1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

«ولایت فقیه» در کانون بحث‌ها و ستیزها در ایران

۱۳۸۹ خرداد ۳۰, یکشنبه

مهدی کروبی در مورد اختبارات ولایت فقیه بیانیه‌ای منتشر کرده است. او درک کنونی حکومتی از ولایت فقیه را مغایر با درک آیت‌الله خمینی می‌داند. سروش در نامه‌ای به ولی فقیه، به او می‌گوید که "فرمان هبوط" او صادر شده است.

https://p.dw.com/p/Nxph
آیت‌الله خامنه‌ای
آیت‌الله خامنه‌ایعکس: AP

ولایت فقیه، به عنوان مبنای حکومت دینی فعلی در ایران، مورد انتقاد نیروهای سکولار است. سکولارها خواهان جدایی دین و دولت هستند. در دوره‌ی اخیر مدام بر تعداد شخصیت‌های مذهبی‌ای افزوده شده است که به انتقاد از ولایت فقیه می‌پردازند و حتا آشکارا می‌گویند که در حوزه‌ی سیاست موضعی سکولار دارند. این گرایش بحث در مورد ولایت فقیه را در فضای سیاسی ایران گرم کرده است.

طرفداران ولی فقیه، او را در جایگاه جانشین امام از دیدگاه شیعی قرار می‌دهند. مهم‌ترین مروج چنین دیدگاهی مصباح یزدی است.

منتقدان طیفی را تشکیل می‌دهند، از کسانی که به طور کامل ولایت فقیه و هر نوعی حکومت دینی را مردود می‌دانند تا کسانی که ولی فقیه را به شکلی حفظ می‌کنند، اما می‌خواهند او را به قانون و اخلاق مقید کنند.

بیانیه‌ی کروبی

تازه‌ترین موضع‌گیری در مورد ولایت فقیه از آن مهدی کروبی است. او در بیانیه‌ای که در روز ۳۰ خرداد منتشر کرد، به اختیارات ولایت فقیه پرداخت و برداشت و عمل کنونی در این حوزه را مغایر با سنت بنیانگذار جمهوری اسلامی دانست.

[متن کامل بیانیه‌ی مهدی کروبی را از طریق لینک بخوانید]

بیانیه‌ی مهدی کروبی خطاب به «ملت» این گونه آغاز می‌شود: «یک سال از حضور با شکوه و پرشعور شما در انتخابات ریاست جمهوری دهم گذشت. حضور پرشور شما در آن انتخابات، گواه تمایل تان برای اعمال حق تعیین سرنوشت خود در امور مملکت تان بود که متاسفانه اما عده ای بر اساس تئوری ای که مردم را ناصر حکومت و ولی فقیه می داند نه ناصب آن، به جای شما تصمیم گرفتند و رای خود را به نام شما خواندند.»

به نظر کروبی «در این یک سال، فراز و نشیب بسیار دیدیم. دیدیم که چگونه اصحاب قدرت پرده حجب و حیا را دریدند، و هزینه این بدنامی را برای حکومت اسلامی خریدند و شهروندان این مملکت را که از رای شان می پرسیدند در خیابان ها به شهادت رساندند و بسیاری را به خاک و خون کشیدند و زندان ها را از فرزندان این نظام و انقلاب پر کردند.» کروبی در ادامه می‌نویسد: «آنچه در این یکسال غایب بود “حقوق ملّت مندرج در فصل سوم قانون اساسی” بود و آنچه جای آن را گرفته بود پا فشاری اصحاب قدرت بود بر بکارگیری زبان زور و شکستن تمامی حرمت ها.»

کروبی در بیانیه‌ی خود نسبت «اصحاب قدرت» را با کانون قدرت یعنی ولی فقیه روشن نکرده است. او در این بیانیه به درک افراطی از حقوق و اختیارات ولی فقیه می‌تازد و معتقد است که این درک، با درک آیت‌الله خمینی مغایر است.

کروبی خواهان اصلاح درک کنونی است، چنین چیزی را ممکن و مؤثر می‌داند و از این رو می‌نویسد: «به رغم تمامی این تلخی ها و سیاهی ها همچنان امیدواریم که قطار خارج شده از ریل قانون اساسی، انقلاب و امام به راه اصلی خود بازگردد و خطاکاران توبه کنند و راه گفتگو و تعامل هموار شود.»

به نظر کروبی، تا پیش از یک سال اخیر هم در شیوه‌ی اداره‌ی کشور انحرافاتی وجود داشته است. به گفته‌ی او، «ولی آنچه در انتخابات ریاست جمهوری گذشته اتفاق افتاد از همه آنچه پیشتر دیده بودیم فراتر بود.»

به نظر کروبی، مردم مطالباتی داشتند و اعتراض‌هایی. او می‌گوید، جریانی در قدرت بود که طرح پرسش را مخالفت با ولی فقیه اعلام کرد. کروبی یک سخنگوی این جریان را سرمقاله‌نویس کیهان می‌داند که از آن با عنوان « آن روزنامه اهریمنی» نام می‌برد.

