1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

گفتگوبا سيف الدين سيحون استاد دانشگاه کابل

۱۳۸۵ بهمن ۲۶, پنجشنبه

پاکستان درداخل وخارج ازکشورتلاشهاي فراوان دارد تا براي حمايت ازطرحها وبرنامه هايش دربرابر افغانستان که همواره آن را متهم به مداخله وسهل انگاري درمبارزه عليه تروريزم وممانعت ازورود تروريستان مي نمايد، حاميان غربي وجهاني پيداکند.

https://p.dw.com/p/DEym
"من معتقدم که وقت آن رسيده است که افغانستان بايد اين مسئله را حل بکند وبگونه اي بايد مرزوسرحد خود را تثبيت بکند."
"من معتقدم که وقت آن رسيده است که افغانستان بايد اين مسئله را حل بکند وبگونه اي بايد مرزوسرحد خود را تثبيت بکند."عکس: AP

منتقدان مي گويند مقامات پاکستان درديدارهايشان با مقامات کشورهاي غربي با جلوه دادن آن که پاکستان درمبارزه با تروريزم صادق است ودراين راستا تلاش مي کند ،به باجگيري هاي هوشيارانه دست زده زيرعنوان مبارزه باتروريزم ويا براي گرفتن جلو ورود تروريستان خواهان همکاري مالي مي شوند. اخيراً نيزبا عنوان کردن اين موضوع وموضوع حصارکشي ميان مرزافغانستان وپاکستان مي خواهد به يک تيرودونشان بزند. يکي اين که کمک مالي ازغرب مي خواهد بگيرد ديگراين که بدون جنجال مناقشه اي تاريخي مرزي با افغانستان را به نفع خود حل کند. اين موضوع را با سيف الدين سيحون تحيلگرامورافغانستان واستاد دانشگاه کابل به بحث گرفته ايم :

دويچه ويله : آقاي سيحون؛ خورشيداحمد قصوري وزيرامورخارجه پاکستان درديداربا فرانک والتراشتاين مايروزيرامورخارجه آلمان دربرلين ، ازاتحاديه اروپا خواهان کمک به حصارکشي درمرزميان افغانستان وپاکستان شده است وآن را بخاطرثبات درافغانستان وجلوگيري از ورود تروريستان به افغانستان عنوان کرده است. ابتدامي خواستم بپرسم که پاکستان چقدرمي تواند دراين ادعايش صادق باشد؟

سيحون : اساساً فکرمي کنم مسئله براين نيست که پاکستان جلو ورود تروريستان ازمرز را بگيرد؛ به عقيده اي من پاکستان مي خواهد که ازاين فرصت براي تثبيت مرز وبراي به حاکميت رساندن وتثبيت ادعاي تاريخي خود بالاي مرز ديورند ، ازاين فرصت استفاده کند. اما واقعاً جلو ورود تروريستان را نمي گيرد . ولي به هروسيله؛ پاکستان اين موقعيت را پيدا نموده است که بالاخره به گونه اي دراين بحث تثبيت موقف وموقعيت بکند.

دويچه ويله : دقيقاً پاکستان ، افغانستان را درميان دوسنگ گذاشته است ، اين که يا حصارکشي را بپذيرد ويا اين که تروريستان را تحمل کند. اما چرا افغانستان نمي خواهد حصارکشي را بپذيرد؟

سيحون : البته حصارکشي را افغانستان يک راه حل نمي داند واستدلال رسمي که افغانستان مي کند مي گويد که جدايي اقوام است ؛ وبالاخره مين گذاري راهم مغايرکنوانسيونها وميثاقهاي بين المللي مي داند.

درحقيقت يک حساسيت هم درطول تاريخ افغانستان وجود دارد وپاکستان يک ادعا بالاي مرز دارد وازطرف ديگراگرافغانستان اين را مرزبين المللي بپذيرد يک سرشکستگي براي سياستمداران افغانستان است.

دويچه ويله : آقاي سيحون دراروپاهم بالاخره مرزي وجود دارد . حالا افغانستان چرا آن طرف ديورند يا اين طرف ديورند ، يک تصميم نمي گيرد، چرا افغانستان با اين يک برخورد منطقي نمي کند؟

سيحون : من معتقدم ، اصلاً سياستمداران افغانستان يک نوع گرايشهاي قومگرايانه يا يک نوع گرايشهاي به اصطلاح تبارگرايي دارند ودرصدد هويت هاي قومي اند. اگرقرارباشد ما به گرايش قومي وتبارگرايي به سوي مرزها ببنيم ، اين مشکل افغانستان را دشوارمي سازد. مثلاً اگرهمين گونه مردم شمال افغانستان به آن طرف مرز وهمچنين هرات به ايران وساحات بدخشان به آسياي ميانه وتاجيکستان يک رويکرد داشته باشند اين مشکل حل نمي شود.

من معتقدم که وقت آن رسيده است که افغانستان بايد اين مسئله را حل بکند وبگونه اي بايد مرزوسرحد خود را تثبيت بکند.

