حمایت ۷۸ دانشمند جهان از جنبش آزادیخواهی دانشگاهیان ایران
۱۳۸۸ تیر ۱۲, جمعهپرفسور دکتر علی گرجی، متخصص دردشناسی و استاد رشتهی فیزیولوژی اعصاب در دانشگاه مونستر آلمان است. وی در گفتوگو با دویچه وله به پرسشهایی در زمینهی تاثر جامعهی دانشگاهی و دانشمندان جهان از وقایع خشونتبار در ایران، بخصوص در عرصهی دانشگاهها، پاسخ میگوید. از امضاکنندگان دادخواستی که به ابتکار او تنظیم شده، دانشمندان نامآور رشتهی پزشکی هستند، چون ژروم انگل، دانشمند رشتهی اپیلپسی، محسن مهاجر، دانشمند رشتهی دردشناسی و بتینا اشپکمان، دانشمند رشتهی مغز و اعصاب. تمامی دیگر امضاکنندگان دادخواست نیز از نامدارترین دانشمندان رشتههای دانش جهان هستند.
دویچهوله: آقای پرفسور گرجی، انگیزهی شما برای تهیهی دادخواست و جمعآوری امضا از دانشمندان جهان در حمایت از دانشجویان و استادان ایرانی چه بوده است؟ چه چیز شما را بیش از همه برانگیخت که دست به عمل بزنید؟
علی گرجی: همان طور که میدانید، شاید اولین دانشگاه مدرن ایران حدود ۱۹۲۰ تاسیس شد و از آن زمان تا به حال دانشگاهها صدها بار مورد حملهی نیروهای پلیس یا نیروهای انتظامی به انحای مختلف قرار گرفتهاند. شاید اگر به حافظهی تاریخیمان رجوع کنیم، بزرگترین این حملهها در سال ۱۹۳۲ بود که در آذرماه آنسال سه نفر کشته شدند. نمونهی دیگر زمان انقلاب بود، سال ۱۳۵۷، سپس حدود دهسال پیش بود که در ۱۸ تیر به دانشجویان حمله کردند، و این آخرین نمونه که حدود دوازده روز پیش، این حمله اتفاق افتاد.
بهرحال به نظر میرسد که در تاریخ مملکت ما این کم کم به صورت یک روال عادی درمیآید که هرکسی به خودش اجازه بدهد به دانشگاهها حمله بکند. دانشگاه محیطی مقدس است، محیط علمی و محیط تحقیق، که برای رشد بشریت و پیشرفت انسانها در آنجا فعالیت میشود. دانشگاه باید مثل یک محیط مقدس، محیط مسجد یا محیط کلیسا باشد. نه اینکه هر کسی خواست به خودش اجازه بدهد که به آن حمله بکند. متاسفانه چه در زمان رژیم گذشته و چه در حال حاضر، بعد از این حملات کمی سروصدا میشود و سپس این مسئله به دست فراموشی سپرده میشود تا حملهی بعدی.
همان طور که میدانید حریم هر جایی را متولیاش نگه میدارد و متاسفانه از آنجایی که ما متولیها، ما کسانی که در دانشگاهها استاد هستیم، هیچ وقت نتوانستهایم واکنش صحیح و دقیقی را از خودمان نشان بدهیم، همین مسئله باعث شده است که این به صورت روال معمولی دربیاید و هیچ کس به آن توجه کافی نکند. بهرحال من تصمیم گرفتم که این دفعه واکنشی بینالمللی را نسبت به این حرکات شروع بکنیم و به آن کسانی که این کار را میکنند بفهمانیم که کار بسیار زشت و بدی را میکنند. نه تنها از دید خود مردم ایران، بلکه از دید کل دنیا. انشاالله این حرکت را ادامه خواهیم داد تا این که به توقف این حملات و توقف این دید که میشود اصلا به یک دانشگاه حمله کرد، برسیم.
دویچهوله: میتوانید برای ما راجع به دامنهی استقبال از این دادخواست بگویید؟ دانشمندان چه کشورهایی این دادخواست را امضا کردند؟
این دادخواست را ما برای کشورهای مختلفی فرستادیم و دامنه و پاسخ آن بسیار جالب بود. ما تقریبا از کلیهی کشورهای اروپایی، برای نمونه از آلمان، دانمارک، انگلیس، جمهوری چک، سوئد، ایتالیا و از هلند افرادی را داشتیم که آن را امضاء کردند. پرفسورها و استادان بسیار بسیار معتبر و شناختهشده در سطح جهان این دادخواست را امضاء کردند. از آمریکا همین طور، از ایالتهای مختلف و از دانشگاههای مختلف، از دانشگاه نیویورک بگیرید تا هاروارد و مونترال کانادا داشتیم و نیز از آمریکای جنوبی، از برزیل، شیلی. همان طور که میبینید از نقاط مختلف دنیا و از تمام مراکز معتبر یعنی از دانشگاههای درجهی یک دنیا و اساتید بسیار معتبر جهان این دادخواست را امضاء کردند و پشتیبانیشان را از دانشجویان و اساتید ایران اعلام کردند.
دویچهوله: دانشمندان چه رشتههایی از این دادخواست حمایت کردهاند؟
از تمام رشتهها، ولی بالطبع چون من خودم پزشک هستم، آنان نیز بیشتر در رشتههای پزشکی بودند. ولی ما از گروه تاریخ و گروه حقوق هم داشتیم کسانی را که امضاء کردند. ولی بیشتر افرادی بودند که در رشتهی پزشکی جراح مغز و اعصاب بودند یا متخصص قلب.
دویچهوله: امروز که این دادخواست دارد انتشار پیدا میکند، من دیدم که هفتاد و هشت نفر از دانشمندان غرب آن را امضاء کردهاند. در مورد دانشمندان غرب اغلب این طور گمان میرود که کاری به کار سیاست ندارند و مشغول آزمایشها و تحقیقاتشان هستند. ولی این امضاءها نشان میدهد که این داوری درست نیست؟
نه قطعا این طور است. من خودم یک محقق علوم اعصاب هستم؛ روزی دوازده یا فرضا چهارده، پانزده ساعت کار میکنم تا درد بیماری را که به عنوان مثال سردرد دارد، تخفیف یا تسکین بدهم. از آن طرف شما میبینید که انسانهایی که سالم هستند مورد حمله قرار میگیرند، کشته میشوند یا به شدت مجروح میشوند و تمام این دانشمندانی که در سطح دنیا به فعالیت علمی و تحقیقی مشغولند، هدفشان انسانها هستند. بالطبع نمیشود در مقابل این قضایا خیلی بیتفاوت بود. بعضی از دانشمندانی که این دادخواست را امضاء کردند، در زمان حملهی اسراییل به غزه هم واکنش نشان دادند.
این مسئله را باید آن کسانی که در ایران مسئول هستند، بهعنوان مسئلهای سیاسی در نظر نگیرند. این مسئلهای انسانیست. بخصوص وقتی این اتفاقات در دانشگاهها میافتد، این خطر برای جامعه خیلی زیاد خواهد بود. چون وقتی محیط دانشگاهها امن نبود، محیط کل جامعه هم امن نیست و این را تمام کسانی که این دادخواست را امضاء کردند و بسیاری افراد دیگر میدانند. من این دادخواست را حتا در وب سایت هم نگذاشتم و امضاءکنندگان فقط افرادی هستند که در اطراف میشناختیم و ازشان درخواست کردیم. یعنی این یک اعتراض سمبولیک است از کل دنیا. همان طور که میبینید ما از هر کشوری از سه چهار نفر از متخصصان درخواست کردیم و اغلب هم با علاقه این را امضاء کردهاند. به همین خاطر دید جهانی نسبت به این قضیه بسیار بد است و ما امیدواریم کسانی که میتوانند این قضیه را پیگیری کنند، به سرانجام نهایی برسانند و عدالتی را برقرار بکنند و این را متوجه بشوند.
