1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

احضار مهدی خزعلی به دادسرا پس از نوشتن نامه به آیت‌الله خامنه‌ای

۱۳۹۰ آذر ۵, شنبه

مهدی خزعلی در گفت‌و‌گو با دویچه وله از تشکیل پرونده‌ای جدید برای خود در دادسرا خبر داد. در روزهای گذشته آقای خزعلی با نوشتن نامه‌ای به آیت‌الله خامنه‌ای خواسته بود تا هفته‌ای یک‌بار نقد‌های جامعه را در برابر او مطرح کند.

https://p.dw.com/p/RynX
مهدی خزعلی می‌گوید: اگر مطالب مخالفان به گوش آیت‌الله خامنه‌ای برسد، تحلیل‌های او عوض خواهد شد
مهدی خزعلی می‌گوید: اگر مطالب مخالفان به گوش آیت‌الله خامنه‌ای برسد، تحلیل‌های او عوض خواهد شدعکس: Mehdi Khazali

دکتر مهدی خزعلی، پزشک، نویسنده و منتقد سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شده است.

قرار است دادسرای فرهنگ و رسانه صبح روز یک‌شنبه ۶ آذر ۱۳۹۰ ساعت ۹ صبح، به پرونده جدیدی که برای مهدی خزعلی تشکیل داده است رسیدگی کند.

احضار مجدد مهدی خزعلی پس از آن صورت می‌گیرد که در روزهای اخیر او با نوشتن نامه‌ای به رهبر جمهوری اسلامی ایران، خواسته بود هفته‌ای یک‌بار بدون"خضوع و خشوع و رکوع و سجود"، نقدهای مطرح در جامعه را پیش آیت‌الله خامنه‌ای ببرد.

در نامه مهدی خزعلی آمده بود: «من پست و مقامی ندارم که نگرانش باشم، کیسه‌ای ندوخته‌ام که از پاره شدنش بهراسم، پس این فرصت را غنیمت بشمارید، بگذارید این نقاد هفته ای یکبار - به شیوه ای دیگر- دردهای جامعه را برایتان بازگو کند. حال مختارید پاسخ مرا حضوری دهید یا برای پنجمین بار راهی سلول انفرادی‌ام نمایید.»

مهدی خزعلی در گفت‌و‌گو با دویچه وله درباره نامه اخیر خود به آیت‌الله خامنه‌ای و همچنین پرونده جدیدی که بعد از نوشتن این نامه برای او تشکیل شده سخن گفت.

بشنوید: گفت‌و‌گو با مهدی خزعلی

دویچه‌وله: به چه علت شما را احضار کرده‌اند؟ چه مرجعی شما را احضار کرده است؟

مهدی خزعلی: احضاریه‌ای از دادسرای کارکنان دولت آمده که البته انتهای آن به دادسرای فرهنگ و سرانه اشاره شده است.

ظاهرا پرونده‌ جدیدی تحت عنوان "اهانت به مقامات و مسئولان، نشر اکاذیب" تشکیل شده و عنوان اتهامی" تبلیغ علیه نظام" هم که همیشه وجود دارد.

امروز (۵ آذر ۱۳۹۰) مراجعه کردم و آن‌‌جا بیشتر درباره مسائلی که در کامنت‌های سایت منعکس می‌شود پرداختند و در این ارتباط اتهاماتی از قبیل "توهین به مقدسات"، "اهانت به امام راحل"، "اهانت به رهبری" و… اضافه شد.

امروز قراری صادر نکردند. پی‌گیری کار ما به فردا ساعت ۹ صبح (۶ آذر) موکول شد. قرار است فردا به دادسرا برویم و رسیدگی کنند و احیانا قراری صادر شود.

مهدی خزعلی خواستار آن شده تا هفته‌ای یک‌بار بدون"خضوع و خشوع و رکوع و سجود"، نقدهای مطرح در جامعه را پیش آیت‌الله خامنه‌ای ببرد
مهدی خزعلی خواستار آن شده تا هفته‌ای یک‌بار بدون"خضوع و خشوع و رکوع و سجود"، نقدهای مطرح در جامعه را پیش آیت‌الله خامنه‌ای ببردعکس: Leader.ir

فکر می‌کنید تصمیماتی که رهبر جمهوری اسلامی ایران می‌گیرد، تا چه حد تحت تاثیر گفته‌های اطرافیان او یعنی "ثناگویان، چاپلوسان و دست‌بوسان" قرار دارد؟

معتقدم که اگر مطالب مخالفان و صحبت‌های ما به گوش ایشان برسد و تحلیل‌های رسانه‌های مخالف را هم ایشان داشته باشند، حتما تاثیری جدی در تحلیل‌های ایشان خواهیم دید.

