1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله
اجتماعی

شریعتی؛ نظریه‌پرداز انقلاب اسلامی یا چپ دموکرات؟

۱۳۹۶ تیر ۱۲, دوشنبه

چهلمین مراسم سالگرد مرگ دکتر علی شریعتی روز شنبه اول ژوئیه (۱۰ تیر) در شهر کلن آلمان برگزار شد. محمدرضا نیکفر، رضا علیجانی، یوسفی اشکوری و محمدباقر تلغری‌‌زاده سخنرانان این مراسم بودند.

https://p.dw.com/p/2fr1Q
Veranstaltung in Köln  zum 40. Jahrestag des iranischen Theologen Dr. Ali Shariati
عکس: DW/M. Shodjaie

مراسم چهلمین سالگرد مرگ دکتر علی شریعتی، پژوهشگر دینی در شهر کلن آلمان برگزار شد. این مراسم به ابتکار حسن یوسفی اشکوری و با همکاری رضا علیجانی، مرتضی کاظمیان و حسن فرشتیان تدارک دیده شده بود.

این گروه پیش از این مراسم یادنامه‌ای به همین مناسبت شامل مجموعه مقالاتی درباره شریعتی با نام "شریعتی، امروز و آینده ما" منتشر کردند که تحت سردبیری مهدی جامی و در لندن منتشر شده است.

عبدالعلی بازرگان، حسین پایا و علی پایا، سعید پیوندی، محمدباقر تلغری زاده، مهدی جامی، شیرین‌دخت دقیقیان، تقی رحمانی، اسفندیار طبری، رضا علیجانی، حسن فرشتیان، احمد علوی، مرتضی کاظمیان، جمیله کدیور، حسن محدثی، مجتبی مهدوی، محمدرضا نیکفر، حسن یوسفی اشکوری در این مجموعه مقالاتشان را درباره شریعتی ارائه داده‌اند.

Veranstaltung in Köln  zum 40. Jahrestag des iranischen Theologen Dr. Ali Shariati
حسن یوسفی اشکوریعکس: DW/M. Shodjaie

در ابتدای این مراسم یوسفی اشکوری در سخنانی که آغازگر مراسم بود یادآور شد که "نسل دهه ۴۰ و ۵۰ به ویژه کسانی که گرایش مذهبی داشتند از طلبه گرفته تا دانشجویان به نوعی با این نماد و نام و حرکت و تفکر نواندیشی دینی پیوند دارند"، هرچند با مواضع مختلف انتقادی، اعتراضی یا پذیرش کامل طرز تفکر شریعتی.

او برگزاری چهلمین سالگرد شریعتی را نوعی ادای دین به او دانست چرا که به گفته او این نسل به هر حال بخشی از تفکراتشان را از شریعتی وام گرفته‌اند.

اشکوری انگیزه این گروه از برگزاری چهلمین سالگرد شریعتی را برقراری نوعی گفت‌وگو و دیالوگ بین متعلقان به این جریان و منتقدان آن دانست، زیرا به عقیده او، برای ایجاد تغییرات مثبت در ایران به این گفت‌وگوها نیاز است. 

یوسفی اشکوری "بازگشت به عدالت و نفی هرگونه تبعیض در تمامی اشکال آن" را آرمانی ضروری برای حل مشکلات کنونی ایران و منطقه دانست. او تاکید کرد که با نقد و بررسی افکار نواندیشان دینی و تفکر شریعتی این بازگشت ممکن می‌شود.

شریعتی: اگزیستانسیالیستی مذهبی با گرایش‌های سوسیالیستی

میزگرد "بازگشت به عدالت" برنامه اصلی این مراسم بود که با شرکت محمدرضا نیکفر، رضا علیجانی و محمدباقر تلغری‌زاده و با گردانندگی مرتضی کاظمیان برگزار شد.

