1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

اکران ادبیات: بازآفرینی آثار ادبی

۱۳۸۷ بهمن ۲۷, یکشنبه

کتابخوانی مهم‌تر است یا تماشای فیلمی که براساس کتابی ساخته می‌شود؟ هر دو کار جای خود را دارند. اما ما نمی‌توانیم همه‌ی کتاب‌های برتر را بخوانیم. در اینجا سینما به‌یاری ما می‌‌آید. اما اکران ادبیات همیشه موفق نیست.

https://p.dw.com/p/GuU6
صحنه‌ی رقص از فیلم سینمایی "بودنبروک‌ها"
صحنه‌ی رقص از فیلم سینمایی "بودنبروک‌ها"عکس: AP

گاهی اوقات وسوسه می‌شویم، هنرهای مورد علاقه‌ی خود را تغییر دهیم و در زمینه‌ی دیگری به دانش خود بیفزاییم و علاقه‌ی خود را دنبال کنیم. برای نمونه گاهی به‌جای خواندن رمان‌ها و داستان‌های برجسته، فیلم‌هایی را که براساس آنها ساخته شده‌اند، ترجیح می‌دهیم؛ زیرا می‌پنداریم که نمی‌توانیم در عمر اندک خود همه‌ی رمان‌ها و داستان‌های برجسته را تا پایان بخوانیم. آشکارست که نمی‌توانیم همه‌ی آثار مهم ادبیات جهان را بخوانیم، اما این حکم درباره‌ی تمام فیلم‌های خوب تاریخ سینما صادق نیست. با وجود این، پس از مقایسه‌ی نوشتاری ادبی با صحنه‌ای از فیلم ساخته شده براساس آن، می‌توان دریافت که امکانات لازم برای این دو تا چه حد متفاوت هستند. برای نمونه صحنه‌ی نمایش رقص باله در فیلم جدید "بودنبروک‌ها" را در نظر می‌گیریم که براساس رمان توماس مان ساخته شده است.

برای خلق این صحنه ۳۰۰ نفر میهمان، تعداد زیادی لباس، پرده‌های رنگارنگ، ستارگان سینمایی و ابزار حمل و نقل دوربین‌های فیلم‌برداری مورد نیاز است. این در حالی است که توماس مان همین چند صحنه را با چهار فنجان قهوه، نیم بسته شکلات، یک وعده غذای گرم، پنج صفحه کاغذ و یک قلم از جنس پر آفریده است.

تفاوت امکانات در آفرینش هنری

در زمینه‌ی اکران آثار ادبی، به‌جای بحث درباره‌ی پرسش‌های خسته‌کننده‌ای مانند برتری کتاب بر فیلم‌های ساخته‌شده، می‌توان درباره‌ی تفاوت میزان و چگونگی امکانات تولید متن و فیلم‌سازی از آثار ادبی سخن گفت. روشن است که دوستداران فیلم‌ها می‌توانند در پاسخ به ریزش ظرافت‌های اثر ادبی هنگام ساخت فیلم، ادعا کنند که کتاب‌ها در قالب فیلم ماندگارمی‌شوند و با اکران آثار ادبی، داستان‌ها زندگی دوباره‌ای را آغاز می‌کنند؛ زیرا تنها عده‌ی کمی این آثار را به‌ صورت مکتوب می‌خوانند، اما با فیلم‌سازی از آنها، توده‌ها می‌توانند با آنها ارتباط برقرار کنند. ناشران نیز از چاپ دوباره‌ی کتاب‌های کلاسیک خود با تصویر هنرپیشگان نامدار خوشحال می‌شوند.

اما گاهی مشکل از همین جا آغاز می‌شود. بعضی از مخاطبان نیازی به دیدن هنرپیشه‌ای ندارند که فضای ذهن آنها را اشغال کند. این بازیگران همیشه با شخصیت‌های اصلی رمان سازگار نیستند و گاهی بیننده را به یاد فیلم‌های پیشین خود می‌اندازند، نه شخصیت‌های داستانی.

اکران ادبیات همیشه موفق نیست
اکران ادبیات همیشه موفق نیستعکس: PA/dpa

سیاهچاله‌های فضایی در نگارش فیلم‌نامه

برای آن که اساسی‌تر سخن گفته باشیم باید افزود که نمی‌توان به‌معنای واقعی کلمه از کتاب‌ها فیلم ساخت! فضایی که کتاب‌ها بدان نیاز دارند و گسترش مفاهیم و زبان در سطرهای نوشته، در هنگام ساخت فیلم، در "سیاهچاله‌های فضای فیلم‌نامه" ناپدید می‌شوند. زمانی که کتاب‌ها برای آسودگی و سرگرمی به خوانندگان خود هدیه می‌کنند، در فیلم تبدیل به فرصتی برای خوردن یک بسته چیپس یا سرکشیدن یک بطری نوشابه می‌شود. روشن است که فیلم‌های خوب بسیارند، همچنین فیلم‌هایی که از کتاب‌ها الهام گرفته‌اند. اما در نهایت شمار کتاب‌های خوب، از فیلم‌های ساخته شده براساس آثار ادبی بیشتر است.

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه