1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

رجبعلى مزروعى: دوره‌ی بسیار سختی را داریم طی می‌کنیم

۱۳۸۵ مهر ۱۰, دوشنبه

از زمان آغاز كار دولت نهم، يكى از وزارتخانه‌هاى دولت پيشين كه به‌كرات مورد حمله جناح موسوم به «اصولگرا» قرار گرفته وزارت فرهنگ و ارشاد است. و حال نيز، در مجلس شوراى اسلامى بحث ارسال گزارش تحقيق و تفحص از عملكرد وزارت ارشاد دولت محمد خاتمى به قوه قضاييه در جريان است. اين گزارش برخى از آثار فرهنگى و هنرى منتشرشده در دوران دولت قبلى را «مبتذل» و عليه «ارزشهاى انقلاب» معرفى مى‌كند.

https://p.dw.com/p/A3wa
”سانسور و خودسانسوری الان در عرصه‌ی فرهنگ کاملا حاکم شده است“
”سانسور و خودسانسوری الان در عرصه‌ی فرهنگ کاملا حاکم شده است“عکس: DW

در رابطه با اين گزارش و بحث ارسال آن به قوه قضاييه، مصاحبه‌اى داشتيم با رجبعلى مزروعى نماينده پيشين مجلس و عضو دفتر سياسى جبهه مشاركت ايران اسلامى.

مصاحبه‌گر: بهنام باوندپور

آقای مزروعی، رییس کمیسیون فرهنگی مجلس آقای عماد افروغ خواستار ارسال گزارش تحقیق و تفحص از عملکرد وزارت ارشاد دولت آقای خاتمی به قوه قضاییه شده‌اند. ممکن است ابتدا بفرمایید ارسال این گزارش به قوه قضاییه، در صورتی که عملی بشود، چه نتایج محتملی را خواهد داشت؟

رجبعلی مزروعی: برداشت من این است که صحبت ایشان فقط یک مانور سیاسی است. اتفاقا ارسال این گزارش به قوه قضاییه هیچ نتایجی را در پی نخواهد داشت، چون محتوای این گزارش حاکی از انجام هیچ جرمی نیست که قوه قضاییه بخواهد به آن رسیدگی کند. مباحثی که در این گزارش تحقیق و تفحص آمده، من فکر می‌کنم بیانگر اختلافات فکری و دیدگاهی هست که سالیان سال است در ایران بین دو جناح اصلاح‌طلب و اقتدارگرا جریان دارد. مجلس هفتم که اکثریت آن نیروهای اقتدارگرا هستند از این فرصت استفاده کردند و اینها را مکتوب کردند و من فکر نمی‌کنم ارسال اینها به قوه قضاییه هیچ پیامد و پیگردی داشته باشد.

گزارش تحقیق و تفحص از عملکرد وزارت ارشاد دولت پیشین به موارد مختلفی از تخلف در عرصه‌های فرهنگی اشاره دارد که اثبات هرکدام، در صورت اثباتش،‌ می‌تواند مجازاتهای سنگینی را برای مسئولان پیشین به همراه داشته باشد. نمونه‌های بسیاری را در این گزارش می‌شود دید. آیا فکر نمی‌کنید که ارسال این گزارش ممکن است آغاز برخورد گسترده‌ای با مسئولان فرهنگی در دولت آقای خاتمی باشد؟

