1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

معضل سياسى بى پناهى امدادگران در عراق و افغانستان

پتر فيليپ۱۳۸۳ مرداد ۱۵, پنجشنبه

به گفته دبيركل سازمان ملل متحد اين سازمان از هيچ كشورى پيشنهاد حمايت نظامى در عراق دريافت نداشته است. براى همين ماموريت فرستاده سازمان ملل در عراق، اشرف جهانگير غازى، بايد به فرماندگى ارتش امريكا انجام گيرد. چنين چيزى براى سازمان ملل و سازمانهاى امدادگر در عراق _ و در افغانستان نيز _ چشم اندازى شهامت بخش نيست.

https://p.dw.com/p/A4q7
پزشكى از سازمان “پزشكان بدون مرز” در حال رسيدگى به بيماران در افغانستان
پزشكى از سازمان “پزشكان بدون مرز” در حال رسيدگى به بيماران در افغانستانعکس: AP

يكى از مفسران روزنامه آلمانى تاتس مى نويسد كه برآشفته كننده است كه برندگان جنگ تهاجمى اى كه حقوق ملل را زير پا نهاده است، مسائلى را بوجود آورند كه مخالفان جنگ ديگر نتوانند آنها را ناديده بگيرند. اين مفسر اما سپس مى افزايد كه تنها برآشفته شدن هم فايده اى ندارد. و واقعا هم اين طور است: آنچه اينك مهم است، اين است كه كمك شود، چه در مورد عراق، چه در مورد افغانستان _ كه براى بسيارى به موردى فراموش شده تبديل شده است. بايد كمك شود تا اين كشورها راه خود را به زندگى اى عادى و طبيعى بيابند، اقتدار كامل پيدا كنند و _ اميد است _ دموكراسى در آنها برقرار شود.

اما نمى گذارند كه كمك كردن كار راحتى باشد: دبيركل سازمان ملل متحد كوفى عنان هم سپس شكوه مى كند از اينكه هيچ كشورى حاضر نيست از ماموريت جديد سازمان ملل در عراق حمايت نمايد و اينكه بدين خاطر سازمان ملل در درجه نخست نياز به پشتيبانى نيروهاى مسلح امريكايى دارد. و اين چشم انداز چندان اميدواركننده اى نيست، چون مى بينيم كه چنين پشتيبانى اى تا چه حد فايده بخش است. و مى دانيم كه تا چه اندازه چنين درآميختگى اى موجب مى شود كه سازمان ملل بار ديگر در چشم مخالفان دولت امريكا در صف متهاجمان و اشغالگران قرار داده شود و در نتيجه دشمن تلقى گردد.

يك سال پيش ديديم كه اين براى سازمان ملل به چه معنا مى تواند باشد، يك سال پيش كه مقر اصلى اين سازمان در بغداد را ويران كردند. اين را نيز بايست در نظر داشت كه پس از آنكه كشورهايى اعلام كردند كه در برنامه هاى بازسازى عراق شركت خواهند نمود، هدف حمله قرار گرفتند، شهروندانشان ربوده شدند و برخى از آنان به شيوه اى بيرحمانه به قتل رسيدند. كارمندان سازمانهاى امدادگر هم مدتهاست از اين كشورها خارج شده اند، چون خشم تروريستها كور است يا چون تروريستها به هر خارجى اى به چشم همدست امريكاييها مى نگرند.

شبيه همين قضيه را مى توان در افغانستان مشاهده كرد: پس از قتل دو تن از كاركنان سازمان امدادگر مالتزر Malteser اين سازمان تصميم گرفت به كار خود در منطقه جنوب شرقى افغانستان كه در آن طالبان باز قدرت گرفته اند، پايان دهد. چند روز پيش از آن سازمان “پزشكان بدون مرز” از اين هم فراتر رفته، اعلام كرده بود كه كاركنان خود را از سراسر افغانستان خارج مى كند. علت اين تصميم گيرى تنها اين نبود كه پنج تن از كاركنان اين سازمان را كشته بودند، بلكه اينكه طالبان دست به تبليغات عليه اين سازمان زده و ادعا كرده بودند كه با امريكاييها همكارى مى كند. و اين تهمتى است رسوايى برانگيز كه عليه آن در اوضاعى چون اوضاع افغانستان يا عراق كارى نمى توان كرد. استدلالى منطقى اينجا ابدا كارساز نيست.

در نهايت اين فقيران و نيازمندان اند كه در اين ميان آسيب مى بينند: “پزشكان بدون مرز” كلينيكهاى خود را كه تا چندى پيش در مناطق مختلف افغانستان به مردم كمك دارويى و درمانى مى رساندند، بسته است. دولت مركزى افغانستان نمى تواند اين فقدان را جبران كند، امريكاييها هم اين كار را نمى كنند. بازى سرنوشت را ببين كه در پى آن مردم هر چه وضعشان بدتر شود بيشتر پذيراى عقايد تندرو مى گردند. و اين هم براى عراق و هم براى افغانستان صادق است. و بدين ترتيب اين دو كشور از هدف دست يافتن به دولتى نو، مدرن و بيش از هر چيز آزاديخواه دور مى شوند.

افترا زدن به امدادگران و آماج حمله ساختنشان راهكارى است پست كه تاكنون وسيله اى براى دفع آن يافت نشده است. از امريكا فاصله گرفتن نيز فايده اى نمى بخشد، چون بدون امريكاييان هم نمى توان كارها را پيش برد. اين معضلى است كه هنوز تا مدتها اذهان را به خود مشغول خواهد داشت.