Veranstaltung in Köln  zum 40. Jahrestag des iranischen Theologen Dr. Ali Shariati
محمد باقر تلغری‌زادهعکس: DW/M. Shodjaie

محمدباقر تلغری‌‌زاده دانش‌آموخته فلسفه و محقق آثار شریعتی اولین سخنران این میزگرد بود. او نام شریعتی را نمادی دانست که با سه‌گانه عرفان، برابری و آزادی گره خورده است.

این پژوهشگر به سیر تفکر شریعتی پرداخت و نسبت اندیشه‌های او با سوسیالیسم و دموکراسی را شرح داد. تلغری‌زاده شریعتی را یک "اگزیستانسیالست مذهبی  با گرایشات غلیظ سوسیالیستی" دانست.

به نظر او شریعتی "سوسیالیسم واقعا موجود" یعنی آنچه را که در اردوگاه شرق پیاده می‌شد بر اساس اندیشه‌های اگزیستانسیالیستی نقد می‌کرد و معتقد بود که در این اردوگاه چیزی را از بین برده‌اند که اگر از انسان گرفته شود انسانیتش از او گرفته شده و آن آزادی است.

تلغری‌زاده در نهایت گفت که زودرس بودن انقلاب اجازه نداد که اندیشه‌های شریعتی شکل بگیرد و اشتباه بزرگ بخشی از جریان چپ مذهبی این بود که تفاوتی میان شریعتی و خمینی ندیدند در حالی که شریعتی معتقد بود "خداپرستی را آخوندیسم به ابتذال کشانده و وظیفه ما روشنفکران این است که اسلام را از منجلاب آخوندیسم بیرون بیاوریم".

"شریعتی؛ یک چپ دموکرات بومی"

رضا علیجانی فعال ملی مذهبی سخنران بعدی میزگرد "بازگشت به عدالت" بود. او به تشریح ارتباط شریعتی با جریان چپ به عنوان داعیه‌دار برقراری عدالت پرداخت.

به گفته علیجانی: «چپ ما نگاه نادرستی به شخص خمینی داشت و در او یک فرد ضد امپریالیسم عدالت‌خواه می‌دید ولی بعد دیدیم که در هردو جا اشتباه می‌کرد در حالی که هم این نگاه اشتباه بود و هم خط مشی اشتباه بود چون گره‌گاه جامعه ایران مشکل فرهنگ و سیاست بود به قول شریعتی استحمار و استبداد.»

او شریعتی را یک "چپ دمکرات بومی" نامید که توانست نگاه ساده‌گرایانه، کلیشه‌ای و رمانیتستی چپ آن دوره ایران را تغییر دهد. او در جای جای صحبتش شریعتی را به عنوان نماد جریان روشنفکری دینی و چپ مذهبی ‌نامید و معتقد بود شریعتی نماد این جریان بوده است.

تشخیص به هنگام خطر روحانیت

یکی دیگر از کارهای شریعتی از دید رضا علیجانی، تشخیص به موقع خطر روحانیت بود هرچند کسی هشدار او را جدی نگرفت.

Veranstaltung in Köln  zum 40. Jahrestag des iranischen Theologen Dr. Ali Shariati
رضا علیجانیعکس: DW/M. Shodjaie

علیجانی به پاره‌ای از سخنان شریعتی درباره روحانیت اشاره کرد مثلا اینکه گفته بود چرا همه منبرهای ما به نفع مستضعفین و همه رساله‌های ما علیه مستضعفین است. علیجانی ادامه داد: «یعنی فریب‌کاری یا حداقل دوگانگی در درون روحانیت را شناخت. چرا همه تریبون‌های ۵۷ تا ۶۰ به نفع پابرهنه‌ها اما همه قوانین علیه آنهاست؟ شورای نگهبانی که باید قوانین را فیلتر کند از منتها الیه راست انتخاب می‌شود، از توی این جریان نه ضد امپریالیست درمی‌آید نه نفع مستضعفین. این را شریعتی آن موقع خوب فهمید.»

