1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

خاطرات عزت شاهی از علی فلاحیان

۱۳۸۵ دی ۲۹, جمعه

محمد حسین صفارهرندی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در همایش مسئولان ستادهای دهه فجر با اشاره به کتاب «خاطرات عزت شاهی» که به تازگی منتشر شده است، این کتاب را اثری ارزشمند توصیف کرد و گفت که «ستادهای دهه فجر می‌توانند آن را در تیراژ بالا منتشر کنند.» این در حالى‌ست که تبلیغ یک کتاب از سوی یک مقام عالیرتبه، چندان معمول به نظر نمی‌رسد.

https://p.dw.com/p/A3tV
محمدحسین صفارهرندی توصيه كرد که ستادهای دهه فجر خاطرات عزت شاهى را در تیراژ بالا منتشر کنند.
محمدحسین صفارهرندی توصيه كرد که ستادهای دهه فجر خاطرات عزت شاهى را در تیراژ بالا منتشر کنند.عکس: DW

آقای "عزت شاهی" یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق در سال‌های پیش از انقلاب بوده و پس از انقلاب نیز یکی از پایه گذاران "کمیته" بوده است. او با کناره گیری از مسئولیت در کمیته، عملا هیچ مسئولیت اجرایی دیگری را در جمهوری اسلامی ایران نیز نپذیرفته است.

عزت الله شاهی معروف به "عزت شاهی" فعالیت سیاسی و تشکیلاتی خود را با عضویت در موتلفه درسال ١٣٤١ آغاز کرده و با ازهم پاشیدن موتلفه پس از ترور حسنعلی منصور، جنبش آزادیبخش ملی ایران را پایه گذاری کرده است. او و دوستانش درمیانه بازی‌های آسیایی فوتبال که در سال ١٣٤٩ در ایران برگزار شد و پس از بازی میان ایران و اسرائیل، با آتش زدن دفتر هواپیمایی " ال- عال" (EL AL) در تهران به گروه ال عال معروف شدند.

او پس از چندی به ارتباط گیری با اعضای مجاهدین خلق می‌پردازد و به واسطه مرتضی الویری، با "وحید افراخته" ملاقات و گفت وگو می‌کند. عزت شاهی با نام مستعار و بدون اعلام هویت اصلی خود به عضویت مجاهدین خلق درمی‌آید اگرچه از همان ابتدا نیز – آنچنانکه در خاطرات خود ادعا می‌کند- نگاهی انتقادی به آنها نیز داشته است.

او در ١٥ اسفند ١٣٥١ بازداشت و تا آزادی خود در آبان ماه سال ١٣٥٧، زندگی در زندان را که با شکنجه‌های متداوم و مقاومتی مثال زدنی از سوی او همراه بوده، ادامه می‌دهد.

عزت شاهی در اواخر حضور در زندان به قطع رابطه خود با مجاهدین خلق اقدام می‌کند و به گروه معترضین می‌پیوندد. پس از آزادی از زندان به عضویت در کمیته استقبال از آیت الله خمینی برای ورود به ایران می‌پیوندد و زندگی سیاسی او پس از انقلاب آغاز می‌شود: «در همسایگی مدرسه رفاه، ساختمانی بود که حیاط و زیرزمینی داشت، افراد دستگیر شده را به این زیرزمین انتقال می‌دادند و ما مامور شده بودیم که از آنها محافظت کنیم. مایی که خود تا یکی – دوماه پیش زندانی بودیم حالا شدیم زندانبان.»

او بدین ترتیب به یکی از پایه‌گذاران "کمیته" تبدیل شد. خود می‌گوید:« آقایان صادق اسلامی، مهدوی کنی، باقری کنی، مطهری، ناطق نوری، بهزاد نبوی، محمد موسوی، الویری، خسرو تهرانی، علی و مصطفی قناد و من از اولین نفرات شکل دهنده کمیته انقلاب اسلامی بودیم.»

