1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

آیا تایوان سارایووی قرن بیست و یکم می‌شود؟

۱۴۰۰ آذر ۱۷, چهارشنبه

در حال حاضر مجموع جزایر تایوان که نام رسمی آن "جمهوری چین" است با یکی از بزرگترین بحران‌های  طول حیات خود دست و پنجه نرم می‌کند که ابعاد و پیامدهای منطقه‌ای و جهانی هم دارد.

https://p.dw.com/p/43zoR
روابط چین و تایوان به تیرگی گراییده است
عکس: Dado Ruvic/REUTERS

بعد از اضمحلال نظم «یک کشور، دو مدل حکومتی» هنگ‌کنک توسط  دولت «جمهوری خلق چین»  حال مناسبات دولت‌های چین و تایوان تیره شده و حتی امکان رویارویی نظامی محتمل است.

تایوان که در اوایل دهه هشتاد میلادی به اردوگاه کشورهای دمکراتیک و آزاد جهان پیوست، یادگار حکومت کومینتانگ (حزب ناسیونالیست چین) بر چین بعد از جنگ جهانی دوم است که در جنگ داخلی همه قلمرو چین را به غیر از مجموعه جزایر تایوان از دست داد. هم دولت تایوان و هم دولت چین متکی به حزب کمونیست این کشور دیگری را «غیرقانونی» و «نامشروع» می‌داند. کرسی نمایندگی چین تا سال ۱۹۷۱ میلادی در دست تایوان بود اما بعد به دولت کمونیست چین واگذار شد.

در حال حاضر قدرت اقتصادی، وسعت سرزمینی و جمعیت چین بسیار بیشتر از تایوان است اما وجود دمکراسی، فضای باز سیاسی، استانداردهای بالای آموزشی و رعایت موازین حقوق بشری در سطح خوب مزیت‌های تایوان هستند.

بعد از شروع اصلاحات اقتصادی در چین تحت مدیریت حزب کمونیست و واگذاری هنگ‌کنگ توسط بریتانیا این تصور بوجود آمد که مناسبات تایوان و چین هم به سمت عادی شدن در قالب الگوی  «یک کشور، دو مدل حکومتی» حرکت کند. اگرچه در ابتدا امیدهایی وجود داشت اما در دهه اخیر و بویژه بعد از رئیس‌جمهور شدن «شی جین پینگ» آنها رنگ باختند و نگرانی از سیطره چین وپایان دادن به شیوه حکمرانی دمکراتیک در تایوان بدل به نگرانی اصلی شد.

دویچه وله را در اینستاگرام دنبال کنید

در سال گذشته با مانورهای دولت چین در نزدیکی مرزهای آبی تایوان و تشدید تقابل بین دولت‌های چین و آمریکا منازعه بین دو طرف تشدید شده‌است. تهدید دولت چین به استفاده از نیروی نظامی و ایجاد محدودیت در مراودات تجاری دولت تایوان را به واکنش دفاعی واداشته و متحدان آن را نیز به عکس‌العمل واداشته است.

اگرچه دونالد ترامپ با سفر به تایوان دست به اقدام تهاجمی زد که از دید دولت چین اقدامی تحریک‌آمیز بود اما دولت بایدن علی‌رغم پایان دادن به جنگ تجاری اما آشکارا اعلام کرده که از تایوان در صورت حمله چین حمایت نظامی خواهد کرد. جو بایدن نخستین رئیس‌جمهور آمریکا است که چنین موضعی را آشکارا اتخاذ کرده‌است.  بنابراین مرحله نهایی رویارویی چین و تایوان به نوع مناسبات چین و آمریکا در عمل گره خورده‌است.

دولت چین در ماه‌های گذشته در نزدیکی آب‌های تایوان عملیات هوایی متعددی را برگزار کرده است که از دید کارشناسان به معنای اقدامات تمرینی و آمادگی برای حمله نهایی است. ارتش آمریکا خود را برای ایجاد بازدارندگی آماده کرده‌است.

رویکرد تهاجمی دولت چین محصول سیاست‌های خاص شی جین پینگ است که در عصر پسامائو نزدیک‌ترین زمامدار به موسس چین کمونیست است. شی جین پینگ در سال ۲۰۱۲ رهبر جدید کشور چین و رئیس جدید کمیسیون مرکزی ارتش چین آن شد. سپس در سال ۲۰۱۳ رئیس جمهور چین شد. 

تظاهران ضد دولت چین در تایوان
تظاهران ضد دولت چین در تایوانعکس: Getty Images/AFP/S. Yeh

شی جین پینگ بعد از اینکه نفر اول دولت چین شد به مرور سیاست‌های این کشور از تمرکز بر رشد اقتصادی را به سمت برنامه‌های بلندپروازانه در حوزه گسترش حوزه نفوذ ژئوپلتیک و سیاسی تغییر داد. همچنین با استفاده از روش‌های سرکوب سنگین به سمت ناپدیدکردن اقلیت‌های نژادی و مذهبی در چین به مانند اویغورها حرکت کرد. او برنامه اصلاحات ساختاری اقتصادی را همراه با راه اندازی کمپین علیه فساد اقتصادی اجرا کرد.

شی بعد از اینکه رئیس‌جمهور شد پاکسازی گسترده‌ای در حزب کمونیست چین انجام داد و نیروهای مخالف خود را حاشیه‌نشین کرد و محدودیت‌هایی را برای عضویت در حزب یادشده اعمال کرد. بر اساس تز او جذب نیروهای مومن به باورهای مارکیسیم- لنینیست- مائوئیسم اهمیت دارد و کمیت عامل ثانوی است. او نگرش ارتدوکسی نیز به باورهای ایدئولوژیک حزب کمونیست داشته و در پی گسترش آن در چارچوب تغییر نظم جهانی است. در دوران ریاست جمهوری شی شرکت‌های اقتصادی بزرگ و تجار با نفوذ چینی بعضا از اینکه به اندازه کافی به آرمان‌ها و اندیشه‌های حزب کمونیست چین وفادار نبوده‌اند، وادار به عذرخواهی شدند.

توجه به سند شماره ۹ حزب کمونیست چین که در سال ۲۰۱۳ به صورت گسترده در دفتر مرکزی حزب توزیع شد و هفت تهدید اصلی که در آن طرح شده است برای شناخت باورهای ایدئولوژیک شی مفید است. این هفت تهدید عبارت هستند از: "دمکراسی پارلمانی و مبتنی بر نمایندگی عام مردم و نظام سیاسی چند حزبی"، "وجود ارزش‌های جهان‌شمول"، "جامعه مدنی"، " نئولیبرالیسم مدافع بازار"، "استقلال رسانه"، "پوچ گرایی تاریخی که به زعم حزب کمونیست چین مالکیت دولت بر روایت تاریخ را زیر سئوال می‌برد"، و" زیر سئوال بردن سبک حکمرانی چینی".

در این چارچوب و بر اساس تفسیر موسع از اقدام علیه امنیت ملی در دوره رهبری شی در چین  سانسور، اعمال محدودیت بر آزادی‌های رسانه‌ای و گردش آزاد اطلاعات و سخت‌گیری بر فعالان سیاسی و مدنی مستقل افزایش چشمگیری یافته است.

شی جین پینگ می‌خواهد چین در چارچوب همه‌جانبه‌گرایی به محور دنیا تبدیل شده و نظام حکمرانی غیردمکراتیک متکی به دولت اقتدارگرا و انحصار بنگاه‌های بزرگ اقتصادی در دست دولت  الگوی مسلط حکمرانی در دنیا با چاشنی نسبی‌گرایی فرهنگی و نفی ارزش جهانشمول دمکراسی شود.

دیپلماسی معروف به «گرگ جنگنده» در دوره ریاست‌جمهوری شی در سیاست خارجی چین جایگزین رویه نرم و شکیبایی استراتژیک قبلی شد که از درگیری تا حد ممکن اجتناب می‌کرد. طبق این دیپلماسی دولت چین مدعی است که ابتدا به ساکن به هیچ ملتی تعرض و توهین نمی‌کند اما اگر دیگران چنین کنند با قاطعیت از شان ملی خود دفاع می‌کند. در عمل این سیاست به حمله سنگین دولت چین به کشورهایی منجر شده که روش حکمرانی اقتدارگرایانه و نقض حقوق بشر در این کشور را مورد انتقاد قرار داده و می‌دهند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

شی برنامه‌بلند پروازانه «ابتکار کمربند» را با هدف احیای جاده تاریخی ابریشم در دو مسیر زمینی و دریایی را نیزاجرا کرد که هنوز به اهداف مورد نظر نرسیده است. او همچنین می‌خواهد که یک تغییر راهبردی در الگوی فعالیت اقتصادی چین ایجاد کند تا با تقویت قدرت خرید داخلی از صادرکننده عمده دنیا به واردکننده بزرگ تبدیل شده و چین به جای تولید کالاهای عمومی ارزان به محلی برای اختراع و عرضه فناوری‌های پیشرفته و بازار سرمایه‌گذاری دنیا تبدیل شود.

شی جین پینگ قدرت را در دستان خود متمرکز کرده و با تدابیری بی‌سابقه در چین پسامائو زمامداری‌اش را تا سال ۲۰۳۵ تثبیت کرده‌است. حزب کمونیست چین با اعمال تغییراتی در قانون اساسی در سال ۲۰۱۸ محدودیت زمانی فعالیت برای منصب‌های ریاست جمهوری و معاون اولی آن را لغو کرد. همچنین حزب کمونیست چین در یازدهم نوامبر سال ۲۰۲۱ با صدور قطعنامه‌ای مهم که سومین نوع از خودش درطول تاریخ فعالیت جمهوری خلق چین است باورهای ایدئولوژیک شی را «جوهر فرهنگ چین» اعلام کرد.