رجبعلی مزروعی: سابقه‌ی ارسال گزارشهای تحقیق و تفحص به قوه قضاییه نشان می‌دهد که هیچ نتیجه‌ای نداشته، مهمترینش هم گزارش تحقیق و تفحص مجلس ششم از عملکرد صدا و سیما بود که در این گزارش بطور مشخص اشاره شده بود که صدا و سیما چه تخلفات روشن مالی‌ای را انجام داده، ولی خوب قوه قضاییه هیچ رسیدگی نکرد. در مورد این گزارش هم به قوه قضاییه من فکر می‌کنم قوه قضاییه اصلا نمی‌تواند وارد به این گزارش بشود، برای اینکه تخلفاتی که اینها بعنوان تخلف شمرده‌اند بیشتر ناشی از نوع دیدگاهی‌ست که اینها به موضوع دارند، مثلا راجع به کتاب، راجع به مطبوعات، راجع به سینما. اینها یک اختلافاتهای نگرشی هست که بین این دو جناح جریان دارد و من فکر می‌کنم اصلا نمی‌تواند قوه قضاییه این چیزی را که اینها بعنوان تخلف به آن اشاره کرده‌اند، در انطباق مفاد قانونی‌ای که می‌تواند مبانی رسیدگی در قوه قضاییه باشد قرار بدهد. اینکه مثلا به یک کتاب مجوز داده‌اند و در این کتاب این مسایل هست، اینها من فکر نمی‌کنم هرگز بتوانند برایش موادی را پیدا کنند که بخواهند بگویند جرمی اتفاق افتاده که بعد رسیدگی کنند. من قطعا چنین برداشتی ندارم که این گزارش مقدمه‌ای‌ست برای اینکه اینها یک برخوردهای جدیدی را با مسئولان فرهنگی دولت قبل یا نیروهای فرهنگی بخواهند انجام بدهند. من فکر می‌کنم این یک نوع پاسخگویی‌ست به حرفها و شعارهایی‌ست که نیروهای اقتدارگرا در سالهای گذشته برای نیروهای خودشان گفته‌اند و حالا می‌خواهند به یک نوعی این را پاسخگویی کنند که ما این را رسیدگی کردیم، ولی هیچ نتیجه‌ عملی برایش مترتب نخواهد بود.

پس آقای مزروعی بپردازیم به همین تفاوت دیدگاهها که شما هم به آن اشاره فرمودید. مواردی که در گزارش مزبور به آنها اشاره شده متبادرکننده‌ی این مسئله به ذهن است که انگار وزارت ارشاد در دولت قبلی به یک سیستم سیاسی دیگر غیر از جمهوری اسلامی متعلق بوده‌اند. آیا واقعا رادیکالیزم نیروهای موسوم به «اصولگرا» تا حدی‌ست که مسئولان فرهنگی پیشین را اصطلاحا افرادی «غیراسلامی» و یا «غیرخودی» می‌دانند؟

رجبعلی مزروعی: این اختلاف دیدگاهها و نگرش قبل از دوم خرداد هم وجود داشت و طبیعی‌ست الان بعد ازاینکه نیروهای اقتدارگرا توانستند مجلس و دولت را هم تسخیر کنند، این خودش را دوباره نشان می‌دهد. شما اگر به سالهای پس از ۶۸ برگردید، یک بحثی را آنموقع نیروهای محافظه‌کار رویش مانور می‌دادند بنام تهاجم فرهنگی و خوب در ذیل این بحث اتفاقات بسیار تلخ و ناراحت‌کننده‌ای در آن دوران و دوران بعدی اتفاق افتاده است. دو نگرش بین نیروهای موجود در جمهوری اسلامی وجود دارد. یکی نگرش نیروهای اصلاح‌طلب هست که به مصونیت فرهنگی در جامعه معتقد هستند، و یکی هم نیروهای اقتدارگرا که به ممنوعیت فرهنگی معتقد هستند. دو راهبرد کاملا متفاوت هست و این در همه‌ی بحثها وجود دارد. بنابراین نیروهای اصلاح‌طلب در زمان دولت آقای خاتمی بر مبانی این نگرش فضا را باز کرده بودند برای تولیدات فرهنگی و فکر می‌کردند از این طریق جامعه بهتر مصونیت پیدا می‌کند و بهتر می‌تواند با دنیا تعامل داشته باشد، داد و ستد فرهنگی داشته باشد و راه خودش را پیدا کند. نیروهای اقتدارگرا مثلا ممنوعیت استفاده از ماهواره را در مجلس چهارم که اکثریت محافظه‌کارها آنجا بودند تصویب کردند. مسایل دیگر هم بدنبال همین هست، یعنی یک نوع ممنوعیت را اینها بیشتر دنبال می‌کنند در تمام عرصه‌های فرهنگی و فکر می‌کنند از طریق این ممنوعیت می‌توانند آن پاک‌دینی و ارزشهایی که فکر می‌کنند در جامعه تثبیت کنند و مردم را نسبت به مفاسد و مسایلی که فکر می‌کنند نوعی تهاجم فرهنگی‌ست حفظ کنند. این گزارش تحقیق و تفحص به نظر منن بیانگر دیدگاه جناح اقتدارگرا نسبت به مسایل فرهنگی، بخصوص، عملکرد دوره‌ی دولت آقای خاتمی هست و من فکر می‌کنم این خودش بخوبی نشان می‌دهد این دو نوع نگرش چگونه توانسته‌اند خودشان را در جامعه‌ی ما نشان بدهند.

