1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

اهدای جایزه دفاع از مطبوعات در ایتالیا به احمد رافت

مصاحبه‌گر: مریم افشنگ، گزارشگر دویچه وله در رم۱۳۸۷ خرداد ۲۰, دوشنبه

در مدت کوتاهی دو اتفاق برای احمد رافت، خبرنگار ایرانی مقیم ایتالیا افتاد: نخست از ورود او به سالن سخنرانی احمدی‌نژاد در نشست فائو جلوگیری کردند، سپس جایزه‌ی "ایلاریا آلپی" به او اهدا شد • با احمد رافت گفت‌وگو کرده‌ایم.

https://p.dw.com/p/EGOT
احمد رافت، خبرنگار پرسابقه ایرانی مقیم ایتالیا
احمد رافتعکس: DW/Rafat

در بیستم ماه مارس سال ۱۹۹۴ ایلاریا آلپی (Ilaria Alpi )، خبرنگار شبکه سوم تلویزیون ایتالیا، به همراه فیلمبردارش در سومالی کشته شد. این خبرنگار برای تهیه گزارشی درباره ترافیک زباله‌های رادیواکتیو که از اروپا به آفریقا برده می‌شوند به سومالی سفر کرده بود.

پس از این اتفاق، در ایتالیا با حمایت نهاد ریاست جمهوری، بنیادی با نام ایلاریا آلپی تاسیس شد که هر سال به خبرنگاران تلویزیونی که در تولید و تهیه خبر دست دارند جوایزی می‌دهد. امسال احمد رافت، مدیر داخلی خبرگزاری آکی کرونوس اینترنشنال، این جایزه را دریافت کرده است. رافت در گفت‌وگویی با دویچه وله از فعالیت‌های خود و دریافت این جایزه سخن گفته است.

دویچه وله: جایزه‌ی آزادی مطبوعات بنیاد «ایلاریا آلپی» امسال به شما تعلق گرفت. دلایلی که این بنیاد شما را شایسته‌ی اهدای این جایزه دانست چه بود؟

احمد رافت: این جایزه در بخش‌های مختلف به خبرنگاران تلویزیونی داده می‌شود، هیات داوران یک جایزه‌ی ویژه‌ هم در اختیار دارد که امسال تصمیم گرفتند افتخار دریافتش را به من بدهند. آنها دلیل این گزینه را کم وبیش اینطور بیان کردند: به خاطر سه دهه گزارشگری در مورد نقض حقوق بشر در جهان و سه دهه فعالیت در دفاع ازآزادی مطبوعات و آزادی بیان.

روز سوم ژوئن همزمان با سخنرانی آقای احمدی‌نژاد در اجلاس فائو از ورود شما به این کنفرانس جلوگیری شد. ولی به فاصله‌ی کمی فائو از شما عذرخواهی کرد. فکر می‌کنید به چه دلیل فائو کارت شما را گرفت و به چه دلیل از شما عذرخواهی کرد؟

احمد رافت در «آخرین بهار» سیاست دولت جمهوری اسلامی در مورد رسانه‌ها را در دوران خاتمی بررسی کرده است
احمد رافت در «آخرین بهار» سیاست دولت جمهوری اسلامی در مورد رسانه‌ها را در دوران خاتمی بررسی کرده استعکس: DW

دلیل این که کارت من را گرفتند، هنوز رسما مشخص نیست. چه فائو و چه نهادهای خبرنگاری در ایتالیا، کمیسیون حقیقت‌یاب تشکیل دادند برای این که ببینند چه عواملی باعث شد که کارت ورودی من را پس از دادن، پس بگیرند. فائو هم آن طوری که مقاماتش در جریان این معذرت‌خواهی از من و هم چنین روز بعد در (صرف) ناهاری که با بعضی از آنها داشتم گفتند که می‌خواهند ماجرا را پی گیری کنند. چون در سطح بین‌المللی به خاطر این عمل لطمه‌ی زیادی به فائو خورد، البته در حال حاضر گناه را به گردن مسئولین حراست‌شان می‌اندازند. من فکر می‌کنم خیلی مهم است این مسئله روشن بشود. چون به خاطر سابقه‌ی طولانی فعالیت‌های حرفه‌ای‌ام در ایتالیا، بلافاصله از من معذرت خواستند. به این خاطر که افکارعمومی آنچنان علیه‌شان تجهیز شد و این مسئله به پارلمان ایتالیا، سنای ایتالیا و حتا پارلمان اروپا کشیده شد. از طرف مقامات برخی دیگر از کشورهای خارجی نیز به فائو اعتراض شد. بنابراین مجبور شدند معذرت خواهی کنند و این اولین بار است که فائو از یک خبرنگار با یک اطلاعیه‌ی رسمی معذرت می‌خواهد. و من معتقدم که مقامات فائو پی بردند که اشتباه بسیار بزرگی بوده است. بنابراین من امیدوارم روزی نام مسئولین این چنین تصمیمی مشخص بشود، بویژه بخاطر این که دیگر تکرار نشود.