دویچهوله: آیا تا چه حد این دانشمندان و همکاران شما به طور شخصی و خصوصی نسبت به دانشگاهیان در ایران ابراز احساسات کردند، با آنان ابراز همبستگی کردند؟
خیلی از آنها به من تلفن یا ایمیل زدند. این خیلی جالب باید باشد. خیلی از آنها کسانی هستند که با من به ایران سفر کردهاند برای شرکت در کنگرههایی که در سالهای گذشته تشکیل شده است. حتی قرار بود که در ماه سپتامبر همهی ما با پنج شش تن از دانشمندان آمریکایی و آلمانی و انگلیسی برای آموزش پزشکان در جهت درمان بیماری تشنج به ایران برویم. بعضی از آنها برای آموزش دانشجویان و درمان سردرد و آموزش پزشکان در آخر فروردین با من در ایران بودند. یعنی اینها افرادی هستند که به شکلی با ایران در ارتباط هستند. آنها خیلی نگران بودند و از من میپرسیدند، حتا آن کسانی که قبلا ایران بودند، میپرسیدند که آیا اتفاقی برای آن دوستان پزشکی که ما دیدیم و آن دانشجوها افتاده یا نه؟ بهرحال میگویم این نگرانی و این مسئله چیزیست که من تقریبا در مورد همههمکاران خودم میبینم که از من میپرسند از ایران چه خبر؟ یعنی این واکنش، این کاری که در ایران اتفاق افتاد، نه تنها باعث شوک مردم ایران شد، بلکه باید بگویم که باعث شوک حداقل جامعهعلمی در خارج از کشور هم شده است.
دویچهوله: در مجلهی انگلیسیزبان هفتگی "نیچر Nature" هم که یک مجلهی تخصصی علمی است، میبینیم که به فاصلهی یک هفته دو گزارش دربارهی وضعیت ایران و بخصوص فضای اختناق دانشگاههای آن چاپ شده است. میتوانیم نتیجه بگیریم، همان طور که شما هم الان گفتید، موضوع ایران و از جمله فشار بر دانشگاههای آن مورد توجه طیف وسیعی از علاقمندان به علم و دانش است.
بله، دقیقا. مقالاتی که در "نیچر" چاپ شده است، البته درست است که ما با آنها برای چاپ این مقالات همکاری کردیم، اما بهرحال هم علاقهی آنها و هم آگاهی آنها از مسایل ایران را نشان میدهد. "نیچر" یک مجلهی کاملا علمی است. البته خب سیاست هم یک نوع علم است، ولی علم غیرسیاسی را در این مجله چاپ میکنند و آن کسانی که "نیچر" را میشناسند، میدانند که هدف ازاین مقالات مجددا تذکر به مسئولین و جامعهی علمی ایران است که محافظت از حریم دانشگاهها یکی از مهمترین اصول یک جامعهی علمی است. بخصوص یک جامعهی علمی که بخواهد در جامعهی بینالمللی خودش را مطرح بکند، توجه نکردن به آن قطعا با واکنش بینالمللی مواجه میشود. در این مقالات عنوان شده است که هیچ گروه و هیچ دولت خارجی نیاز به دخالت در ایران ندارد و مردم ایران آنقدر آگاه و هوشیار هستند که خودشان راه خودشان را انتخاب بکنند. و بهرحال یکی از ارگانهایی که این حرکات را در ایران میتواند هدایت بکند، هم از طریق قانونی و هم از طریق عاقلانه، دانشگاهها هستند و عدم توجه به حریم دانشگاه قطعا باعث هرج و مرج و مشکلات بعدی در جامعه خواهد شد.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
تحریریه: شهرام احدی