1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

ماجرای تعلیق روزنامۀ «خبر ورزشی» • گفت‌وگو با مجید وارث

۱۳۹۰ اردیبهشت ۷, چهارشنبه

روزنامۀ «خبر ورزشی» در پی شکایت باشگاه پرسپولیس به مدت ۴ ماه به تعلیق از انتشار محکوم شده است. پشت پردۀ این رویداد عجیب چیست؟ آیا این پیامد حساب‌های تسویه نشده است؟ گفت‌وگویی در این باره با تحلیلگر ورزشی مجید وارث

https://p.dw.com/p/RKfY
عکس: DW

مصطفی شکری، وکیل مدافع باشگاه ورزشی پرسپولیس روز سه‌شنبه (۲۶ آوریل/ ۶ اردیبهشت) اعلام کرد به دنبال شکایت این باشگاه از روزنامه "خبر ورزشی" و سایت "خبرآنلاین" دادگاه این دو رسانه را به ۴ ماه تعلیق از انتشار محکوم کرده است.

آقای شکری به خبرگزاری ایسنا گفت که جرم این دو رسانه "نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی" بوده است. به گزارش خبرگزاری ایسنا و به نقل از وکیل باشگاه پرسپولیس، دادگاه تجدید نظر حکم دادگاه بدوی را تایید کرده است. روزنامه "خبر ورزشی" یکی از پرتیراژترین روزنامه‌های غیر سیاسی در ایران است.

مجید وارث، ژورنالیست تحلیلگر ورزش ایران در گفت‌وگو با بخش فارسی دویچه وله به بررسی و تفکیک جوانب این رویداد و پشت پرده‌های احتمالی آن پرداخته است. برای شنیدن این گفت‌وگو این‌جا را کلیک کنید!

دویچه‏وله: آقای وارث، در پی شکایت باشگاه پرسپولیس تهران از روزنامه "خبر ورزشی" و سایت اینترنتی "خبرآن‏لاین" و حکم دادگاه، این دو رسانه‏ی ایرانی برای مدت ۴ ماه در حالت تعلیق قرار گرفته‏اند. شما به عنوان یک ژورنالیست ورزشی کهنه‏کار، این خبر را چگونه ارزیابی می‏کنید؟ آیا در دنیای ورزش این قابل فهم و درک خواهد بود که به عنوان مثال، روزنامه‏ی "دیلی‏ میرور" انگلیس در پی انتقادی هرچند نابه‏جا از باشگاه "منچستر یونایتد" و شکایت این باشگاه، ۴ ماه از فعالیت حرفه‏ای خودش محروم شود؟

مجید وارث: این اخبار در ورزش ما و در جامعه‏ی ما تازگی ندارد. این‏که شما آن را با "دیلی ‏میرور" و "منچستر یونایتد" مقایسه می‏کنید، به اعتقاد من، قیاس مع‏الفارق است. یعنی چه چیز باشگاه "پرسپولیس" مانند "منچستر یونایتد" است و یا چه چیزی در "خبر ورزشی" شبیه "دیلی‏میرور" است که ما این دو مورد را در کنار هم قرار بدهیم؟ این هم خبری است در دل ده‏ها، صدها و شاید هزاران خبری که با هیچ عقل سلیمی قابل اندازه‏گیری نیست.

من خیلی تعجب نمی‏کنم. به‏خاطر این‏که این‏ها بده‏بستان‏ها و برخوردهایی است که در جامعه ما و در ورزش ما حضور دارد و مقایسه‏ای که شما به آن اشاره کردید، تا حدود زیادی به بیراهه رفتن است. در این جامعه من از این خبر، همان‏طور که گفتم، متأسفانه چندان تعجب نمی‏کنم. هرچیزی در این جامعه ممکن است و ما باید این‏گونه اخبار را در قالب وسیع‏تر آن نگاه کنیم. در زمانی که یک‏باره در طول یک سال، ۷۰ روزنامه بسته می‏شوند، بسته شدن "خبر ورزشی" که یک روزنامه‏ی زرد ورزشی است هیچ تعجبی ندارد.

