1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

اثر انگشت زبانی

۱۳۹۰ مرداد ۲۲, شنبه

به تازگی در آلمان كتابی درآمده با عنوان "رمز بزهكار". پرفسور رايموند درومل، استاد زبانشناسی دانشگاه كلن، در اين كتاب از بزهكارانی می‌گويد كه از طريق بررسی نوشته‌هایشان شناخته و دستگير شده‌اند.

https://p.dw.com/p/12FlD
عکس: picture alliance/dpa

تا كنون پليس برای كشف مجرم به دنبال اثر انگشت يا جای پا يا دست‌خط او می‌گشت يا از مظنون می‌پرسيد آيا می‌تواند ثابت كند كه در زمان رخداد جرم، در محل حضور نداشته است. اما كسی هرگز به اين فكر نيفتاده بود كه جز اثر انگشت و دست‌خط، آثار ديگری هم هستند كه مجرم را لو می‌دهند. يكی از اين آثار ويژه، زبان يا شيوه‌ی بيان است.

زبانشناسان می‌گويند هر عبارت گفته يا نوشته‌ای را می‌توان از سه جنبه بررسی کرد: جنبه‌ی نمادين، جنبه‌ی پيامی و جنبه‌ی نشانه‌ای. به لحاظ نمادين هر عبارت بيانگر پديده‌ای است. به لحاظ پيامی نوشته يا گفته پيامی را به خواننده و شنونده می‌دهد و به لحاظ نشانه‌ای است كه نويسنده و گوينده خود و شيوه‌ی بيانش را آشكار می‌سازد. اين همان نشانه يا نشانه‌هايی هستند كه از روی آن می‌شود نويسنده و گوينده‌ی یک عبارت را پيدا كرد.

رایموند درومل (Raimund Drommel) نویسنده کتاب "رمز بزهکار" (Der Code des Bösen) كارشناس اين كار است و تا كنون در بيش از هزار مورد موفق بوده است. نامه‌ی تهديدآميزی از ناشناسی می‌رسد و شخصی را متهم می‌کنند كه اين نامه را نوشته است. پرفسور درومل نوشته‌های ديگر آن شخص را مطالعه و با برنامه‌های كامپيوتری، سبك و شيوه‌ی نگارش او را مشخص می‌كند و نظر می‌دهد كه آيا نامه از او بوده يا نه.

همه‌ی ما در نوشته‌هایمان ناخودآگاه از يك سلسله واژه‌ها و عبارت‌هايی استفاده می‌كنيم كه به شغل، تربيت، سطح سواد يا موقعيت اجتماعی‌مان مربوط می‌شوند. كاربرد همين واژه‌ها و عبارت‌ها به كارشناسانی مانند پرفسور درومل امكان می‌دهد كه نويسنده‌ی نامه را بشناسند و تصويری از او به دست دهند.

Fingerabdruck
عکس: BilderBox

آقای درومل تا آنجا پيش می‌رود كه اين واژگان ناخودآگاه به كاربرده شده را "اثر انگشت زبانی يا بيانی نويسنده‌ی متن" می‌خواند. او در اين كار آنقدر موفق بوده كه سال‌هاست به جای درس‌های عادی دانشگاهی خود، كارآگاه‌های سبك بيان تربيت می‌كند. اين كارآگاه‌ها با اداره‌های آگاهی، وكيل‌های دعاوی و افراد خصوصی كه نامه‌های تهديدآميز و مشكوك دريافت كرده و در پی يافتن نويسندگان واقعی آنها باشند، همكاری می‌كنند.

جنجالی‌ترين كار درومل، بررسی نامه ی اووه بارشل (Uwe Barschel)، نخست‌وزير ايالت اشلسويگ - هولشتاين Schleswig-Holstein در شمال آلمان بود كه جسدش در روز ۱۱ اكتبر سال ۱۹۸۷ در هتل بوريواژ در ژنو پيدا شد. نامه‌ای از سوی او به رئيس وقت حزب متبوع‌اش، یعنی حزب دمکرات مسیحی آلمان، فرستاده شده بود. حزب ادعا می‌كرد که این نامه اصل نیست، بلکه اعتراف‌نامه‌ای جعلی عليه حزب است. این حزب در ضمن می‌گفت كه بارشل خودكشی كرده است.

پروفسور درومل كه خود نيز هوادار و فعال حزب دموكرات مسيحی‌هاست، خلاف خواسته‌ی حزب خود، تحقيق و كشف كرد كه آن نامه اصل بوده و بر پايه‌ی آن احتمال اينكه بارشل را كشته باشند، بسيار است.

نمونه‌ی ديگر نامه‌های تهديدآميزی بوده كه برای فروشنده‌ی يك گوشت‌فروشی فرستاده می‌شده‌اند. در این مورد به يك مأمور اداره‌ی آگاهی ظنين می‌شوند ولی مأمور طبيعتاً به شدت تكذيب ميكرده است. ولی طبق پژوهش و كشف درومل نامه‌ها از او بوده چون از جمله نثر پروتكل‌هايی كه اين مأمور پليس در اداره‌ی آگاهی می‌نوشته با نثر نامه‌های تهديدآميز، يكی بوده است. اين مأمور مثلاً در يك جا نوشته بوده: «همسر من گوشتی كه از شما خريده بوده را طبق دستورالعمل پخته ولی گوشت بدمزه بوده است.»

نگارنده به هنگام خواندن كتاب رایموند درومل به ياد محاكمات تلويزيونی‌ای افتاد كه سال‌ها برنامه‌های فرستنده‌های جمهوری اسلامی را پر می‌كردند. در يكی از اين برنامه‌ها يكی از محاكمه‌شوندگان كه "سنندجی و اهل تسنن" بود، اعترافاتش را با سلام بر امامان اول و سوم شيعيان شروع كرد.

اسکندر آبادی
تحریریه: کیواندخت قهاری