1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

وال ستريت جورنال: بدون شليک يک گلوله مى‌توان ايران را متوقف کرد!

۱۳۸۵ اردیبهشت ۲۹, جمعه

روزنامه محافظه‌کار و بسيار بانفوذ «وال ستريت جورنال» در آمريکا، در تفسيرى نوشت از چهار طريق مى‌توان تلاش‌هاى ايران را براى کسب نيروى هسته‌اى به ناکامى کشاند: استفاده از ديپلماسى براى عميق‌تر کردن شکاف‌هاى داخلى حكومت؛ هدف قرار دادن منابع و منافع مالى ايران در خارج؛ حمايت از جنبش مستقل کارگرى داخل کشور؛ و تهديد به قطع کردن شريان نفت تصفيه شده‌اى که ايران براى مصرف خود وارد مى‌کند.

https://p.dw.com/p/A40l
تاسيسات هسته‌ای بوشهر
تاسيسات هسته‌ای بوشهرعکس: picture-alliance/dpa

مفسر «وال ستريت جورنال» (۱۶ مه) مى‌نويسد، ظرف سه سال گذشته دولت بوش به نادرست جبهه ديپلماسى را به اروپا و سازمان ملل وانهاده و نتيجه آن شده که هفت دولت مهمّ اسلامى، از جمله پاکستان و اندونزى، به جبهه ايران پيوسته‌اند و چين و روسيه نيز تلاش هاى سازمان ملل را در متوقف کردن ايران بى ثمر گذاشته اند. حال، جامعه بين‌الملل بيشتر از آنکه نگران برنامه هسته‌اى ايران باشد، نگران اقدامات دولت بوش عليه آن برنامه هسته‌اى است!

وال ستريت جورنال از مهدى خلجى يک روزنامه‌نگار متخصص مسايل ايران و اسلام که در «انستيتوى واشنگتن براى مطالعات خاورميانه» سمَت محقق مهمان را دارد، چنين نقل مى‌کند: «کشورهاى غربى بايد تضادهاى داخلى حکومت ايران را تشديد کنند.»

اين روزنامه‌نگار سفارش مى کند که جورج بوش بايد نامه‌اى خطاب به رهبر، آيت الله خامنه‌اى، بنويسد که از يک سو، با ناديده گرفتن محمود احمدى‌نژاد او را حقير سازد و از سوى ديگر شرايط آمريکا را براى مذاکره به روشنى نام ببرد: اگر ايران غنى سازى را کنار بگذارد، تعداد مشخصى از زندانيان سياسى را که نام‌شان مى‌آيد آزاد کند، از دخالت در امور عراق پاپس بکشد، آنگاه بوش حاضر به مذاکره مستقيم خواهد شد.

طبق نوشته وال ستريت جورنال، مهدى خلجى همچنين سفارش مى‌کند که دولت آمريکا محتواى يکى از راديوى‌هاى فارسى زبان‌اش را نيز سراسر عوض کند. بنا به گفته او، برنامه ريزان اين راديو تصور درستى از نسل جوان ايران ندارند، اين نسلى است سياسى و جدّى که خواهان محتواى راديويى جدى نيز هست.

افشين مولوى، روزنامه‌نگار ديگرى که مؤلف کتاب «زيارت‌هاى ايرانى» است، به وال ستريت جورنال گفته است، سى تا پنجاه درصد از اقتصاد ايران زير کنترل بنياد مستضعفان و بنيادهاى انقلابى ديگر است که تنها به آيت‌الله خامنه‌اى پاسخگو هستند. از زمان رياست جمهورى آقاى احمدى نژاد، صاحبان اين سرمايه‌هاى کلان، پول‌هايشان را به بانک‌هاى امارات عربى منتقل کرده‌اند. اين بانکها، در آمريکا نيز داراى بانک‌هاى شريک هستند که مى‌توانند شامل قوانين ضد فعاليت‌هاى مالى مرتبط با تروريسم در آمريکا قرار گيرند.

وال ستريت جورنال مى‌نويسد در مورد اعتصاب هاى کارگرى در ايران نيز بايد همان مدل «همبستگى» در لهستان را (در سال‌هاى هشتاد ميلادى) به کار گرفت. علاوه بر اين، ايران چهل درصد از نفت مصرفى اش را بايد وارد کند و بيش از شصت درصد از اين واردات را کمپانى «ويتول» (Vitol) واقع در شهر رُتردام تحويل مى‌دهد که در امارات عربى صاحب پالايشگاه و مخازن نفتى است.

يکى از نمايندگان ايالت نيوجرسى در کنگره آمريکا به نام «راب اندروز» لايحه‌اى به مجلس برده که چنانچه شوراى امنيت سازمان ملل رأى به محکوميت ايران بدهد، اين لايحه به آمريکا حق مى‌دهد هرنوع نفت وارداتى به ايران را در قرنطينه قرار دهد.

عبدى کلانترى، گزارشگر صداى آلمان در نيويورك