تمرین نظامی نیروی هوایی و دریایی چین
آمادگی نیروها برای شرکت در مانور نظامی نیروی هوایی و دریایی چینعکس: Reuters/Stringer

بدینترتیب به نظر می‌رسد شی در جایگاه یک رهبر فرهمند عملا کنترل حزب کمونیست چین را در دست گرفته و اراده شخصی خود را بر تصمیمات آن تحمیل کرده‌است. این فرضیه هم وجود دارد که او نوعی کالت در عرصه سیاسی چین حول شخص خود راه انداخته است. وفاداری به آرمان‌های حزب کمونیست چین عملا به اظهار تبعیت و وفاداری به او تقلیل یافته است.

فعالیت‌ها و اقدامات شی فقط در چارچوب مائوئیسم نیست بلکه نیم نگاهی به بازسازی اقتدار امپراطورهای قدیمی چین نیز دارد و خود را در قامت آنها نیز می‌بیند. مدتی است موسسات تحقیقاتی با بودجه‌های دولتی در چین راه افتاده تا جزوات و کتاب‌هایی در تبیین نقاط قوت و ویژگی‌های سخنرانی‌ها و نوشته‌های شی تولید کرده و در جامعه توزیع کنند. مرتب مسئولان در رده‌های مختلف در مراسم علنی از «فضائل و بصیرت» او تجلیل می‌کنند.

نقطه اتکای شی در رویکرد سیاست خارجی تهاجمی و توسعه‌طلبانه مشابه پوتین در روسیه تصور افول قدرت جهانی آمریکا است. شی در این چارچوب و با توجه به چالش‌های داخلی و موانعی که پیرامون ماندگاری رشد اقتصادی چین، پیر شدن جمعیت و نگرانی از افتادن در "دام درآمد متوسط" در مسیر توسعه وجود دارد عجله دارد که سیاست‌های خود را در دهه آینده اجرائی سازد. طبق برخی از مطالعات جمعیت چین در سال ۲۰۲۹ به نقطه پیک خود می‌رسد.

همچنین با نرخ زاد و ولد و مرگ کنونی در پایان قرن بیست و یکم جمعیت چین به نصف کاهش می‌یابد. این وضعیت باعث شده تا شی دهه پیش رو را پنجره فرصتی برای چین و برنامه‌های بلندپروازانه خودش بداند که دیگر باز نخواهد شد. به همین دلیل و اشتیاق زیاد برای تثبیت «دکترین شی» در داخل و خارج از مرزهای چین متوقف کردن توسعه‌طلبی چین و تلاش برای تغییر موازنه قوای جهانی دشوار است.

اما دولت چین علی‌رغم تشدید فشار بر دولت تایوان و توسعه‌طلبی در دریای جنوب و غربی چین برای حمله نظامی به تایوان با چالش‌هایی مواجه است. اگرچه آمریکا و کلا جهان غرب در نقطه قوت گذشته خود نیست و شاید انحطاط ان شروع شده باشد اما هنوز قدرت اول دنیا است. توانایی نظامی آمریکا برتری محسوس بر چین دارد. تمایل آمریکا نیز به تغییر موازنه قوای کنونی در دریای چین نیست بلکه حفظ آن است و همچنین دفاع از استقلال نظام سیاسی متمایز تایوان که از حمایت اکثر کشورهای دنیا برخوردار است.

مردم تایوان انگیزه بالایی در دفاع از حقوق و امتیازات سیاسی خود و عدم ادغام در سبک زندگی و حکمرانی چین کمونیست دارند که در صورت حمایت نظامی، سیاسی و لجستیکی آمریکا توان عمده‌ای پیدا کرده و با تهییج احساسات ناسیونالیستی دولت چین را در موقعیت سختی قرار می‌دهد. از سوی دیگر این اقدام تهاجمی چین با نگرانی همسایگان مواجه شده و آنها را به آمریکا نزدیک می‌کند. چین متحدان قدرتمندی در منطقه در مقایسه با آمریکا ندارد. اقدام مشترک دولت‌های آمریکا، ژاپن، کره جنوبی و استرالیا توان بازدارنده موثری در برابر حمله چین دارد.

درگیری رویارویی نظامی بازارهای جهانی را بشدت تحت تاثیر قرار داده و باعث ضربه به آنها می‌شود. این وضعیت برای چین که بر  روی رشد بالای اقتصادی حساب کرده است، خوشایند نیست.

شکل گیری جنگ ریسک بزرگی برای چین دارد همانقدر که پیروزی در تسخیر تایوان چین را در هدف تغییر نظم جهانی جلو می‌اندازد اما ناکامی در آن می‌تواند بر عکس نقطه آغاز افول چین و انزوای گسترده جهانی آن شود. به لحاظ داخلی نیز معلوم نیست که شی بتواند اکثریت مردم چین را به الحاق زوری تایوان اقناع کند.

بنابراین با توجه به این موانع احتمال شکل‌گیری جنگ بالا نیست اما با توجه به ویژگی‌های شخصیتی شی جین پینگ و نبود مانعی در برابر اقدامات بلندپروازانه او در داخل حزب کمونیست چین، نامحتمل هم نیست. خطای محاسبه می‌تواند در پرتو افزایش تنش‌ها ناخواسته در زنجیره‌ای از واکنش‌ها به جنگی با ابعاد جهانی منجر شود.

مطالب منتشر شده در صفحه "دیدگاه" الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.

 

علی افشاری تحلیلگر سیاسی