شریعتی در جای دیگری گفته بود: «چشم امید داشتن به روحانیت، نوعی ساده لوحی است. اگر آبی نمی‌آورند، سبویی نمی‌شکنند، باید سپاسگزارشان بود.»

علیجانی نوع نگاه شریعتی به زنان را نیز نگاهی مترقی دانست که حتی امروز روشنفکری دینی هنوز به آن نرسیده است.

ضعف شریعتی: ندیدن نقش نهادها در جامعه

محمدرضا نیکفر دانش‌آموخته فلسفه و پژوهشگر آخرین سخنران مراسم چهلمین سالگرد دکتر علی شریعتی بود. او شریعتی را متعلق به جنبش دموکراتیک مردم ایران دانست که مشخصه او ارائه "تفسیری رهایی‌بخش" از اسلام است، «رهایی از استبداد سیاسی و رهایی از روحانیتی که در خدمت جهل و استبداد بوده است. این دو بعد از رهایی در دیدگاه شریعتی در هم تافته شده و از هم جدا نیستند.»

او سپس به تبیین دیدگاه شریعتی پرداخت و طرح شریعتی را "نشاندن دین به عنوان جنبش در برابر دین به عنوان نهاد" دانست. به نظر نیکفر، شریعتی اتوریته روحانیت را می‌شکند و در برابرش اتوریته دین جنبشی را قرار می‌دهد.

Veranstaltung in Köln  zum 40. Jahrestag des iranischen Theologen Dr. Ali Shariati
محمدرضا نیکفرعکس: DW/M. Shodjaie

از دید نیکفر، ضعف شریعتی در این است که نگاه جامعه‌شناسانه ندارد. او می‌گوید: «اینجا شریعتی دید جامعه‌شناسانه ندارد و توجه ندارد که جامعه به ویژه جامعه مدرن نهادین است و هر جنبشی نهادساز است. او تصور می‌کند که تاکید بر برابری و آزادی و معنویت کافی است تا سرنوشت جنبش، یک نهاد سرکوبگر و استثمارگر نباشد.»

از نگاه نیکفر چپ‌های غیرمذهبی هم همین بینش را داشتند و آنها هم جنبش‌گرا بودند و تاکید یک جانبه‌ای بر "منفیت" داشتند به طوری که به هر نیروی مخالفی امتیاز می‌دادند و غافل بودند که این "منفیت" در یک جنبش اسلام‌گرا چه عاقبتی خواهد داشت.

نیکفر می‌گوید: «چپ‌های مذهبی و غیرمذهبی متوجه نبودند که اینطوری نیست که همه نهادها در کنترل دولت باشند و اینطوری هم نیست که هرجا دولت نهادسازی کرده ما باید در برابر آن نهاد قرار بگیریم چون آن نهاد منفی است.»

به عقیده نیکفر: «چپ‌های مذهبی و غیرمذهبی ندیدند که جامعه تماما دولت نیست و چه بسا دولت در کنترل جامعه است، آن هم به شکل ارتجاعی. بنابراین همه انتقادها به دولت می‌شود و نهایت انتقاد به مردم این است که متاسفانه ساده‌اند و فریب می‌خورند.»

نیکفر از واژه "کینه به نهاد" در جریان چپ مذهبی و غیرمذهبی استفاده می‌کند و می‌گوید: «هردوی اینها چنان به نهاد کینه دارند که متوجه نیستند وقتی جنبش را برانگیزانی ممکن است این کینه به نهاد، به یک گسست تمدنی بینجامد و این گسست تمدنی گسل‌هایی را ایجاد می‌کند که این گسل پر شود از خون‌های ریخته‌شده در یک جنگ داخلی و این چپ حتی به استقبال این جنگ داخلی می‌رفت یعنی آرمان مبارزه مسلحانه این بود که جنگ داخلی دربگیرد و این تقدیس می‌شد و این خطر گسست تمدنی دیده نمی‌شد.»