آیا جایزه‌ی آزادی مطبوعات بنیاد «ایلاریا آلپی» که در ریمینی به شما داده شد را می‌شود اعتراضی به برخورد فائو با خبرنگاران و محدودکردن آنها دانست؟

بدون شک. اگرچه این را به خاطر سه دهه فعالیت‌های من دادند، ولی چون این اتفاق تقریبا همزمان با تصمیم فائو است، شکی باقی نمی‌گذارد که در رابطه با فائو بوده است. یعنی تقدیر از من به نوعی محکوم ساختن فائو و تصمیم‌اش مبنی بر ممانعت از ورود من به سالن کنفرانس مطبوعاتی آقای احمدی‌نژاد بوده است. من فکر می‌کنم این مسئله یک اخطار خیلی روشن از جانب ایتالیا است. با توجه به این که جایزه‌ای که به من داده شد، از حمایت نهاد ریاست جمهوری در ایتالیا برخوردار است. بنابراین جایزه‌ای‌ست رسمی و نوعی اخطار است و اخطاری که به نوعی هم در سه اطلاعیه دولت ایتالیا، چه از جانب نخست‌وزیری، چه وزارت کشور و چه وزارت خارجه، به نوعی هشدار به فائو بود که تا زمانی که در خاک ایتالیا است، نمی‌تواند این چنان بی‌پروا اصل بیست‌ویکم قانون اساسی ایتالیا که آزادی بیان ، آزادی افکار و آزادی مطبوعات را ضمانت می‌کند، زیر پا بگذارد.

آیا مطبوعات و یا اصحاب رسانه در ایران تاکنون واکنشی نسبت به برخورد فائو با شما نشان داده‌اند یا نه؟

تا آنجایی که من اطلاع دارم، در داخل ایران هیچ گونه انعکاس رسمی نه از سوی نهادهای دولتی و نه نهادهای غیردولتی صورت نگرفته است. البته برخی از مدیران رسانه‌ها درایران به طور شخصی و تلفنی ابراز همبستگی کردند که من ازشان خیلی متشکرم. ولی من انتظار داشتم اتحادیه‌ صنفی خبرنگارها یا انجمن آزادی مطبوعات در ایران در این رابطه اظهارنظر کنند که متاسفانه سکوت اختیار کردند.

فکر می‌کنید عدم ورود شما به عنوان یک روزنامه‌نگار ایرانی به فائو می‌تواند آغازی به تحت فشار قراردادن دیگر روزنامه‌نگاران ایرانی خارج از ایران باشد؟

من در مصاحبه‌های متعددی - بیش از دویست مصاحبه - که در این چند روز گذشته با مطبوعات بین‌المللی داشتم، همیشه بر این خطر تکیه کردم و گفتم، جامعه‌ی بین‌المللی نمی‌تواند اجازه بدهد که سانسوری که بر مطبوعات در ایران حکمفرماست، دامنه‌اش به خارج از ایران هم کشیده بشود و در کشورهای دموکراتیک هم خبرنگاران ایرانی، کسانی که برای رسانه‌های فارسی‌زبان یا خارجی کار می‌کنند و در مورد ایران مطلب می‌نویسند، این چنین سانسور و سرکوبی شامل‌شان بشود. اگر این اجازه داده بشود، آنوقت من فکر می‌کنم آزادی بیان در ایران برای بار دوم به صلیب کشیده می‌شود.