من معتقدم که اين مرز ازنگاه تاريخي تثبيت شده تمام شده است. به دليل اين که بيش از110سال بالاخره اين مرزرسمي دوکشوربوده است. مثلاً وقتي که افغانستان ثبت ملل متحد مي شده است ، دولتهاي مختلف افغانستان ، حاکميتهاي مختلف سياسي افغانستان ، سلاطين وپادشاههان گذشته اززمان عبدالرحمن خان تا دوران داود خان و ازآن به بعد به گونه اي اين مرز را تقريباً پذيرفتند ورسميت دارد. من معتقدم که درشرايط فعلي اگرافغانستان اين را به عنوان مرز رسمي نمي خواهد ، ادعايش چيست؟ کجارا مي خواهد ؟ بالاخره ما تاکجا مسووليت داريم که مرز داشته باشيم و مسووليت اجتماعي وبازسازي وپيشرفت اقتصادي را درآن ساحات داشته باشيم . پيش ازاين که اين يک مرزسياسي باشد بيشترازنظر رواني يک سلسله ادعاهاي بوده ازنظرتاريخي ، ادعاهاي که عمدتاً آنهم کذايي بوده وبسياردقيق وعميق هم نبوده است . ما به هروسيله ازنظرتاريخي دريک دوره تاريخي گومل ، سوات ، بونير را ازدست داديم ، يک دوره ديگرچترال ، مومند مثلاً گومل را ازدست داديم ودريک موافقتنامه متاسفانه ازنگاه تاريخي گپ هاي قطع شده وتقريباً تمام شده اي اند.

دويچه ويله : با توجه به فرموده شما ، حالا پاکستان با اين منطقش ولابي که درغرب دارد وآمريکا هم ازآن حمايت کرده حالا مي خواهد حمايت اروپارا هم ازخود بکند؛ آيا افغانستان دراين مورد با اين سياست گنگش حمايت حاميان خارجي اش را ازدست نمي دهد؟

سيحون : من معتقدم که افغانستان هميشه درموضوع خط ديورند ويا ادعاي ارضي بالاي پاکستان هميشه ازيک موضع ضعيف ويک موضع انفعالي برخوردار بوده هيچگاهي حرف حسابي وجدي براي مطرح کردن اين مسايل نداشته است . اگرقرارباشد که افغانستان مي خواهد اين مسئله مطرح شود . اين مي تواند ازطريق ديپلماسي بسيارصريح وروشن ادعايي که دارد مطرح کند وازطرف ديگردرمجامع بين المللي ومحاکم بين المللي ، شوراي امنيت ، مجمع عمومي سازمان ملل متحد ويا نهادهاي رسمي ديگر، مطرح کند. اما متاسفانه افغانستان بکلي ازنظرشان ازديد نظرواقعيت سياسي ، ازنظرتاريخي بجزادعاي يک نوع گرايشهاي قوم مداروتبارگرايانه وعلايق خوني وبيولوژيکي که به آنسوي مرزدارد ، هيچ چيزي را ديگربراي مطرح کردن ندارد. اينها يک سلسله مسايل عاطفي ويک سلسله مسايل اصطلاح رواني ويک نوع گرايشهاي قومي است که روان فکرحاکميتهاي مار به اصطلاح به خود معطوف داشته وگاهي هم درپرتو سياستها ويا انديشه هاي وارداتي مثلاً روسيه يا شوروي سابق که براي رسيدن به اهداف خاص ويا رسيدن به آبهاي گرم اينها رامطرح کردند. درحال حاضرمن معتقدم با يد اينها دريک مذاکرات روياروي وشفاف مرزها را تثبيت بکنند وازپاکستان هم بخواهد که بالاخره دربدل پذيراي آن براي افغانستان يک راه ترانزيت براي انتقال اموال بازبکند وما ازاين طريق بالاخره هم به تحکيم سرحدات وامنيت خود وبراي حدود ثغورمملکت خود رسيدگي بتوانيم وازطرف ديگرپاکستان با اين امتيازي که ازنگاه تاريخي بدست آورده وما با اين گذشت که ازنظراخلاقي وازنظرانساني مي کنيم؛ باوجود که آن مرز ازپاکستان است ؛ براي ما يک زمينه ويک فرصت را براي " يک دهليز" براي ترانزيت اموال وانتقال محصول اموال بدهد.

دويچه ويله : درشرايط وموقف که افغانستان قراردارد؛ چقدراين عملي است که اين خواسته را بدست بيارد؟

سيحون : البته ، درشرايط فعلي موقف که فعلاً پاکستان دارد درحقيقت حاکميتي که ازنظرنظامي وسياسي بروضع وبرمنطقه دارد ، اين پاکستان است که تثبيت موقف مي کند . افغانستان درحال حاضربايد بايک نوع نگرش بسيارعقلاني ومنطق سياسي اين مرز را به عنوان مرز رسمي دولتين بپذيرد وازطرف ديگربا حضورجامعه جهاني يک تضمين هم بخواهد که پاکستان ادعايش بيش ازمرز درداخل افغانستان، مثلاً براي دست نشاندگي وبراي برپايي نظامهاي سياسي ومثلاً عمق استراتژيک خود درافغانستان ، نباشد. ازطرف ديگر با استفاده ازحضورجامعه جهاني افغانستان درحقيقت يک زمينه ويک راه را بازبکند براي اين که پاکستان اجازه بدهد مطابق عهدنامه ويا قرارداد سال 1960 ترانزيت بين افغانستان وپاکستان براي انتقال کالا ، اين راه را مصؤنترومساعد تربراي ما بسازد.

دويچه ويله : آقاي سيحون يک جهان تشکرازشما.