است بین این حقوق بشرو اعلامیه جهانی حقوق بشر و آنچه که بنام حقوق بشر اسلامی به اصطلاح بعضی از فقها ی سنی و غیر سنی تنظیم کرده اند. او تصدیق کرده که کامل ترین، این است که در قرآن پیدا شده است.با این توضیح که برای شما دادم؛ نه!! در قرآن جرمی به اسم جرم عقیده وجود ندارد. در چهارده آیه در قرآن که به مساله بیرون رفتن از دین مربوط است؛ در هیچ کدام از آنها این را جرمی که بشود در دادگاهی مورد رسیدگی قرار داد، نیست. مرحوم خویی که می دانید مرجع تقلید شیعه بود، ایشان در کتاب خود احتمال داده که آیه های هشتاد و هشت و هشتادونه سوره نساء، دلالت می کند بر این که اگر کسی از دین اسلام بیرون رفت ،حکمش اعدام است. برای اینکه می گوید اینها را هرجا که یافتید بکشید. اما ایشان توجه نکرده اند برای این که ،این دو آیه بیرون رفتن از دین را نمی گوید بلکه پشت کردن به مسلمانها و رو آوردن به دشمنانی که با مسلمانان در حال جنگ اند، را می گوید. بنا براین خیانت پیوستن به دشمنی که در حال جنگ با مسلمانان است، گفته شده که اگر همچو آدم هایی را یافتید بکشید، مگر که بروند و به یک قومی پناه ببرند که با شما معاهده دارند. از همین مگر هم معلوم می شود که مسأله ی بیرون رفتن از دین نیست، بلکه مسأله پشت کردن به مسلمانها و رو آوردن به دشمنانی است که با مسلمانان در حال جنگ اند.

دویچه ویله: آقای بنی صدر، همان طوریکه شما فرمودید، در قرآن حکم صریحی در مورد کسی که از دین بیرون شده وجود ندارد.

بنی صدر: غیرصریح هم نیست، (هیچ حکمی وجود ندارد)، اصلاً جرم ندانسته است. تا بگوییم که حکمی راجع به این است یا نیست. مثلاً سرقت را می گوید جرم است.

دویچه ویله: اما بسیاری از علما وجود دارند که می گویند حکم قطعی در قرآن کریم در مورد ارتداد وجود ندارد. لاکن احادیثی وجود دارند که اشاراتی صریح به این امر دارند. حال چه گونه میتوان این معضله و یا تفاوت میان فقدان حکم صریح قرآنی و وجود اشاراتی در احادیث را حل کرد؟

بنی صدر: عرض کنم که؛ اولاً در قرآن نمی تواند که حکمی آمده باشد؛ برای اینکه قرآن به صراحت می گوید که" لااکراه فی الدین" خواه این که بگوییم "در دین محل زور و فشار نیست"، که از دید من این معنی واقعی آیه است؛ چه از دید کسانی که می گویند که مراد این است که به دین درآمدن زوری نیست باید اختیاری باشد. خب چطور می شود که دینی به انسان اختیار گرویدن به دین را بدهد و بگوید که "در دین محل زور و فشار نیست" ولی اگر خواست بیرون برود بگوید حکمش اعدام است!؟این تناقص است. پس حکمی اگربااین آیه (لااکراه ) نخواند و در قرآن باشد، معنی اش این است که در قرآن تناقص وجود دارد. دوم : اما اگر می گویند در حدیث آمده است؛ نه،حدیث نمی تواند ناقص قرآن باشد. اگر حدیثی با قرآن سازگار نشود پس باید زدش به دیوار.

این مطلب، یعنی این حکم ماخوذ است از فقه یهودی، که بعد هم در دوره جنگ های صلیبی در سال های 315میلادی درمسیحیت وارد شده است. تا آن وقت هم در مسیحیت نبود، و این در فقه اسلامی هم از آنجا اخذ شده و زمان اخذش هم، حدود جنگهای صلیبی است. والا معنی نمی دهد که یک دینی بیاید نقض کند آن احکامی را که در مسیحیت بوده و در دین یهودیت بوده و بعددوباره بنا به همان دین شما بردارید جرم عقیده قایل بشوید . این دین را آز آن توانایی اش در فراخواندن انسان به آزادی و گرایش به معنویت باز می دارد.

دویچه ویله: آقای بنی صدر، از این که وقت تان را در اختیار ما قرار گذاشتید یک جهان سپاس.

بنی صدر: روز شما خوب و خوش