1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

۱۰۰ سال پس از مرزکشی جدید در خاور میانه

کریستین کنیپ/ع.ف.۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

۱۰۰ سال پیش بریتانیا و فرانسه با موافقت‌نامه سری سایکس-پیکو مرزهای جدیدی در شرق میانه کشیدند، بدون این که مردم این منطقه نقشی در آن داشته باشند. عواقب این موافقت‌نامه تا امروز مشهود است: بحران، منازعه و تیوری توطئه.

https://p.dw.com/p/1IkLI
Jordanien Beduinen Sykes-Picot Abkommen
سربازان اردن تشکیل شده در ۱۹۲۱عکس: picture-alliance/CPA Media

منطقه مرزی میان عراق و سوریه. بلدوزر با قوت دیوار را در می‌نوردد. به سرعت راه برای عبور وسایط نقلیه آماده می شود. موترهای جیپ و لاری به حرکت می‌افتند. در اینجا در مرز میان عراق و سوریه دیگر کنترولی در کار نیست. نگهبانان مرزی توسط جنگجویان گروه خودخوانده "دولت اسلامی" یا داعش کشته شده اند. دیگر مرزی وجود ندارد. پیام ویدیویی داعش که در سال ۲۰۱۴ پیش از برداشتن این مرز در انترنت نشر شد، این بود: عراق و سوریه به عنوان دولت‌ دیگر وجود ندارند.

جهادگرایان به بیان خود شان به قیمومیت تحقیرآمیز امپریالیسم غربی در شرق میانه پایان دادند. حدود ۱۰۰ سال مرزی میان عراق و سوریه حاکم بود که پیامد یک توافق سری میان مارک سایکس دیپلومات بریتانیایی و همکار فرانسوی‌اش ژرژ پیکو در ماه می ۱۹۱۶ بود. جنگجویان داعش در ویدیوی تبلیغاتی خود برداشتن مرز عراق و سوریه را "پایان موافقت‌نامه سایکس-پیکو" عنوان کردند.

آیا موافقت‌نامه سایکس-پیکو توطئه ضدعربی از جانب اروپایی‌ها بود؟ کم نیستند عرب‌هایی که چنین دیدگاهی دارند. بسام طبی، دانشمند سیاسی آلمانی- سوریایی به یاد می‌آورد که خودش در سال‌های اخیر چه اندازه شدید درگیر این موافقت‌نامه بوده است. او به دویچه وله می‌گوید: «تا زمان فراغت از مکتب، در هر صنف مصروف موافقت‌نامه سایکس-پیکو و تاثیرات آن بودیم. این بخش اصلی دروس تاریخ بود. اثرات آن را نه تنها سوریایی‌ها بلکه همه عرب‌ها احساس می‌کنند.»

Sykes-Picot Abkommen Mark Sykes und Jacques Picot
پدران موافقتنامه: پیکو (راست) و سایکس (چپ)عکس: picture-alliance/CPA Media

تقسیمات شرق میانه

فرانسوی‌ها و انگلیس‌ها در میانه جنگ اول جهانی در انتظار پیروزی با موافقت‌نامه سایکس-پیکو بخش‌های زیاد امپراتوری عثمانی را میان هم تقسیم کردند، بدون این که از مردمی که آنجا زندگی می‌کنند، حتی نظرخواهی کرده باشند. قرار شد فرانسوی‌ها بر مناطقی که از جنوب شرق ترکیه کنونی تا شمال عراق و سوریه و لبنان امتداد دارد، نفوذ و کنترول داشته باشد. توافق حاکی بود که بریتانیایی‌ها بر مناطقی حاکم باشند که محلات وسطی و جنوبی عراق را شامل می‌شد. علاوه بر این، سازش شده بود که در مناطق باقی مانده - که امروز در آنجاها سوریه، اردن، غرب عراق و بخش شمالی شبه جزیر عربستان موقعیت دارند – یک پادشاهی عربی تحت قیمومیت بریتانیایی-فرانسوی ایجاد شود.

در این قضیه آلمانی‌ها نیز نقش کوچکی بازی کردند. آلمانی‌ها خواستند که دشمن خود در جنگ جهانی اول را از طریق یک جنگ در شرق میانه تضعیف کنند. آلمانی‌ها با امپراتوری عثمانی متحد بودند. آلمانی‌ها به صورت مشترک با خلیفه عثمانی در استانبول که بلندرتبه‌ترین مقام دینی سنی‌ها بود، عرب‌ها را به جهاد علیه بریتانیایی‌ها فراخواندند. طرف مقابل به نوبه خود اتحادی را با شریف حسین بن علی تشکیل داد که به عنوان محافظ مکان‌های مقدس در مکه و مدینه در عربستان سعودی امروزی دومین مقام بلندرتبه دینی بعد از خلیفه بود.