یکی از مسئولان رده‌بالای نظام می‌گفت، «من فکر نمی‌کنم این تحلیل‌ها به گوش ایشان (آقای خامنه‌ای) برسد. اگر برسد، قطعا تحلیل ‌اوعوض می‌شود.»

شما در نامه به رهبر جمهوری اسلامی ایران از ترس یکی از روسای قوا برای حرف زدن با او به دلیل نداشتن تحمل مخالفان سخن گفته‌اید. در این صورت، شما چگونه می‌خواهید نقدهای جامعه را، هفته‌ای یک‌بار، برای ایشان بازگو کنید؟

دقیقا اشکال همین است که آن رییس قوه می‌خواهد جایگاه و صندلی خود را حفظ کند. من که صندلی‌و جایگاهی ندارم. آن‌ها برای خودشان و خانواده‌هایشان کیسه‌ای دوخته‌اند. من آن کیسه را هم ندارم. چیزی ندارم که از دست بدهم و طمعی به چیزی ندارم.

این بهترین فرصت است تا از کسی که آب از سرش گذشته است، دعوت کنند و حرف‌هایش را بشنوند. ضرری ندارد؛ بعد هم بگویند: «آقا! تو بی‌ربط می‌گویی برو.» ولی لااقل بگذارند هفته‌ای یک‌بار، نیم ساعت تا یک ساعت هرچه می‌خواهد نقد تند و تیز بگوید. بعد هم که شنیدید و فکر کردید بی‌ربط است، بگویید: «خداحافظ شما!» نشنیدن این صحبت‌ها بهتر است یا شنیدن آن؟

آدمی حاضر شده، با جسارت و بدون تعارف بیاید انتقادها را بگوید. هر کسی و هر مسئولی باید از این فرصت استفاده کند و بگوید، «بیا این حرف‌ها را بگو، ببینم چیست.»

حتی اگر من به جای ایشان بودم، در مقابل این‌که می‌گویند، «آقا نمی‌شنود یا حرف‌ها به او نمی‌رسد» و برای این‌که به همه‌ی مردم بگویم که ببینید که حرف‌ها به من می‌رسد، این کار را می‌کردم و می‌گفتم فلانی آمد و هرچه هم دل‌اش خواست گفت، ما هم شنیدیم. پس فکر نکنید که من نمی‌شنوم، شنیدم و بر این اساس تصمیم می‌گیرم.

من هم می‌گویم تکلیف‌ام را انجام دادم و حرف‌های خود را زدم، حالا حجت تمام است! با شنیدن این حرف‌ها، این تصمیم‌ها گرفته شده است. من فکر می‌کنم که تکلیف شرعی‌، ملی و مذهبی‌ام را انجام داده‌ام.

در این صورت، مهم‌ترین نقدی که شما در برابر رهبر جمهوری اسلامی ایران مطرح خواهید کرد، چه خواهد بود؟

مهم‌ترین مسئله همین است که تریبونی باشد، گوشی باشد برای این‌که گفته شود و شنیده شود. ما فکر می‌کنیم خیلی از مطالب به گوش ایشان نمی‌رسد و یک سری از این مطالب را مطرح خواهیم کرد. یک سری مطالب هم وجود دارد که نمی‌شود در تریبون‌های علنی بیان کرد.

من بر خلاف آن مسئول محترم که می‌گفت به گوش ایشان نمی‌رسد، معتقدم که می‌رسد؛ معذوریت‌های دیگر است که در تصمیم‌گیری‌ها مؤثر است.

خیلی از مسائل هستند که قابل انتشار نیستند. مسائلی هستند که به پرونده‌‌های قضایی برمی‌گردند یا پرونده‌هایی هستند که اجازه‌ی انتشار آن‌ها را از نظر حقوقی و قانونی نداریم، ولی می‌توانیم به مسئولان ذی‌ربط بگوییم و بالاترین رده‌ مسئولان هم همین رهبری است.

ایشان مسئولیت تمام قوا را بر عهده دارند و طبیعتا بایستی مطلع باشند. این‌جا دیگر کسی نمی‌تواند بگوید که فلان پرونده در این مرحله‌ی دادرسی یا دادگاه بوده و چرا شما آن را مطرح کرد‌ه‌‌اید، محرمانه است، سری است، فوق سری است و… هر عنوانی که برای آن بگذارند، فرقی نمی‌کند، می‌شود به رهبر گفت. بحث‌هایی است که شبهه‌ "چرا گفتید؟!!" در آن نیست. می‌خواهم این مسائل را به عرض ایشان برسانم.

حسین کرمانی
تحریریه: فرید وحیدی

پرش از قسمت در همین زمینه