آقای عزت شاهی در تشریح فعالیت‌های کمیته‌ها، از بی‌حساب و کتاب بودن فعالیت برخی مناطق سخن می‌گوید. به عنوان مثال از منطقه‌ای نام می‌برد که مسئول کمیته آن آقای "شیخ نصرالله شاه آبادی" بوده و عملکرد او را چنین توصیف می‌کند:« هرچه اراذل و اوباش بود دور خودش جمع کرد. او کسانی را آورد پاسدار کرد که از آگاهی هم سرقت کرده بودند، یک حالت آپاچی و وحشیگری داشتند، متهم را که می‌گرفتند، مواد و اسلحه و وسایل و پولش را برای خود ضبط می‌کردند، بعد ولش می‌کردند.»

آقای عزت شاهی در بخشی از خاطرات خود به زمانی می‌پردازد که آقای ناطق نوری وزیر کشور شد و "کمیته را تحویل علی فلاحیان" داد. می‌نويسد:«دیگر نور علی نور شد! مشکلات ما تازه شد.»

عزت شاهی خبر از آن می‌دهد که در دوره ریاست آقای فلاحیان بر کمیته، تهیه بولتن از وقایع و ارسال آن برای مسئولین نظام – امری که بطور معمول بر عهده نهادهای امنیتی است – در دستور کار کمیته قرار گرفت.

او سپس با اشاره به استعفانامه‌ای که همان زمان در اعتراض به عملکرد فلاحیان در کمیته نوشته و در آن به "بریز و بپاش و اسراف در تمامی شئون و مراتب کمیته" اشاره کرده، می‌نویسد:« آنها می‌خواستند کمیته را شبیه سازمان "سی آی ای" کنند. یگان دریایی و یگان هوایی درست کردند، قایق و هلی کوپتر خریدند، پادگان و لشگر به وجود آوردند. و چون حساب و کتابی نبود، هرکسی هرطور می‌خواست عمل می‌کرد. سلیقه‌ای و برحسب ارتباطاتش عمل می‌نمود، نه بر اساس مصوبات مجلس و دولت. و با همین رویه مقدار متنابهی اسلحه و مهمات خریدند.»

عزت شاهی سپس می‌گوید که «بعدها این روند در وزارت اطلاعات آقای فلاحیان نیز دنبال شد و درواقع این وزارتخانه در دوره او بیشتر به وزارتخانه بازرگانی و تجارت می‌ماند تا اطلاعات».

آقای شاهی مدعی است در استفعانامه خود خطاب به فلاحیان نیز آورده است: «شمایی که دچار این اسراف‌ها شده‌اید و برای خودتان برو و بیایی درست کرده‌اید، ماشین ضدگلوله سوار می‌شوید، محافظ دارید و دفتر و دستکی به هم زده‌اید...اگر وحشت دارید روزها در ملاء عام ظاهر شوید، شما که ماشین و امکانات دارید شب سری به قبرستان شهدا بزنید.»

دو دهه بعد از نقل چنین خاطراتی از عملکرد آقای فلاحیان در کمیته، برخی از نویسندگان اصلاح طلب نیز چنین انتقاداتی را نسبت به دوران مدیریت او در وزارت اطلاعات وارد کردند.

اما به نظر می‌رسد توصیه آقای صفارهرندی، وزیر ارشاد دولت نهم، به خواندن خاطرات آقای عزت شاهی به خاطر طرح چنین انتقاداتی از آقای فلاحیان در این کتاب باشد- که پیش از این نویسندگان اصلاح طلب منتقد آقای فلاحیان همچون اکبر گنجی و عمادالدین باقی به خاطر طرح آنها راهی زندان شدند؛ بلكه چه بسا توصیه آقای صفارهرندی به خواندن این کتاب، به دلیل انتقادات تندی باشد که آقای عزت شاهی در بخش‌های مختلف خاطرات خود نسبت به مجاهدین خلق مطرح کرده است.

رضا خجسته رحیمی، برای دویچه وله از تهران