1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

وبلاگستان فارسی و برنده‌های همیشگی

۱۳۸۹ آذر ۱۲, جمعه

این بازی بدون برنده و بازنده است. اثرگذاری، گستردگی و همراهی در آن اهمیت دارد. بازیکنان آن وبلاگ‌نویسان هستند و هر بلاگری می‌تواند این بازی را آغاز یا در بازی‌های دیگر شرکت کند. این داستان «بازی‌های وبلاگی» است.

https://p.dw.com/p/QOS5

اولین بازی وبلاگی در وبلاگستان فارسی را سلمان جریری در تاریخ ۲۹ آذر ۱۳۸۵ پیشنهاد داد با عنوان "یلدا در وبلاگستان". سلمان که اولین وبلاگ‌نویس فارسی است در توضیح این بازی نوشت: «بازی ساده است: کسی شروع می‌کنه و ۵ نکته از چيزهايی که احتمالا خوانندگان وبلاگش در مورد شخصيت او نمی‌دونند می‌نويسه و در آخر هم ۵ نفر را معرفی می کنه. اون ۵ نفر هم به همين ترتيب ۵ نکته از چيزهايی که کمتر کسی در مورد شخصيت اون‌ها می‌دونه را می‌نويسند و هر کدوم ۵ نفر ديگه را معرفی می‌کنند و همين جوری ادامه پيدا می‌کنه.»
سلمان در آن زمان نوشت که این بازی "ادامه بدون خلاقیت بازی Blog-Tag از وبلاگThe Jeff Pulver است.

موجی از بازی‌های وبلاگی

«یلدا در وبلاگستان» شروع بازی‌هایی بود با موضوعات مختلف که در فضای وبلاگستان فارسی کم کم گسترش یافتند. بازی‌های اولیه بیشتر در مورد مسایل اجتماعی و شخصی بودند. وبلاگ‌نویسان از رازهای مخفی زندگی خود می‌نوشتند و دوستانشان را به این بازی دعوت می‌کردند; بازی هایی مثل ۲۴ ساعت تا پایان عمر، آرزوی‌ها گیکی، اگر نامریی بودم، بزرگترین ترس زندگی، کتاب‌های ناتمام، آدم‌های اثرگذار در زندگی،۱۰ چیز خوب و بد و ….

این بازی‌ها گاهی همزمان با یک مناسبت تاریخی و یا به بهانه‌ی یک اتفاق متولد می‌شدند. به عنوان نمونه همزمان با نزدیک شدن به سال جدید ۱۳۸۷ بازی "ماهی قرمز نخریم" در وبلاگستان آغاز شد.

وبلاگ "سی‌ناک" در مورد این بازی نوشت:«چرا ماهی قرمز نخریم؟ ماهی قرمز جزو ماهیان آکواریومی نیست و قادر نیست در یک فضای تنگ و بسته به حیات خود ادامه دهد.» این وبلاگ‌نویس پیشنهاد جایگزین کردن ماهی دیگری را به جای ماهی قرمز داد: «فایتر ماهی آکواریومی است که می‌توان آنرا در یک لیوان نیز نگهداری کرد و به‌هیچ‌وجه نیز به آن آسیبی نمی‌رسد ٬ اصلا فایتر از دریا بدش می‌آید! حتی درجه حرارت نیز برایش مهم نیست.»

جنبش اعتراضی و بازی‌های سیاسی

اما پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم و بالاگرفتن اعتراضات مردمی در ایران، وبلاگ‌‌نویسان نیز از بازی‌های وبلاگی به عنوان ابزاری برای نشان دادن اعتراض‌شان استفاده کردند.

Olympia Blog
عکس: picture-alliance/dpa/dw

بازی وبلاگی «انتقاد به آیت‌الله خامنه‌ای» پس از آن شروع شد که محمود وحیدنیا دانشجوی ورودی سال ۱۳۸۷ رشته ریاضیات دانشگاه صنعتی شریف و برنده مدال طلای المپیاد ریاضی ایران در آبان ماه ۱۳۸۸، در جریان اعتراضات پس از انتخابات ایران در دیدار رودرروی جمعی از نخبگان با آیت‌الله خامنه‌ای‌، رهبر جمهوری اسلامی، از عملکرد وی انتقاد کرد.

بازی‌های دیگری نیز شروع شد که هر کدام به شکلی با جنبش اعتراضی مردم ایران در ارتباط بود. «من یک محارب هستم»، «اعترافات سبز»، «پیروزی‌های یک جنبش»، «امامی که من می‌شناسم»، نمونه‌هایی از این بازی‌ها هستند.

بازی "اعترافات سبز" در واکنش به اعترافات "ساختگی" بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات آغاز شد. وبلاگ‌نویسان در وبلاگ‌های‌شان می‌نوشتند که همچون بازداشت شدگان فکر می‌کنند و این «شرایط زندان و شکنجه است که نظرات را می‌تواند تغییر دهد اما همزمان این دیدگاه‌ها تکثیر می‌شوند.»

بازی "من یک محارب هستم" نیز پس از آن آغاز شد که برخی از معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری به "محاربه" متهم شدند و در خطر اعدام قرار گرفتند. این بازی در وبلاگستان فارسی و شبکه‌های اجتماعی به شیوه‌های مختلف گسترش یافت.

