1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نمايشگاهى بحث برانگيز درباره «فراكسيون ارتش سرخ» در برلين

۱۳۸۴ اردیبهشت ۲۰, سه‌شنبه

جامعه ای که بنيادش بر پايه های مردمسالاری نهاده شده است، هيچ پروايی ندارد تا به گروهها و سازمانهايی که روزگاری با آن دشمنی می ورزيدند و می کوشيدند تا با عمليات خشونت آميز و ترور بنياد مردمسالاری را ريشه کن کنند، نه تنها جايگاه ويژه ای در تاريخ بدهد که حتا اجازه دهد تا درباره ی آنها و تاثيراتی که در روابط فرهنگی، سياسی و اجتماعی برجای گذارده اند نمايشگاه ويژه ای برگزار گردد تا نسلهای پسين تر با ديدن آثار ترور و خش

https://p.dw.com/p/A67J
عکس: dpa

ونت، که از آن دوره بازمانده است، خود آن را تفسير و داوری کنند.

اگرچه برگزارکنندگان نمايشگاه «ترور: فراكسيون ارتش سرخ» در برلين برآن هستند که اين نمايشگاه نه جنبه ی سياسی و نه جنبه ی تاريخی دارد، اما واقعيت اينکه سازمانی که خود را فراکسيون ارتش سرخ می ناميد بخشی از تاريخ قرن بيستم آلمان است که يکدوره ترور و خشونت در آلمان پديد آورده بود.

همه چيز با ديدار شاه ايران از آلمان آغاز گرديد. جنبش دانشجويی آلمان در سال ۱۹۶۷، تظاهرات بزرگ عليه شاه ايران در برلينو کشته شدن بنه اونه زورگ، دانشجوی آلمانی، به مسير ديگری کشانده شد که از بطن آن يک گروه چريک شهری زاييده گرديد که نخست بنام بنيانگذاران آن «بادر ماينهوف» ناميده می شد.

فعاليت های پنهانی و افراطی و عمليات تروريستی اين گروه که پس از آن خود را «فراکسيون ارتش سرخ» ناميد و همکاريش با سازمانهای تروريستی سالهای دهه ی ۷۰، چون «سازمان آزاديبخش فلسطين» گسترش يافت. سرانجام پس از آنکه شماری از اعضای سازمان دستگير و يا کشته شدند، پس از گذشت ۳۰ سال «فراکسيون ارتش سرخ» در سال ۱۹۹۷ انحلال خود را اعلام کرد و بدينگونه فصل فعاليت های تروريستی اين سازمان نيز پايان يافت.

اکنون ۵ سال پس از اعلام انحلال آن در برليننمايشگاهی برپا شده است که در آن آثاری از هنرمندان معاصر و نيز عکسها و فيلمهای مستند از رويدادهايی که در دوره ی فعاليت «فراکسيون ارتش سرخ» در روزنامه ها و هفته نامه و همچنين در گزارشهای تلويزيونی منتشر شده بودند، به نمايش گذارده شده اند. در ۲ سال پيش هنگامی که برنامه ی برگزاری چنين نمايشگاهی مطرح می شد منتقدين برگزارکنندگان را متهم کردند که می خواهند از تروريسم اسطوره ای بسازند و به آن چهره ای مقدس دهند.

«کلاوس بيزن باخ» برگزارکننده ی اين نمايشگاه، اما تاکيد می کند که نمايشگاه نه جنبه ی سياسی و يا تاریخی دارد، بلکه هدف از آن بدون هرگونه تفسير از سوی برگزارکنندگان نشان دادن عکس العمل رسانه ها در پيوند با «فراکسيون ارتش سرخ» است، و از سوی ديگر،‌ ديدگاه هنرمندانی را بازتاب می دهد که تحت تاثير زشتی های تروريسم به خلق آثار هنری پرداخته بودند.

در مجموع ۱۰۰ اثر هنری از ۵۰ هنرمندان در اين نمايشگاه ديده می شود که از سالهای نخستين دهه ی ۷۰ به بعد خلق شده اند. در ميان آنها نام هنرمندان نام آوری چون «گرهارد ريشتر»، «يوزف بويس»، «مارتين کی بر»، «زيگمار پولکه» و «يورگن ايمندورف» به چشم می خورد. در يک تعبيه بنام «مردگان» کار «هانس پتر فلتمان» تصاوير ۹۰ تن گذارده شده است که در پيوند با عمليات تروريستی «فراکسيون ارتش سرخ» جان خود را از دست داده اند. بر روی يک سکوی بتونی که نام تروريستها با قلم مو نوشته است باطری های اتومبيل نصب گرديده است که «ردولف هرتس» خالق اين اثر آن را «تخليه ی قوای ميليس» ناميده است. و از «يوزف بويس» هنرمند سرشناس آلمانی دو تابلو ديده می شود که در کفش سرپايی فرو رفته اند و بر روی آنها نوشته شده است که: «من خود بادر و ماينهوف را به خانه ی اسناد می برم».

همچنين کارهای ديگری هستند که تنها به قربانيان «فراکسيون ارتش سرخ» پرداخته اند. يک تابلوی رنگ و روغن کار «فليکس دوروزه» چشم انداز ويرانی را نشان می دهد که بر روی آن نامهای «شلاير»، «پونتو»، «هرهاوزن» و «بوبک» قربانيان سرشناس تروريسم با قلم مو نقاشی شده است، و «مارسل ادن باخ» تصوير معروف «شلاير» رييس اتحاديه ی کارفرمايان آلمان و قربانی تروريسم را نشان می دهد که تابلويی در دست گرفته است که بر روی آن نوشته شده: «زندانی فراکسيون ارتش سرخ ۶ سپتامبر ۱۹۷۷».

فليکس انسلين که مادرش «گودرون انسلين» يکی از اعضای فعال «فراکسيون ارتش سرخ» بود، می گويد که «قربانيان فراکسيون به هيچ وجه فراموش نشده اند». اين نمايشگاه به بازديدکننده امکان می دهد تا به روابط پيچيده در يک جامعه ی صنعتی پيشرفته و به انگيزه های نارضايتی ها بی انديشد.

پرويز حمزوى