آنسوی دنیای جوانان
۱۳۸۷ آبان ۱۸, شنبهـ «شنیدی؟ گروه "هتل توکیو" برندهی "جایزهی بهترین اجرای زنده" در لیورپول شد.»
ـ «به، تازه بهگوشت رسیده؟ من از اولش هم میدونستم.»
این گفتوگوی دو جوان ۱۷ ـ ۱۸ سالهی آلمانی در ایستگاه قطار بود. چیزی که جوان دوم "از اولش" هم میدانست، خود مسئولان برگزارکنندهی جایزهی اروپایی شبکه تلویزیونی موزیک MTV نمیدانستند. چون این مسابقه، هیئت داوران، به معنای قراردادی آن نداشت. ۳۰ میلیون شنوندهای که این مراسم را در سراسر جهان دیدند، میتوانستند با ارسال پست الکترونیکی یا تلفن، گروه محبوب خود را انتخاب کنند.
رقابت تنگاتنگ
در این مسابقه، گروه "هتل توکیو" که از ۴ خواننده و نوازندهی تینایجر آلمانی تشکیل میشود، میبایست از گروههای معروف آمریکایی، مثل "متالیکا (Metallica)" یا "کیور (The Cure)" پیشی گیرد تا این جایزه را از آن خود کند.
در این مراسم که روز ۶ نوامبر در لیورپول برگزار شد، خوانندهی مشهور آمریکایی، "کتی پری" (Katy Perry) هم شرکت داشت که به مراسم، اندکی رنگ سیاسی زد و رو به جمعیتی که یک صدا پیروزی اوباما را تبریک میگفت، پیشبینی کرد: «شاید حالا اروپا ما را دوباره دوست داشته باشد.»
مضمونهای سوزناک
دوست داشتن، خشم و درد و رنج هم از مضمونهایی است که گروه "هتل توکیو" در ترانههای خود دربارهی آنها آواز سر میدهد. این چهار جوان ماگدبورگی که از شرق آلمان میآیند، با اولین آلبوم خود با عنوان "از میان طوفان"، نشان دادند که تمام اصول موزیک پاپ را به خوبی یاد گرفتهاند. تعجبی هم ندارد، چون دو تن از اعضای این گروه، بیل کاولیتس (Bill Kaulitz) و برادر دوقلویش تام که هر دو ۱۹ سال پیش در شهر لایپزیک به دنیا آمدهاند، فنون موسیقی را از ناپدری موسیقیدان خود آموختهاند. آنها در کلاسهای ابتدایی دبستان مرحلهی هیپ هاپ را پشت سر گذاشتند و در حال حاضرعناصری از موسیقی راک را در ترانههای خود، به شیوههایی بکر و تازه بهکار میگیرند.
صدای نسل جوان
بهویژه اشعاری که بیل کاولیتس با صدای گرم خود میخواند، جوانان آلمانی و اروپایی را به خود جلب میکنند. این جوانان که ترس از آینده، خشم نسبت به جامعهی رفاهی آلمان و اروپای غربی و رویاهای کوچک و ناکامماندهی نسل جوان را با خود حمل میکنند، مخاطبان اصلی گروه "هتل توکیو" هستند. این که چگونه چند تینایجر بیتجربه از شرق آلمان، توانستهاند با پختگی و احساس، روح و روان نسل خود را نه تنها به تسخیر درآورند، بلکه آن را با استادی بازتاب دهند، هنوز یک معماست. شاید حتی آن جوان آلمانیای که در ایستگاه قطار به دوستش میگفت، "از اولش" میدانسته که گروه "هتل توکیو" برنده شده هم از دلیل آن بیاطلاع باشد. وقتی قطار آمد، او هم سوار شد و تمام راه، بغل گوش دوستش شعر آهنگ "آن سوی پایان دنیا"ی گروه "هتل توکیو" را زمزمه کرد:
ما تمام شهر را زیر پا گذاشتیم
و هیچ گوشهای را نیافتیم که قبلاً
یک بار به آن سر نزده باشیم
ما همهچیز را تجربه کردهایم
آزادی، همینجا به پایان میرسد
ما باید حالا
از این مانع عبور کنیم
جابهجا شو
دیگر ورطه را نمیبینی
یک، دو، سه و بدو
آسمان بر فراز ما درهم میشکند
ما با هم موفق میشویم
به آن سوی دنیایی برویم
که پشت سر ما فرو میپاشد
ما بار دیگر به عقب مینگریم
این آخرین نگاه است
بر آنچه که همیشه وجود داشت
بیا، یک بار دیگر عمیق نفس بکش
این میتواند آغازی باشد
فردا دستیافتنی است
جابهجا شو
دیگر ورطه را نمیبینی
یک، دو، سه و بدو
آسمان بر فراز ما درهم میشکند
ما با هم موفق میشویم
به آن سوی دنیایی برویم
که پشت سر ما فرو میپاشد
همه چیز را پشت سر بگذار
دیگر چیزی برای از دست دادن باقی نمانده است
آنچه که پس من و تو وجود دارد
ما را باز نمیدارد
جابهجا شو
و به من نگاه کن