1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

عباس عبدی: به فضاهای قبل از انقلاب برمی‌گردیم

۱۳۸۶ بهمن ۱۹, جمعه

اهدافی که مردم دنبالش بودند این که به نسبت برابری و توسعه بشود و این که اخلاقیات بیشتر در جامعه رواج پیدا کند شود و طبیعی است که بخش قابل توجهی از آن انجام نشده، شاید هم این امرطبیعی نباشد.

https://p.dw.com/p/D4di
عباس عبدی
عباس عبدیعکس: DW

آقای عباس عبدی شما که به نسل انقلاب تعلق دارید نظر تان نسبت به انقلاب چیست و چه اهدافی این انقلاب داشت. آیا به این اهداف دست یافت؟

گرچه یک نسلی از ما و هم سن های ما آن موقع پیشتازتر بودند نسبت به انقلاب و حضورشان در انقلاب ولی واقعیت آن است در یکسال آخر انقلاب اکثر نسل های جامعه و طبقات سنی حضور داشتند و انقلاب محصول نسل خاصی نیست.

اما این که به آرزوها و آرمانهایی که فکر می‌کردند رسیدند به برخی قطعا آری و برخی هم نه

آنهایی که رسیدند مهمترین اش استقلال بود از نظر مبانی . قبل از انقلاب تصور می شد که تصمیم در ایران گرفته نمی‌شود. حتی شاه هم تصمیم گیر اصلی نیست از این نظر آدم ها فکر می‌کردند در سرنوشت خودشان دخیل نیستند. به همین دلیل نمیتوانستند مشارکت سیاسی و اجتماعی موثری داشته باشند.

طبیعی نیست که این مسسله بعد از انقلاب بی برو برگرد دگرگون شد.

این لزوما به این معنا نیست که وقتی استقلال فراهم می شود و استقلال در تصمیم گیری ومشارکت بوجود بیاید، لزوما تصمیمات هم خوب و کارا باشد ولی در هر حال یک گام خیلی مهم است.

اما اهداف و آرزوهای دیگر. اهدافی که دنبالش بودند این که به نسبت برابری و توسعه بشود و این که اخلاقیات بیشتر در جامعه رواج پیدا کند شود و طبیعی است که بخش قابل توجهی از آن انجام نشده شاید هم این امرطبیعی نباشد.

به دلیل این که جامعه پیچیدگی های خاص خود را دارد وقتی فرد در یک جامعه استبدادی باشد درک از جامعه و حل مشکلات جامعه سطحی است ، پیچیدگی های آن اگر نگوییم خیلی ساده لوحانه، بسیط است.

به همین دلیل وقتی که پیروز می شوند لزوما نمی توانند جامعه را باید و شاید رهبری و هدایت کنند به سمتی که آن اهداف متحقق شود. به همین دلیل رفتارهایی همه گروهها چه آنها که در پوزیسیون و قدرت هستند چه آنها که اپوزیسیون بودند رفتارهایی از خود بروز می دهند که این رفتارها بیش از آنکه متناسب با آرمانها باشد خلاف آن آرمانهاست. و در واقع بیشتر آموزشگیری از یک نظام استبدادی و همان نظام پیشین است.

به همین دلیل می‌بینیم که آن اهداف برقرار نشده و هرچه قدرهم به سالهای اخیر یعنی سالهای بعد از اصلاحات می‌رسیم از آن اهداف و فرایندها دورتر می‌شویم حداقل در بعضی از زمینه ها. نمونه روشنش انتخابات است و با این حذف گسترده ما داریم برمی‌گردیم به فضاهای قبل از انقلاب.