1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

سمفونی درد

۱۳۸۶ آبان ۲۹, سه‌شنبه

از ۱۶ تا ۱۸ نوامبر سه نمایش از ایران در تئاتر "ان در رور" مولهایم به اجرا درآمد. نمایش "سمفونی درد" بیش از همه نظر تماشاچیان را به خود جلب کرد که به قدرت، ظلم و شکنجه می‌پردازد.

https://p.dw.com/p/CPZw
صحنه‌ای از نمایش "سمفونی درد"
صحنه‌ای از نمایش "سمفونی درد"عکس: Theater an der Ruhr

نخستین نمایش در مولهایم "دیدالوس و ایکاروس" بود به کارگردانی همایون قاضی زاده که عصر روز جمعه، ۱۶ نوامبر اجرا شد. نمایشنامه‌ی سمفونی درد، به کارگرانی حسین پاکدل عصر شنبه به صحنه رفت و آخرین نمایش "پلنگ خال‌هایش را پاک می‌کند" بود که کارگردانی آن را علی نرگس‌ نژاد به عهده داشت.

آیا باخ (Aya Bach)، همکار دویچه وله، نیم‌نگاهی دارد به "سمفونی درد":

گروه تا آخرین لحظه سرگرم تمرین است. آنها پیش از آن که تماشاچیان وارد سالن شوند، روی صحنه به سرعت یک آدمک پارچه‌ای از تکه‌های مختلف به‌هم می‌چسبانند. این آدمک چند لحظه بعد نقش مهمی را بازی می‌کند: نقش یک قربانی شکنجه که تکه تکه می‌شود. پاها، دست‌ها و سینه‌ی او از هم جدا می‌شوند و کله‌ی او به سیخ کشیده می‌شود، سیخی که از میله‌‌ی یک رخت‌آویز تشکیل شده است.

صحنه‌ای از نمایش "سمفونی درد"
صحنه‌ای از نمایش "سمفونی درد"عکس: Theater an der Ruhr

شخصیت اصلی نمایش مرد جوانی است که از طریق شکنجه توسط یک "استاد"، خود به یک شکنجه‌گر تبدیل می‌شود. "استاد" سادیست از سنگدلی‌های خود به وجد می‌آید و آنها را هنر می‌نمایاند و مراسمی مذهبی برای تزکیه؛ یک افراطی که جهان ار از ناپاکی می‌آلاید.

در کشور الهی ملایان، می‌توان از این نمایش برداشت‌های گوناگونی کرد. کارگردان نمایش، حسین پاکدل اما در باره‌ی اثر خود که از تیغ سانسور گذشته، ‌چنین می‌گوید:

«این قطعه‌ی نمایشی، داستان افرادی است که حکومت می‌کنند، در سراسر جهان، کسانی که زیردستان خود را می‌آزارند و شکنجه می‌دهند، و همزمان گمان می‌برند که برای قربانیان خود کارخوبی انجام داده‌اند».

تبادلات تئاتری

روبرتو چولی، مدیر تئاتر "ان در رور" (Theater an der Ruhr) ده سال است که به‌طور منظم به ایران می‌رود و کارهای نمایشی خود را اجرا می‌کند. کارها‌ی او هم از صافی سانسور رد شد‌ه‌اند. چولی در این مورد می‌گو‌ید:

«سانسورچیان، خود کارگردان تئاتر هستند و همه تلاش می‌کنند، راه‌هایی بیابند تا کارها از مانع سانسور رد شوند. اما در این اواخر فشار از بالا بیشتر شده است. هنگامی که وزیران فرهنگ بگویند، تنها تئاتر به‌دردبخور تئاتر مذهبی است، آنوقت کار سانسورچی هم مشکل‌تر می‌شود».

از زمانی که رئیس‌جمهور احمدی نژاد زمام امور را به دست گرفته، بیش از همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، وضعیت تئاترسازان سخت‌تر شده است. هنرمندان ایرانی حتی در خارج هم نمی‌توانند از این وضعیت انتقاد کنند. آنها همراهانی دارند که همه چیز را زیر نظر می‌گیرند. اما چولی در این مورد حرف می‌زند:

«تئاتر ایران نه ساختار مشخصی دارد نه پول، و هنرمندان هم این امکان را که از راه تئاتر زندگی‌شان را تأمین کنند، ندارند. همه درتلاشند که شغل دومی داشته‌ باشند. سانسور، فشار سیاسی، یک وزارت فرهنگ که مایل است جلوی تئاتر را بگیرد و رژیمی که می‌گوید، جای تئاتر اینجا نیست».

با وجود تمام مشکلات، فعالیت‌های تئاتری درایران، پویا و اعجاب‌انگیز هستند. اینکه می‌توان بخشی از آن را در غرب مشاهده کرد، در وهله‌ی اول ناشی از تلا‌ش‌های چولی است. او درهایی را گشود و تبادلات فرهنگی‌ای ایجاد کرد که بدون وجود او میسر نمی‌شد.

تیغ دولبه

طناب سیاست فرهنگی‌ای که فعالان بر روی آن بالانس می‌زنند، بسیار باریک است. در ایران این خطر وجود دارد که افراد، مورد شک قرار گیرند و به عنوان یدک‌کش سیاست فرهنگی دولت بدنام شوند. چولی ولی این دغدغه را ندارد، زیرا برای تئاترسازان ایرانی سفر به غرب شانس بزرگی است برای آشنایی با تئاتر غرب. دیدن اجراهای چولی در ایران هم برای آنها پراهمیت است. پاکدل، کارگردان تئاتر در این رابطه می‌گوید:

«از زمانی که در ایران می‌توان نمایش‌هایی از سراسر جهان، به‌ویژه آلمان دید، جوانان به دیدن آنها می‌روند. پس از آن خودشان به کارهای تجربی دست می‌زنند که این برای تئاتر ایران خیلی پرثمر بوده است. آنها تئاتر مدرن را کشف کرده‌اند و خیلی از آن آموخته‌اند.»

شاید تبادل فرهنگی باعث شود که در این فضای پر از نومیدی، جرقه‌ای از انرژی زده شود. حرف‌های پاکدل در این راستا اطمینان بخش‌است‌:

«هیچ سانسوری در جهان قادر نخواهد بود، جلوی فعالیت هنرمند را بگیرد. یک زبان هنری وجود دارد که در همه‌ی شرایط کارآست. کسی که می‌خواهد هنرش را نشان دهد، همیشه در جستجوی امکانات است، و بالاخره راه خود را پیدا می‌کند».

Aya Bach / برگردان: فریار