تاثیرات اجتماعی بازی‌های وبلاگی

اگر بازی‌های وبلاگی در ابتدا به عنوان یک سرگرمی جذاب مورد توجه بودند، اما به مرور زمان کارکردهای دیگری یافتند. نشان دادن اعتراض جمعی به یک رخداد سیاسی، اجتماعی یا ورزشی، تشویق و ترغیب دیگران در نکوهش یک رفتار یا عادت اجتماعی و یافتن زبان مشترک اجتماعی در فضای مجازی، بخشی از آثار این بازی‌ها بودند.

در نکوهش عقاید و کلیشه‌های نژادپرستانه و واقع‌بینی و قضاوت عادلانه در مورد اقوام و مذاهب مختلف، در اعتراض به لایحه حمایت از خانواده یا پرداختن به موضوع مهاجرت از ایران یا ماندن و با شرایط موجود کنار آمدن، بازی‌هایی هستند که از آنها می‌توان یک تاثیر عمیق اجتماعی را بر کاربران اینترنت انتظار داشت.

بازی وبلاگی در مورد «حادثه دانشگاه زنجان» نمونه‌ای از واکنش به یک رفتار اجتماعی بود. جرقه این بازی با انتشار فیلمی از تلاش برای تجاوز به یک دختر دانشجو توسط معاون دانشجویی دانشگاه زنجان زده شد. وبلاگ نویسان می‌نوشتند که اگر در این شرایط به جای وزیر علوم، معاون دانشجویی دانشگاه زنجان، دختر دانشجو یا دانشجویان دانشگاه زنجان و... بودند چه واکنشی به این اتفاق نشان می‌دادند.

گاهی بازی‌های وبلاگی به موضوعاتی اختصاص دارند که بیشتر مورد توجه کاربران فضای مجازی است. «نامه‌ای به عمو فیلترباف» در اعتراض به مسدود کردن وبلاگ‌ها و وب‌سایت‌های منتقد حکومت و «چرا بالاترین را تحریم می کنم» در انتقاد به برخی قوانین تازه این وب‌سایت اجتماعی اشتراک لینک، نمونه‌هایی از این بازی‌ها هستند.

بازی‌های وبلاگی و امنیت کاربران

اما از زاویه‌ای دیگر هم می‌توان به بازی های وبلاگی پرداخت. گاهی دو دستگی و تفاوت دیدگاه‌ها، فضای سایبر را «به شدت آلوده» می‌کند. برخی بازی‌ها هم می‌توانند برای بلاگرها «خطرآفرین» باشند.

Symbolbild Computer, Blog
عکس: picture-alliance/dpa/DW

بازی وبلاگی «رازهای ناگفته زندگی» به این موضوع می‌پرداخت که وبلاگ‌نویس از چیزهایی بنویسد که تا به حال کسی از آنها خبر نداشته یا در فضای سایبر علنی نشده اند و اهمیت دارند. برخی وبلاگ‌نویسان به مواردی در زندگی خود اشاره کردند که می‌توانست مورد سواستفاده افراد مختلف قرار بگیرد یا حتی برای آنها مشکلات سیاسی و امنیتی ایجاد کند. خصوصا در شرایطی که فضای سیاسی بسته‌تر می‌شود این اطلاعات می‌تواند برای تحت فشار قرار دادن بلاگرها مورد استفاده قرار گیرد.

مشکل دیگر این بازی، شناسایی "شبکه دوستان" وبلاگ‌نویسان است. زیرا وبلاگنویسان در انتهای مطلب خود، چند نفر دوستان وبلاگی خود را به بازی دعوت می‌کنند. البته وقتی این موضوع اهمیت پیدا می‌کند که وبلاگ نویس با اسم واقعی خود بنویسد، درون ایران زندگی کند و مطالب انتقادی درباره ی حکومت منتشر کند.

«بازی بی بازی»

افزایش روز افزون بازی‌های وبلاگی به شکل فزاینده انتقاد برخی از وبلاگ‌نویسان را در پی داشت. سال ۱۳۸۷ وبلاگ «با دهان نیمه باز» بازی وبلاگی ای را آغاز کرد که به قول این وبلاگ‌نویس در خودش «تناقض» دارد.
محمود فرجامی در توضیح این بازی نوشت:«اینجانب پس از دو سال مداقه و مراقبه در باب مفاهیم و ساختار "بازی وبلاگی" اکنون می‌خواهم با فروتنی تمام، بهترین و مفیدترین بازی وبلاگی را راه بیندازم. نام این بازی وبلاگی "بازیBبازی" است.»

وی از چند بلاگر دعوت کرد تا بازی وبلاگی راه نیندازند، «بعد آنها به نوبه خودشان اعلام می‌کنند که با شرکت در این بازی، بازی وبلاگی راه نمی‌اندازند و آنگاه با اعلام این مطلب چند بلاگر دیگر را دعوت می‌کنند که آنها هم هیچ بازی وبلاگی تازه‌ای راه نمی‌اندازند و الی آخر.» فرجامی ابراز امیدواری می‌کند که این بازی موجب «ریشه کنی بازی‌های وبلاگی» شود.

اما دوسال پس از آن نوشته همچنان بازی‌های وبلاگی تازه‌ای متولد شده‌اند و به نظر می‌رسد بازی وبلاگی عنصر جدایی‌‌ناپذیر وبلاگستان فارسی شده است.

مهدی محسنی
تحریریه: یلدا کیانی