1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

برنامه تازه بنیاد توس؛ "عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد"

۱۳۹۰ آبان ۲۶, پنجشنبه

بنیاد توس، بیستم نوامبر در سالن "لوگان هال" لندن، برنامه‌ای را با عنوان "عشق آمد و آتش به همه عالم زد" به صحنه می‌برد. این بنیاد در هفتمین برنامه به عرفان و تصوف می‌پردازد و برای نخستین بار آن را به روی صحنه می‌آورد.

https://p.dw.com/p/13CVd
گروه رقص عرفان، متعلق به بنیاد توس
گروه رقص عرفان، در همکاری با "بنیاد توس"عکس: Jamile Kharazi

"بنیاد توس" را نخستین بار پنج سال پیش با بزرگداشتی که برای لعبت والا، شاعر و روزنامه‌نگار برگزار کرد، شناختیم. سالن بزرگ بود و برنامه‌گذاران در انتظار جمعیتی نزدیک به هزار نفر بودند. باور نمی‌کردیم که با تمام کوشش‌هائی که پیش از شروع برنامه ما هم در جریانش بودیم، برنامه‌گذاران موفق شوند چنین جمعیتی را در سالن گرد هم آورند.

رفتیم و دیدیم. موفقیت بیش از انتظار ما بود. نظم و ترتیبی کم‌سابقه در خلال اجرای برنامه در جریان بود که کمتر در میان برنامه‌های ایرانی دیده بودیم. اما از آن مهم‌تر، نوع پرداختن به زندگی شاعر و روزنامه‌نگاری بود که نزدیک به هشت دهه را پشت سر گذاشته است.

دومین برنامه با فاصله‌ای یک ساله، زیر عنوان "صد سال ترانه" با پشتوانه‌ای تاریخی از آغاز مشروطیت تا به امروز، باز هم با توفیق برگزار شد. از آن پس "بنیاد توس" هر سال موضوعی را با پیش‌زمینه‌های تاریخی آن به صحنه برده است.

تاریخ سه هزار ساله‌ی رقص در ایران، گل‌ها و بزرگداشت داوود پیرنیا، بنیانگذار آن، تاریخ موسیقی سنتی ایران با عنوان "شعر، رقص، ترانه/ در سرزمین چنگ و چغانه" و امسال با عنوانی آتشین که کنجکاوی‌ها را بیش از همیشه برانگیخته است: "عشق آمد و آتش بر همه عالم زد".

عرفان در صحنه

جمیله خرازی، بنیانگذار "بنیاد توس" در هفتمین برنامه این نهاد به عرفان و تصوف پرداخته است. هفت در ضمن عددی است که در عرفان و در ادیان گوناگون معانی ویژه‌ای دارد.

او برای نخستین بار عرفان را با زبانی صحنه‌ای، همراه با پیشینه‌ی تاریخی آن در ایران، در معرض نگاه بینندگان می‌گذارد. مجموعه‌ای که با یاری از رقص و موسیقی و تئاتر، می‌کوشد شمه‌ای از عرفان و تصوف، تفاوت میان آن دو و چگونگی پیدایش آن از نخستین عارفان تا به امروز را برای تماشاگران بیان کند. برنامه‌ای که نه تنها برای بینندگان ایرانی، که برای انگلیسی‌زبانان و جوانانی که به علت دوری از زادگاه، دریافت زبان ادبی فارسی برایشان ثقیل است، همزمان به دو زبان فارسی و انگلیسی به صحنه می‌رود.

اما پرسش این جاست که در شرایط امروز سیاسی / اجتماعی ایران، آیا جایی خالی هم برای چنین برنامه‌ای وجود دارد؟ جمیله خرازی، انگشت بر همین شرایط ویژه امروز می گذارد و می‌گوید:

«ما همیشه سعی برآن داریم که در هر برنامه بتوانیم به شرح گوشه‌ای از تاریخ و فرهنگ و ادب و هنر ایران بپردازیم و با توجه به مشکلاتی که داریم، هربار پژوهش چند موضوع را با هم شروع می‌کنیم. معمولاً این تحقیقات هر کدام یک سال و بیشتر وقت می‌گیرد و بنا بر سهولت مراحل بعدی، مثلاً ازجمله اخذ ویزا برای هنرمندان میهمان، آن برنامه را اعلام می‌کنیم و به صحنه می‌بریم. اما این که چرا در شرایط کنونی اجتماعی‌‌ـ سیاسی ایران به این برنامه پرداخته‌ایم.
باید بگویم دقیقاً در این شرایط لازم بود. چون سرزمین ما دوران بسیار سخت تاریخی رامی‌گذراند و فرصتی بهتر از حالا پیش نمی‌آمد که به این مهم پرداخته شود.»

جمیله خرازی، بنیانگذار "بنیاد توس"
جمیله خرازی، بنیانگذار "بنیاد توس"عکس: Jamile Kharazi

بشنوید: مصاحبه با جمیله خرازی


می‌دانیم که موضوع انتخاب شده بسیار حساس است و نمی‌توان تنها با اتکا به چند سند و یا کسانی که آگاهی اندکی در این زمینه دارند، چنین کاری را صحنه‌ای کرد. جمیله خرازی توضیحی هم در این باره دارد:

انتقاد از گزینه‌ها

«ما از کمک محققان بسیاری در کشورهای گوناگون در رابطه با موضوعات مختلف استفاده می‌کنیم. کار من گلچینی از این بوستان است به ترتیبی که مطالب مشابه را از لحاظ زمان‌های تاریخی موضوعات مختلف با یکدیگر مقایسه می‌کنم. بعد به کار خطیر خلاصه کردن باید بپردازم. چون واقعاً سخت‌ترین کار برای من که  وسواس دارم، کوتاه و حذف کردن جزییات تاریخ است و راستی وقتی گلی را ازساقه‌ای جدا می‌کنم، دلم بیش از باغبان اصلی به درد می‌آید.

ولی تصدیق بفرمایید که امکان آن نیست که قصه‌های تاریخی و سرنوشت قهرمانان آن را در طی قرون با صداقت در چند ساعت خلاصه کرد. البته کوله‌باری از انتقاد هم همیشه با خودمان حمل می‌کنیم. همیشه این سئوال پیش می‌آید که از کجا می‌دانستید، با چه معیاری خلاصه میزان زده‌اید، این قهرمان از آن قهرمان، یا این سرنوشت از آن سرنوشت صحیح‌تر است یا نه. به‌هرحال ما چون درون این تاریخ را می‌کاویم، باید ببینیم مطالبی که به موضوع‌مان مربوط است، کدامیک را بیشتر و بهتر می‌توانیم در برنامه‌مان بگنجانیم.»

چرا شجریان نه؟

"بنیاد توس" برای خواندن ترانه‌های عرفانی، "محمد معتمدی" را در نظر گرفته است. بسیاری می پرسند چرا محمد رضا شجریان یا دیگرانی که آوازه‌شان بیشتر است در این برنامه حضور ندارند. خانم خرازی گویا کوشش‌هایی کرده اما ناموفق بوده است.

«این پرسش هزار جواب دارد. ولی اجازه دهید با یکی فقط سرتان را درد بیآورم. این بار بزرگترین مسئله نزدیکی زمان برنامه‌ی ما که از سال گذشته سالن را رزرو کرده بودیم با تاریخ کنسرت استاد شجریان بود که ماه پیش اتفاق افتاد. طبیعتاً ایشان نمی‌توانستند در ظرف کمتر از یکماه در دو برنامه حضور داشته باشند یا تاریخ بقیه تور اروپایی‌شان را عوض کنند. و اصولاً ایشان به گذاشتن کنسرت و بیشتر در حضور مردم بودن راغب هستند و بیشتر برنامه‌ی ما صرف توضیح تاریخی یک موضوع می‌شود. لذا این بار هم متاسفانه باید از فیض حضورشان می‌گذشتیم.»

پس از شش برنامه‌ی صحنه‌ای، بدون تردید برنامه‌گذار می‌تواند توفیق یا عدم توفیق آن را ارزیابی کند. جمیله خرازی هم از موافقان و هم از مخالفان این نوع برنامه‌ها می‌گوید:

«هدف پیدایش بنیاد توس از روز اول بر اساس شناسایی فرهنگ و پرداختن به موضوعات تاریخی ایران بوده است. طبیعی است که این نوع برنامه‌ها خوشایند عده‌ای نباشد که فقط به کنسرت می‌روند تا اوقات خوشی به روزهای زندگی‌شان بیفزایند. ما بارها انتقاد شده‌ایم. بله، ولی در عوض علاقمندانی داریم که جای خالی این برنامه‌ها را همیشه در طی سالهای گذشته احساس می‌کردند و پشتوانه و دلگرمی ما همین یاران و دوستان هستند که با حضورشان مصائب و مشکلات را سهل می‌کنند.»

آنگونه که بنیانگذار بنیاد توس می‌گوید برای صحنه‌ای کردن چنین برنامه‌ای ۵۰ نفر دست‌اندر کار هستند.

کنجکاوانه در انتظاریم تا ببینیم آن عشقی که قرار است آتشی به عالم بزند، تا چه اندازه شعله‌اش گیرا خواهد بود.

الهه خوشنام
تحریریه: علی امینی

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه