1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

آگهی‌های گودری: «لطفا دست به دست کنید!»

۱۳۸۹ آبان ۱۴, جمعه

فیدخوان گوگل‌ریدر میان ایرانیان فقط ابزاری برای دنبال کردن مطلب وب‌سایت‌ها نیست. گوگل‌ریدر ایرانی‌ها، یا به گفته‌ی بعضی‌ها «گودر»، اکنون به محل مناسبی برای انتشار انواع آگهی تبدیل شده است.

https://p.dw.com/p/Q05k
عکس: طرحی از گوگل ریدرعکس: Ehrampush

ونیز در قرن شانزدهم میلادی، فقط یک شهر تاریخی باشکوه نبود. ونیز آن روزگار، جایی‌ست که اولین بولتن خبری که می‌‌شد به معنایی واژه‌ی "روزنامه" را به آن اطلاق کرد، در آنجا منتشر شد. "نوتیز اسکریته" که عنوان این خبرنامه بود، یک‌بار درماه تحت نظارت دولت وقت ونیز منتشر می‌شد و قیمت آن یک "گزتا" بود.

خیلی زود این اولین خبرنامه به "گزتا" معروف شد و بعدتر انگلیسی‌ها واژه "گزتا" را از ایتالیایی قرض گرفتند و حالا پنج قرن بعد، روزنامه‌های زنجیره‌ای متعددی در سراسر جهان از لندن گرفته تا مونترال، از هند گرفته تا تایلند با نام "گزتا" منتشر می‌شوند.

"نوتیز اسکریته" یا همان اولین "گزتا"ی تاریخ، چندتایی خبر سیاسی و اقتصادی و اخبار جنگ و درگیری داشت و بقیه‌اش آگهی بود. ایده آگهی‌ها از کوچه پس‌کوچه‌های ونیز آمده بود. در ونیز آن دوران، رسم بود که هرکس چیزی برای فروش داشت یا دنبال معاوضه‌ی جنسی با جنس دیگر بود، یا برای شغلی نیاز به کارمند و کارگری داشت، چند نسخه آگهی را روی دیوار محله می‌چسباند. هرکس که رد می‌شد و آگهی به دردش می‌خورد یا کسی را می‌شناخت که مناسب برای آگهی بود، یک نسخه از آگهی را از دیوار می‌کند و می‌برد. این شیوه‌ی آگهی ونیزی فراگیر شد، ماندگار شد و قرن‌ها بعد به ما هم رسید. اما کی فکرش را می‌کرد که پایش به دنیای فن‌آوری و «وب ۲» نیز برسد؟

از دیوارهای کوچه‌های ونیز تا «خوراک خوان» گوگلی

در اکتبر ۲۰۰۵، گوگل ابزاری به نام «گوگل ریدر» را به بازار عرضه کرد. گوگل ریدر فیدخوان تحت وبی است که به هردو شکل آنلاین و آفلاین قابلیت خواندن فید یا به قول وب دویی‌های ایرانی «خوراک» را دارد. در سپتامبر ۲۰۰۷ گوگل این ابزار را از شکل بتا خارج کرد و خیلی زود استفاده از این نسخه‌ی مجهزتر «گوگل ریدر» رایج شد.

«گوگل ریدر» میان ایرانی‌ها و به خصوص ساکنان ایران به سرعت رایج شد و به دلیل قابلیت‌های ویژه‌اش به یکی از کاربردی‌ترین شبکه اجتماعی و ابزار «وب۲» کاربران ساکن ایران تبدیل شد.

قابلیت‌های ویژه گوگل

گوگل ریدر به کاربر این امکان را می‌دهد که «فید» هر وب‌سایت با وبلاگی را که کاربر می‌خواهد دنبال کند، وارد کند و همه‌ی نوشته‌های آن وب‌سایت یا وبلاگ را در صفحه‌ی گوگل ریدر خود ببیند و از به‌روز شدن‌اش باخبر شود. در ایران که فیلترینگ بسیار گسترده است، چنین قابلیتی برای کاربر بسیارمفید است. در گوگل ریدرکاربر می‌تواند هرمطلبی را که دوست دارد هم‌خوان کند، لایک بزند، بر روی آن نوت بگذارد یا نوشته‌ای مستقل بنویسد، نوشته‌ها و هم‌خوان‌های دوستانش را دنبال و دوستانش را هم خود انتخاب کند.

اما از حدود یک‌سال پیش گوگل ریدر میان ایرانی‌ها خاصیت منحصر بفرد دیگری هم پیدا کرده است. معلوم نیست اولین نفری که میان کاربران به فکرش رسید که برای کمکی که لازم داشت سراغ گوگل ریدر برود کیست. این کاربر، هرکه بود، در گوگل ریدرش "نوتی" نوشت و از دوستانش کمک خواست. دوستانش نوشته‌ی او را "هم‌خوان" کردند یا به دوستان‌شان که فکر می‌کردند می‌توانند کمک کنند "رونوشت" دادند.

آن دوستانی که مطلب به آنها "رونوشت" داده شده بود، در نظرخواهی نوشتند و راهنمایی کردند یا به نویسنده‌ی نت ایمیل یا پیغام گوگلی فرستادند و اینطوری شد که همسایه‌های گوگل‌ریدری دست به دست دادند و مشکل حل شد!

حالا این روزها گوگل ریدر فارسی پر است از آگهی‌های مختلف از پیشنهاد شغلی تا دنبال مترجم گشتن، از کمک خواستن برای معرفی دکتر تا تهیه کتاب کمیاب، از درخواست کمک برای افراد بی‌سرپرست یا نیازمند تا تبلیغ برای کالای فرهنگی و رشته‌ای که سری بسیار دراز دارد.

چرا گوگل ریدر؟

استفاده از شبکه‌های اجتماعی مختلف میان کاربران ایرانی بالاست. پرطرفدارترین این شبکه‌ها هم فیس‌بوک، فرندفید و توئیتر و کاربردی‌ترین‌شان احتمالن گوگل ریدر. اما فقط در گوگل‌ریدر است که آگهی دادن و درخواست کمک و هم‌فکری و هم‌یاری رواج دارد و کاربران ایرانی به ندرت از دیگر شبکه‌های اجتماعی چنین استفاده‌ای می‌کنند.

عرفان، یکی از کاربران گوگل ریدر که تجربه‌ی آگهی در گودر را دارد و به نتیجه هم رسیده است به دویچه‌وله می‌گوید: «گودر برای من و خیلی از دوستانم به محلی برای زیستن تبدیل شده است. هرچند این فضا مجازی‌ست ولی خیلی از مشخصه‌های یک جهان حقیقی را پیدا کرده است. خب وقتی به محیطی به چشم خانه، محله یا شهر خودت نگاه کنی و اکثر همسایگانت در این فضا با تو هم‌فکر و هم‌سلیقه باشند، فکر مراوده حالا به هرشکلی مثل آگهی دادن در این محیط نیز دور از ذهن نیست.»

Venedig zur Zeit von Canaletto
برخی دیوارهای ونیز قرن شانزدهم، در زندگی اجتماعی کاربردی شبیه تودرتوی شبکه‌های اجتماعی مجازی امروز داشتندعکس: AP

او می‌گوید در گوگل‌ریدر نسبت به سایر شبکه‌های اجتماعی احساس امنیت بیشتری می‌کند: «در گوگل‌ریدر کاربر می‌تواند هویت خودش را پشت تنها یک اسم مستعار و یک عکس پروفایل پنهان کند، درحالی‌که به فرض در شبکه‌ای مثل فیس‌بوک، شناسه‌ی کاربر معمولن اطلاعات بیشتری با خود به یدک می‌کشد. هرچند که باید بگویم بعد از فعال شدن امکان نظرنویسی و بعد هم "گوگل‌باز"، احساس امنیت در گوگل‌ریدر بیشتر به یک توهم نوستالژیک شبیه است و هرچند قابلیت محدودیت دسترسی هست، اما عملن گوگل‌ریدر نیز دیگر آنـقدر بسته و امن نیست.»

ازقضا بسیاری از آگهی‌های گودری همین درخواست تایید هویت کاربران ناشناسی است که می‌خواهند پروفایل کاربری را دنبال کنند. آزاده از دیگر کاربرانی که که در حوزه‌ی شغلی خود که ادبیات و ترجمه است در گوگل‌ریدر آگهی منتشر کرده و به نتیجه رسیده است می‌گوید: «گوگل‌ریدر این امکان را فراهم کرده است که آگهی خود را رایگان منتشر کنی و رایگان در سطح وسیعی هم‌خوان کنی. پس امکان اینکه آنچه به دنبالش هستی را پیدا کنی خیلی بیشتر است.»

اعتماد گودری *

نتایج برخی تحقیقات نشان می‌دهند که افراد در حضور مجازی خود نسبت به حضور در جهان واقعی خویش متفاوت عمل می‌کنند. برای مثال افرادی که در جهان واقع کم‌رو و خجالتی هستند، در جهان مجازی بیشتر پیغام می‌فرستند و چت می‌کنند. حضور مجازی در شبکه‌هایی مثل گوگل‌ریدر قابلیتی را برای کاربر به همراه می‌آورد که در جهان واقعی چندان قابل دسترس نیست.

شادی یکی از کاربرانی که آگهی‌هایی را در گوگل ریدر منتشر کرده، معتقد است که فضای اعتماد در گوگل ریدر هم بالا نیست: «فکر می‌کنم ایرانی‌ها به دلایل مختلف، راحت به یکدیگر اعتماد نمی‌کنیم. در گوگل‌ ریدر به نظر می‌رسد که افراد نگاه می‌کنند تا ببینند چه کسی آگهی را هم‌خوان کرده است. اگر بشناسد، اعتماد می‌کند و هم‌خوان می‌کند، برای اقدام عملی هم اگر آگهی دهنده را نشناسد، باز به کسی که مطلب را هم‌خوان کرده مراجعه می‌کند.»