هنری مکماهون، کمیسار ارشد بریتانیایی در مصر در اکتوبر ۱۹۱۵ وعده اغواکننده‌ای به شریف حسین داد. او گفته بود اگر عرب‌ها از بریتانیایی‌ها حمایت کنند، در بدل آن‌ها از حرمین شریفین حمایت می‌کنند تا پادشاهی خود را ایجاد کند. او وعده داده بود: «بریتانیای کبیر آماده است که از استقلال عرب‌ها در سراسر داخل مرزهای پیشنهاد شده توسط شریف سعودی را به رسمیت بشناسد و به آن وفادار بماند.»

Historische Karte Sykes-Picot Abkommen
نقشه اصلی توافق: رنگ آبی مناطق تحت قیمومیت فرانسه و رنگ سرخ مناطق تحت قیمومیت بریتانیاعکس: picture-alliance/CPA Media

"در عقب چهره عربی"

این اتحاد ایجاد می‌شود. رهبر عرب‌ها فیصل بن حسن، پسر شریف است. او همراه با توماس ادوارد لاورنس با نام مستعار لاورنس عربی به راستی عثمانی‌ها را عقب می‌زند.

پس از ختم جنگ جهانی اول، نظم جدید خاور میانه در کنفرانس صلح پاریس مورد مذاکره قرار می‌گیرد. فیصل از خواست ها و علاقمندی های عرب‌ها حمایت می کند. او می‌گوید: «من مطمئن هستم که قدرت‌های بزرگ رفاه خلق عرب را بالاتر از منافع مادی شان قرار می‌دهند.»

اما فیصل اغفال شده است. فرانسه و بریتانیا روی سازش قبلی خود برای تقسیمات این مناطق پایدار می‌مانند. آن‌ها می‌گویند که کشورهای عربی می‌توانند وجود داشته باشند اما زیر نفوذ و کنترول آن‌ها. جورج لورد کرزن، وزیر خارجه آن زمان بریتانیا می‌گوید باید چنین باشد که منافع اقتصادی بریتانیای کبیر در عقب "چهره عربی" قرار داشته باشد. او از این دولت‌ها به شکلی سخن می‌گوید که «حاکمیت و اداره شان زیر کنترول بریتانیا باشد، توسط پیروان محمد یا مسلمان‌ها، و در صورت ممکن توسط یک تیم عربی کنترول شوند".

جهان جدید کشورها

در توافقات کنفرانس پاریس دو کشور جدید ایجاد می‌شوند: سوریه و عراق. در "قیمومیت فرانسه" در سال ۱۹۲۲ تولد یک کشور دیگر نیز تایید می‌شود: لبنان. در یک مصوبه دیگر جامعه ملل در همین سال تاسیس "میهن ملی برای خلق یهودی" پیش‌بینی می‌شود که شالوده تشکیل پسان‌تر اسرائیل است. فیصل در پاریس گفته بود: «من اطمینان می‌دهم که ما عرب‌ها هیچ‌گونه نفرت قومی یا دینی علیه یهودی‌ها چنانچه در دیگر بخش‌های جهان حاکم است، پیشه نمی‌کنیم.» اما این حسن نیت بعداً به مقصد نمی‌رسد و جایش را واقعیت بسیار تلخ می‌گیرد.

Islamischer Staat / Flagge auf Berg / Syrien
از تیوری توطئه در شرق میانه داعش استفاده کردعکس: AP

یک سال بعد، در ۱۹۲۳، بریتانیایی‌ها فرااردن (امارت شرق اردن) را از فلسطین جدا کرده و آن را به شالوده اردن امروزی تبدیل می‌کنند. در اواخر قرن نوزدهم بریتانیایی‌ها امارت کوچک کویت را زیر محافظت خود می‌گیرند و بعد از ختم جنگ جهانی اول آن را مستقل اعلام می‌کنند.

منازعه حل ناشده

در نتیجه، این نظم جدید زمینه سلسله‌ای از منازعات و جنگ‌ها را ایجاد می‌کند که تا امروز ادامه دارد: تنش میان اسرائیل و فلسطینی‌ها که گاهی به جنگ می‌انجامد؛ جنگ داخلی لبنان میان ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰؛ جنگ دوم خلیج که با حمله صدام حسین بر کویت در آگست ۱۹۹۰ درگرفت؛ تنش‌های شبه جنگ در مناطق کردنشین در ترکیه، عراق و سپس در سوریه.

سرانجام، تهاجم ایالات متحده امریکا به عراق در سال ۲۰۰۳. در پی سوء مدیریت این جنگ، جبهات فرقه‌یی و عقیدتی ایجاد گردید که در نهایت گروه تروریستی خودخوانده "دولت اسلامی" یا داعش از آن سر بیرون آورد. فعالیت این گروه به جنگ داخلی سوریه کشانده شد. هرچند این تحولات منحصراً به تقسیمات جدید شرق میانه در اواسط دهه ۱۹۲۰ برنمی‌گردد، اما در آن سال‌ها شالوده‌ای مناطقی گذاشته شد که بستری برای تنش، خیزش و جنگ‌ مهیا می‌ساخت.