"در بحث زنان، شریعتی از نواندیشان دینی کنونی جلوتر بود"

در بخش پرسش و پاسخ میان شرکت‌کنندگان در این برنامه و سخنرانان، یکی از مخاطبان از علیجانی خواست تا برخی از نظریات شریعتی درباره زنان را که او مترقی می‌داند برشمرد.

علیجانی در پاسخ گفت: «شریعتی بحث مردسالاری و ریشه‌های آن را مطرح کرده و اینکه در فهم قرآن این نگاه مردسالار ما دخالت می‌کند. بحث حجاب اجباری را مطرح کرده. شریعتی در تاریخ اسلام برخلاف نگاه مردانه ما، جا به جا زنان را می‌بیند، وقتی ابراهیم پسر محمد می‌میرد می‌گوید همه به محمد نگاه می‌کردند و نگران عذاب او بودند اما هیچکس به ماریه مادر ابراهیم نگاه نمی‌کند. شریعتی او را می‌بیند و می‌گوید او بیشتر از همه زجر می‌کشد.»

علیجانی تاکید کرد که روشنفکری دینی ایران در بحث زنان از متفکران مسلمان عرب عقب‌تر است. او گفت: «نواندیشی دینی ایرانی نسبت به نواندیشی دینی عرب در بحث زنان عقب‌مانده است یعنی دچار کورجنسی است. ۱۲۰ − ۱۳۰ سال پیش عبده تعدد زوجات را منسوخ و ممنوع کرد. نواندیش دینی ایرانی تازه هفت هشت سال است که دارد روی حجاب اجباری  حرف می‌زند.»

"اآیا شریعتی نظریه‌پرداز انقلاب ایران بود؟"

بخش زیادی از پرسش‌های مخاطبان حول نقش شریعتی در وقوع انقلاب و نیز قدرت گرفتن روحانیت در ایران بود.

رضاعلیجانی در پاسخ به این دیدگاه گفت: «من نمی‌گویم شریعتی، نواندیشی دینی به مفهوم عامش را اگر از ایران برداریم، اینطوری نیست که خمینی نمی‌آمد، بدترش می‌آمد. شما می‌گویید شریعتی سرباز برای خمینی ساخت؟ بله ولی سرباز برای مجاهدین هم ساخت. من قبول دارم که بخشی از طرفداران آقای خمینی کتاب‌های شریعتی را خوانده بودند اما عین همین در مجاهدین خلق و جبنش مسلمانان مبارز هم بود. بزرگترین مخالفان آقای خمینی در زندان هم کتاب‌های شریعتی را خوانده بودند ما این واقعیت را باید ببینیم.»

او گفت باید نیمه پر لیوان را هم دید: «اگر نواندیشی دینی مقداری کمک کرده به قدرت‌گیری روحانیت، از آن طرف کمک کرده که جامعه ایران گسست کم‌هزینه بکند، جامعه دوقطبی نشود. طرفداران سروش اسلحه نمی‌گیرند جلوی روحانیت بایستند، بلکه آرام آرام خودشان را تفکیک می‌کنند.»

در بخش پرسش و پاسخ، محمدرضا نیکفر تاکید کرد که: «شریعتی این خصلت را دارد که من چپ سکولار هم می‌توانم درباره‌اش صحبت کنم یعنی اجازه گفت‌وگو می‌دهد.»

او شریعتی را آیینه‌ای دانست که همه می‌توانند خود را در آن ببینند. البته تاکید کرد که اگر آثار شریعتی را به عنوان متون آکادمیک نگاه کند، هیچ کدامشان را قبول ندارد. اما با این حال گفت: «من شریعتی را جذاب می‌دانم. شریعتی یک چهره است، یک منبع اتویپایی است، یک عدالت‌خواه است و این خیلی مهم است.»

میترا شجاعی
میترا شجاعی روزنامه‌نگار