اما این مسئله چندین جنبه‏ی متفاوت دارد؛ یک جنبه‏ی ورزشی، یک جنبه‏ی ژورنالیستی و هم‏چنین یک جنبه‏ی قضایی دارد. اگر ما این سه جنبه را از یک‏دیگر تفکیک کنیم، آیا به این نتیجه می‏رسیم که پشت پرده حساب‏های تسویه نشده‏ای میان پرسپولیسی‏ها و "خبر ورزشی" وجود داشته که به این‏جا منتهی شده است؟

من از پشت پرده که خبری ندارم. اما همان‏طور که گفتم، چنین خبری از نظر من، مورد عجیبی نیست. طی این سال‏ها شاید تا چندصد روزنامه بسته شده‏اند و همه‏ی آن‏ها هم در ظاهر، بر اساس قانون مطبوعات و هیأت نظارت بر مطبوعات و این داستان‏ها اتفاق افتاده است. روزنامه‏هایی که تأثیرشان در جامعه به‏مراتب بیشتر از روزنامه‏ی "خبر ورزشی" بوده است.

هرچند این کار اساساً تعجب من را برنمی‏انگیزد، اما اگر تعجبی بخواهم بکنم از این است که من هرچه روزنامه‏ی خبر ورزشی را نگاه می‏کنم، می‏بینم اصلاً چیزی نمی‏نویسد، جز عکس‏هایی از فوتبالیست‏ها، کارلوس کروش و یا این‏که ماشین فلانی این‏طور یا آن‏طور بوده است و…

به علت این‏که هیچ چیز خاصی در این روزنامه نمی‏بینم، حرف شما را تایید می‏کنم که احتمالاً پس پرده یک یقه‏گیری یا درگیری‏ای بوده که این‏جوری خواسته‏اند با روزنامه تسویه حساب کنند. من خیلی به این حساب نمی‏گذارم که چون این روزنامه در جهت منافع مردم چیزی می‏نوشته، خواسته‏اند جلوی آن را بگیرند.

در جامعه‏ی ورزش ایران خیلی‏ها مطلع هستند که بسیاری از ژورنالیست‏های ورزشی حالت دلال بازیکن را نیز دارند و در نقل و انتقالات بازیکن‏ها از یک تیم به تیم دیگر سهیم هستند و در این میان درآمدی هم کسب می‏کنند. به نظر شما، آیا این مسئله می‏تواند نکته‏ای در حساب‏های تسویه نشده میان پرسپولیس و خبر ورزشی بوده باشد؟

مجید وارث، تحلیل‌گر ورزشی
مجید وارث، تحلیل‌گر ورزشیعکس: IRNA

اگر ژورنالیستی در کار نقل و انتقالات باشد (آن‏طور که می‏گویند) و مطالبی را به نفع ورزشکاری می‏نویسد که احتمالاً نرخ او را بالا ببرد و بعد خودش منتفع بشود از قرارداد احتمالی و ناحقی که فوتبالیستی از باشگاهی یا جایی بگیرد، اسم او دیگر ژورنالیست نیست، بلکه دلال است. یا حداکثر امتیازی که بخواهم به او بدهم، این است که بگویم ژورنالیستی است که دلالی می‏کند.

خود من حدود ۴۰ سال است که به عنوان یک ژورنالیست کار می‏کنم. من ژورنالیست قابلی نیستم، ولی آن‏چه را بلدم انجام داده‏ام. اما تا به‏حال با بازیکنی راجع به این مسائل صحبت نکرده‏ام.