آقای افروغ گفته‌اند که در نخستین جلسه‌ی روسای کمیسیونهای مجلس با آیت‌اله خامنه‌ای، ایشان تاکید کرده‌اند که به‌ «دنبال رخنه‌گاه‌ها بروید» و حتا نام وزارت ارشاد را آورده‌اند. آیا با این وصف، می‌شود این نتیجه را گرفت که برخورد با مسئولان سابق وزارت ارشاد، حداقل در حد لفظی، از رهنمودهای رهبر جمهوری اسلامی است؟

رجبعلی مزروعی: این را که ما می‌دانیم در دوره آقای خاتمی رهبری از عملکرد وزارت ارشاد راضی نبودند و در مقاطع مختلف هم آن را نشان دادند و اگر بخواهیم به قبل‌تر هم برویم، شما می‌دانید که بحث تهاجم فرهنگی از سوی ایشان مطرح شد و بعدها این تبدیل شد به شبیخون فرهنگی. بهرحال من فکر می‌کنم نیروهای اقتداگرا نوع نگرش و برداشت‌شان با دیدگاه ایشان همسو هست و این چیز تازه‌‌ای نیست. آن رخنه‌گاه‌ها،‌ من فکر می‌کنم‌ بارها از طرف ایشان قبل از سال ۷۶ و روی ‌کارآمدن دولت خاتمی هم مطرح شده بود و اصلا آن جریان اصلاح قانون مطبوعات که طراحش سعید امامی و وزارت اطلاعات بود و مسایلی که بعد در مجلس پنجم در این مورد بوجود می‌آید و نهایتا موضعی که روزنامه‌ی «سلام» در اینباره گرفت و روزنامه‌ی «سلام» فداى یک چنین چیزی شد، اینها همه عقبه‌ی این مسایل هستند و من فکر می‌کنم که این بهرحال نوع نگرش و بینشی‌ست که اقتداگراها نسبت به مسایل فرهنگی دارد و متاسفانه الان هم با حاکمیت یکدستی که این جناح پیدا کرده، طبیعی‌ست که این نوع نگرش دنبال بشود و الان هم ما در زمینه مسایل فرهنگی کاملا با یک نوع بن‌بست‌ می‌شود گفت روبه‌روييم و تولید فرهنگی ما با انسداد دارد مواجه می‌شود در زمینه‌های مختلف و سانسور و خودسانسوری الان در عرصه‌ی فرهنگ کاملا حاکم شده، در همه‌ی زمینه‌ها، از مطبوعات بگیریم تا کتاب و فیلم و تئاتر و اینجور مسایل. و من فکر می‌کنم ما یک دوره‌ی بسیار سختی را داریم طی می‌کنیم و طبیعی‌ست که به لحاظ تولیدات فرهنگی ما با رکود و عقبگرد مواجه خواهیم بود.