به نظر می‌رسد "اعتماد" در گوگل‌ ریدر زنجیره‌ای است و شکلی شبکه‌ای دارد. آزاده می‌گوید:«من شاید شمای نوعی را نشناسم. اما از آنجایی که دوست دوست من هستید، به اعتبار اوبه شما اعتماد می‌کنم. عده زیادی از کاربران گوگل ‌ریدر با اسم مستعار فعالند، این پنهان بودن هویت‌شان سبب می‌شود به‌گونه‌ای بسیار صمیمی با هم برخورد کنند. شک دارم این افراد در فضای واقعی هم این‌قدر به هم اعتماد کنند. این اعتمادی که به نظر می‌رسد در گودر وجود دارد شکننده و بدون عمق است.»

هفته‌ی گذشته یکی از کاربران گودر آگهی داد و از کاربران برای ترجمه‌ی فارسی به "فینگلیش" داستان‌ها دعوت کرد و برای اولین داستان هم رمان «کلیدر» محمود دولت‌آبادی را پیشنهاد داد. متن اگهی متنی جدی بود و نویسنده چندروز بعد نوشت که آن آگهی یک شوخی بوده است و تعجب می‌کند که ایمیل‌های بسیاری دریافت کرده است که اعلام آمادگی برای همکاری کرده‌اند و هیچ‌یک از خود نپرسیده‌اند چرا باید کتابی که به فارسی است به " پینگلیش" برگردانده شود!

شادی معتقد است، بودن چنین آگهی‌هایی که فقط یک شوخی است به مرور بی‌اعتمادی را در فضای گوگل ‌ریدر بالا می‌برد و کاربران کم‌کم عادت خواهند کرد که بعضی چیزها را جدی نگیرند و سرسری رد شوند، درحالی‌که شاید درخواست آگهی، درخواستی جدی باشد.

کاهش امکان خطر در فضای مجازی

شیوه‌ی سنتی ارتباط به این شکل بود که هرنفر با افراد نزدیک به خود ارتباط برقرار می‌کرد. از وقتی دنیای مجازی بخشی از زندگی بسیاری از افراد شد، مفهوم سنتی ارتباط نیز تغییر کرد. ورود شبکه‌های اجتماعی تغییر فضای مجازی را هم باز دستخوش تغییر کرد؛ شبکه‌های اجتماعی قابلیت تازه‌ای را به زندگی مجازی اضافه کرده‌اند.

محققان می‌گویند، انسان چنانچه در محیطی احساس کند که کنترل نمی‌شود و یا رفتارهایش عواقب چندانی در پی ندارند، فعال‌تر می‌شوند. انتشار آگهی در گوگل‌ریدر جدا از اینکه رایگان است، حتا اگر مربوط به حوزه‌های بسیار خصوصی زندگی کاربر باشد هم عواقبی در پی ندارد و کاربر می‌تواند برخلاف جامعه‌ی بیرون، با کمترین سانسوردر اخلاق و شیوه‌ی برخورد در محیط‌های مجازی شبکه‌ای حضور پیدا کند.

وحیده، یکی از کاربرانی که از طریق آگهی گودری برای "انجمن حمایت از کودکان کار" اقلام مورد نیازی را جمع‌آوری کرده است می‌گوید: «ما تقریبن فضای عمومی جمعی در ایران نداریم. ارتباط میان افراد به خصوص از جنس مخالف در ایران به سختی صورت می‌گیرد. شبکه‌های مجازی امکان ارتباط میان افراد را در ایران آسان کردند. تو در گوگل‌ریدر و دیگر شبکه‌های اجتماعی برعکس جهان واقعی، مجبور نیستی خود را با همه نقاظ قوت و ضعف‌ات بشناسانی و می‌توانی فقط آن خصوصیاتی را که دوست داری در تو دیده‌شوند در معرض عموم بگذاری.»

اخیرن یکی از کابران گوگل‌ریدرکه چند هفته قبلش برای زنی درخواست کمک داشت نوشت: «چند وقت پیش نوشتم برای یک زن دنبال کار و یک سقفم. ازتون کمک خواستم و کمک کردید. کار را خودم پیدا کردم، اما سقف را یکی از گودری‌های خوب پیدا کرد. نخواست اسم بیاورم، منم گفتم چشم. خلاصه که اون زن الان هم سرکار می‌ره و هم سقفی داره، خلاصه‌تر اینکه هزار تا لایک، هزار بار سپاس اهالی گودر.»

امروز تودرتوی شبکه‌های اجتماعی مجازی، مانند دیوارهای کوچه‌های ونیز قرن شانزدهم، فضایی هستند برای استمداد کمک، هم‌یاری و هم‌فکری. همیشه هم دستی بوده که درخواست را از روی دیوار بکند و برود برای کمک یا اینکه ماوس را روی متن آگهی نگه دارد، متن را هم‌خوان کند و انگشتانش روی صفحه کلید بلغزد و درخواست را بی‌جواب نگذارد.


* بسیاری از کاربران ایرانی گوگل ریدر را "گودر" می‌نامند.

فرناز سیفی

تحریریه: فرهاد پایار