اصلاً قالب روزنامه‏نگاری در جامعه ما عوض شده، مانند همه‏ چیز دیگر ورزش ما. مگر مسئولین ورزش ما، کسانی که باشگاه پرسپولیس و یا دیگر باشگاه‏ها را می‏گردانند، از این مسائل منتفع نمی‏شوند؟! محیطی است که به قول ناصر حجازی: «ما چه چیزمان پاک است که حالا فوتبال‏مان ناپاک است؟» شما تمام این روزنامه‏های ورزشی را صبح به صبح ورق بزنید، دریغ از مقاله‏ای که دو ریال از خواندن آن گیر مردم بیاید! جز چندتا عکس، گزارش یک بازی و حرف‏های صدتا یک غاز…

شما کیهان ورزشی ۴۰ سال پیش را نگاه کنید، ببینید افرادی مانند عبداللهی، دُری یا دیگران چه می‏نوشتند و آن را مقایسه کنید با روزنامه‏های امروز. من خیلی عذرخواهی می‏کنم از برخی از روزنامه‏نگاران جوانی که قلم دارند، اما فرصت و میدان نوشتن، آن‏طور که باید و شاید ندارند. اما باید بگویم که روزنامه‏نگاری ورزشی در ایران، واقعاً به شکل اسفناکی پایین آمده است. یعنی نه تجربه‏ای، نه سوادی، نه تجزیه و تحلیلی، هیچی…!

به نظر شما، کارلوس کروش سرانجام جان سالم به‏در خواهد برد، از جامعه عجیب مطبوعات ورزشی در ایران؟ یا او هم مانند دیگر مربیان داخلی و خارجی، در پایان توسط مطبوعات ورزشی ایران سوزانده خواهد شد؟

من مانند بعضی‏ها پیش‏گو نیستم - می‏دانید که در مملکت ما پیش‏گو زیاد است - اما اعتقاد دارم که کارلوس کروش فکرهایش را کرده و قرارداد ایران به نفع‏اش بوده که آمده است. من دل‏ام شور آقای کارلوس کروش را اصلاً نمی‏زند. من دل‏ام شور فوتبالی را می‏زند که به این روز اسفل السافلین (جهنمی) افتاده است. آقای کارلوس کروش اگر قراردادی بهتر داشت و به جایی بهتر از ایران می‏توانست برود، قطعاً می‏رفت.

نگاه من به ایشان این است که مربی‏ای است که سوابق بسیار خوبی دارد، قرارداد خیلی خوبی هم گرفته و مطمئن‏ام که ایشان از این مسائل مطلع است و مانند برانکو که سال‏ها با این مطبوعات توانست کار کند، آقای کروش هم راهش را پیدا می‏کند و با آن‏ها کار می‏کند. شما خیلی نگران این‏که به آقای کارلوس کروش خوش می‏گذرد یا نه، نباشید. ایشان الان چندین ماه است که آمده‏اند، اما هنوز تمرینی نداشته‏اند و حتی مربی تیم امید را قرار بود انتخاب کند که هنوز انتخاب نکرده است.

کارلوس کروش به عنوان یک فرد، هر قدر هم خوب باشد، در مجموعه‏ای که قرار می‏گیرد، اگر بخواهد کار کند، ناچار است به سمت رنگ آن مجموعه جلو برود و هم‏رنگ بشود. وگرنه باید بنشیند کنار و یا این‏که به خارج از کشور برود. شما اگر به عنوان یک فرد هم‏رنگ نشوید، قطعاً یا خداحافظی خواهید کرد یا ناچار به این خواهید شد که هم‏رنگ شوید.

آقای کارلوس کرش اول به مطبوعات گفته بود که همسرم نمی‏خواهد بیاید. اما امروز اتفاقاً در همین روزنامه‏ی "خبر ورزشی" دیدم که تیتر بزرگ‏اش این بود که خانم کروش گفته: «من در ایران احساس امنیت و خیلی خوبی می‏کنم». ایشان در پرتغال احساس امنیت نمی‏کند، حالا در ایران… این همان روزنامه‏ای است که ۴ ماه تعطیل‏اش کرده‏اند. تعطیلی این روزنامه‏ها خیلی به جامعه ما ضربه نمی‏زند.

مصاحبه گر: فرید اشرفیان
تحریریه: علی امینی

برای شنیدن لینک صوتی گفت‌وگو با مجید وارث بر لینک پایین کلیک کنید.