همدردی کودکان ایران با کودکان غزه
۱۳۸۷ دی ۱۱, چهارشنبهدویچهوله: آقای سبحانی، جنگ در غزه از شنبهی پیش شروع شده و هنوز ادامه دارد. آرا و نظرات سیاستمداران را در این مورد در رسانهها میشنویم و میخوانیم. شما فعال در خانهی کودک شوش هستید. فعالان حقوق کودک بیانیهای در این زمینه دادهاند. میتوانید لطفا در این مورد توضیحی برای ما بدهید؟
جاوید سبحانی: جنگ در منطقهی غزه دارای تاریخچهای طولانی است. نزدیک به شصت سال است که در فلسطین جنگ وجود دارد و جدیدا با تحولاتی که اتفاق افتاده، شدت این جنگ بیشتر از گذشته شده است. آن چیزی که برای ما فعالان حقوق کودک اهمیت دارد نقض حقوق کودک به واسطهی شرایط جنگی در این منطقه است. براساس مادهی ۳۸ کنوانسیون جهانی حقوق کودک تمامی طرفهای درگیر در جنگ و دولتهای متعهد کنوانسیون باید شرایط حقوق افراد غیرنظامی و از جمله کودکان را از عواقب ناخواستهی جنگ تضمین بکنند. از این لحاظ ما بهعنوان فعالان حقوق کودک فارغ ازهرگونه ایدئولوژی معتقد هستیم که باید در این زمینه موضعگیری بکنیم و از طریق بیانیه و موضعگیریهایی که داشتهایم نشان بدهیم که حقوق کودک یک مسئلهی غیرسیاسیست و موضعگیری در قبال نقض حقوق کودک به وسیلهی هر رژیمی برای ما حائز اهمیت است. از این لحاظ ما برحسب آمارهایی که از طریق رسانهها اعلام شده است، تعداد زیادی از کودکان در این حملات کشته شدهاند. در طول این جنگ به دلیل محاصرهی منطقهی غزه عواقب بسیار وخیمی برای کودکان در دسترسی به تحصیل، دسترسی به غذا، دسترسی به خدمات بهداشتیـ درمانی بوجود آمده است. براساس آمارهایی که اعلام شده است، نزدیک به ۶۵ درصد از جمعیت منطقهی غزه کودکان هستند و فشار اسراییل به این منطقه بیش از هر گروهی کودکان را تحت تاثیر قرار داده است. به نوعی میشود گفت که تداوم این جنگ منجر به نسلکشی در منطقه خواهد شد. این دلیل اهمیت موضوع بوده است که ما سعی کردیم براساس آن موضعمان را نسبت به این مسئله اعلام بکنیم.
بچهها در خانهی کودک شوش از آنچه میگذرد اطلاع دارند؟ آیا مثلا جلسههایی هست که در آن جمع بشوند و راجع به مسایل مختلف سیاسی و اجتماعی صحبت کنند، الان مثلا در باره موضوع جنگ در غزه؟
ببینید، یکی از دلایلی که کودکان تحت پوشش خانهی کودک به این موضوع حساسیت دارند و برایشان سوال ایجاد میشود و در موردش صحبت میکنند، این است که تعدادی از کودکان خانهی کودک شوش افغانی هستند و خودشان تجربهی جنگ، کشتار، آوارگی و پناهندگی را دارند و به همین دلیل به این موضوعها میپردازند. ما از طریق داوطلبانمان در مورد مسئلهی افغانستان و مسئله جنگ و آوارگی و شرایطی که این پدیدهها برای کودکان ایجاد میکند، صحبت میکنیم. بنابراین به همین دلیل در جشنها، در مراسمی که برگزار میشود، در خانهی کودک شوش به این مسایل پرداخته میشود و از طریق داوطلبان به این کودکان در مورد مسئلهی جنگ توضیحاتی داده میشود و همین باعث میشود که وقتی رسانهها را پیگیری میکنند برایشان سوال ایجاد بشود.
چه سوالهایی برای کودکان پیش میآید، به موضوع جنگ چه گونه برخورد میکنند؟
یکی از سوالهایی که پیش میآید این است که کودکان خود در بوجود آوردن جنگ مسئولیتی ندارند و قربانی جنگ هستند. در واقع سوالی که برایشان ایجاد میشود این است که چه گونه بزرگسالان را نسبت به حق کودکان متعهد بکنند. این که در جنگ افراد غیرنظامی از جمله کودکان چگونه باید حمایت بشوند، چگونه باید مورد حفاظت قرار بگیرند که قربانی جنگ نشوند و این که اصلا چرا جنگ بوجود میآید و بزرگسالان بر سر چه چیزهایی باهم جنگ میکنند و چرا کودکان را قربانی میکنند، اینها موضوعاتیست که برای آنها سوالبرانگیز است.
و شما برای آنها چه گونه توضیح میدهید؟
ما برای آنها قوانین بینالمللی و کنوانسیونها را توضیح میدهیم. به آنها میگوییم که براساس مثلا کنوانسیون چهارم ژنو دولتهای درگیر جنگ باید به تعهداتی که در قبال افراد غیرنظامی، از جمله کودکان دارند، عمل بکنند. اما باز در نهایت وقتی این بزرگسالان و آن دولتها تعهدی نسبت به این کنوانسیونها ندارند، ما جواب قانعکنندهای برای کودکان نداریم و سعی میکنیم از طریق مددکاران و مربیان از تجربههای مشترکی که این کودکان دارند با این کودکانی که این شرایط مشترک را تجربه کردهاند، صحبت بکنیم که با این شرایط آشنا بشوند و احساس همدردی بکنند و سعی کنند از لحاظ روحی و روانی با آسیبهای کمتری مواجه بشوند و این احساس برایشان بوجود بیاید که خودشان در این مسئله تنها نیستند و این مسئلهای جهانی و مسئلهای منطقهای است و تا آنجایی که امکان دارد منابع حمایتی به آنها معرفی بشود و این پدیده را حداقل با ذهن کودکانهی خودشان بتوانند درک بکنند.
این کودکان با این تناقض چطور برخورد میکنند که بزرگسالان این قراردادها را گذاشتهاند، ولی نقض میکنند؟
این واقعا مسئلهای جدیست. چون ما معتقد هستیم که حق آزادی بیان برای کودکان هم یک حق اساسیست و باید به سوالهای آنها پاسخ داده بشود. اما در واقع این نوعی ناامیدی در کودکان ایجاد میکند، این که بزرگسالان یکسری کنوانسیونها و تعهداتی را پذیرفتهاند، ولی در عمل به آنها پایبند نیستند. این بقول شما تناقضی بوجود میآورد و پاسخ دادن به آن هم به این کودکان واقعا مشکل است. ما سعی میکنیم که باز از طریق آموزش حقوق بشر، آموزش حقوق کودک به همه یا ظرفیتسازی در مردم و از جمله کودکان برای این که بتوانند تا حد ممکن از بوجودآوردن جنگ جلوگیری بکنند، با مشارکتشان در فعالیتهای اجتماعی، فعالیتهای مربوط به جامعه و تا حد ممکن سعی بکنند که صلح دوستی را یاد بگیرند و از طریق یادگرفتن صلحدوستی و نوع دوستی تا حد ممکن، حداقل تا آنجایی که تواناییشان هست، از بروز خشونت جلوگیری بکنند.