کروبی در ادامه می‌گوید که از طرح پرسش و انتقاد در زمان آیت‌الله خمینی چنین برداشتی نمی‌شده است. او نمونه‌هایی را ذکر می‌کند و سپس می‌نویسد: «حال آن ولایت فقیهی که بر اساس آموزه های علمی و عملی بنیانگذار جمهوری اسلامی می توان تصویر کرد را مقایسه کنید با تصویری که امروز از ولایت فقیه ارائه می شود و در سایه دفاع از آن عمل می شود. خدا می داند این خیانت که عده ای به ولایت فقیه و دین مردم روا داشتند چه آسیب هایی به کشور، مردم و باورهای معنوی آنها وارد کرده است.»

کروبی که مشکل را نه در خود ولایت فقیه، بلکه برداشت انحرافی از آن می‌داند، در بیانیه‌ی خود پیشنهاد کرده که در این مورد مناظره کند. او نوشته است: «آماده‌ام تا با هر کس که به نمایندگی از سوی حاکمیت معرفی شود به مناظره بنشینم و نگرش خود نسبت به قانون اساسی، خط امام و انقلاب را بیان کنم تا مردم -همان ها که امام فرمود جان من فدای تک تک آنان- به داوری بنشینند و معین کنند چه کسانی از قانون اساسی، راه و اندیشه و آرمان های انقلاب منحرف شده اند و چه کسانی علیرغم همه فشارها و سختی ها بر آن اصول پایبند مانده اند.»

انتقاد از ولی فقیه فعلی، پای بنیانگذار سیستم را هم به میان کشیده است
انتقاد از ولی فقیه فعلی، پای بنیانگذار نظام و نظریه‌پرداز اصلی ولایت فقیه را هم به میان کشیده استعکس: AP

نامه‌ی‌سروش و نامه‌ی کدیور

یک روز پیش از بیانیه‌ی مهدی کروبی در مورد اختیارات ولی فقیه، نامه‌ی عبدالکریم سروش خطاب به ولی فقیه، آیت‌الله خامنه‌ای، انتشار یافت. نامه که طبق سبک معمول این روشنفکر دینی نثری مسجع و مرصع دارد، به شدت به نطق ۱۴ خرداد آیت‌الله خامنه‌ای، نطق سالمرگ آیت‌الله خمینی می‌تازد. به نظر سروش، این نطق «خطابه‌ای پر خطا بود. لغزش‌های ذهنی‌و زبانی در آن موج میزد. نشان از فتور در قوه ناطقه داشت.»

سروش به ویژه از این نظر به نطق ۱۴ خرداد رهبر جمهوری اسلامی می‌تازد که در آن ولی فقیه شبیه‌سازی تاریخی می‌کند، مسائل امروز را تکرار مسايل صدر اسلام می‌داند، خود را در جایگاه یپغمبر و امام می‌گذارد و منتقدان و مخالفان خود را دشمن مقدسان دینی اعلام می‌کند.

عبدالکریم سروش: ولی فقیه فعلی، «ولایت معنوی که از ابتدا نداشت، ولایت سیاسی را هم در انتها درباخت»
عبدالکریم سروش: ولی فقیه فعلی، «ولایت معنوی که از ابتدا نداشت، ولایت سیاسی را هم در انتها درباخت»عکس: DW

سروش بر این "خودمقدس‌سازی" حمله می‌کند و به ولی فقیه هشدار می‌دهد که از آسمان به زمین آید: «و اینک ای "رهبر معظم"! من به شما می‌گویم که فرمان هبوط صادر شده و از آسمان به زمین رسیده است. بهشت ولایت دیگر جای شما نیست. صدای آدمیان صدای خداست. آیا صدای خدا را نمی‌شنوید؟»

متن دیگری که از طرف نیروهای مذهبی در مورد ولایت فقیه در روزهای اخیر منتشر شد، نامه‌ی محسن کدیور، روحانی نواندیش، خطاب به سیدحسن خمینی، نوه‌ی آیت‌الله خمینی بود. او در این نامه‌ از شخص ولی فقیه فراتر می‌رود و کارنامه‌ی ولایت فقیه را نشان‌دهنده بطلان کل این نظریه‌ی دینی درباره‌ی حکومت‌گری می‌داند.

موضوع آیت‌الله خمینی

به نظر کدیور، «تکلیف آینده ایران را "رفراندم" تعیین خواهد کرد». «ولایت شرعی فقیه بر مردم فاقد مستند معتبر عقلی و نقلی است، و "ولایت الأمّة علی نفسها" (ولایت مردم بر خودشان) تنها طریقی است که عقل و نقل به صحت آن شهادت می دهد.» او امیدوار است که نوه‌ی آیت‌الله خمینی هم با تحقیقات حوزوی خود به این نتیجه برسد. کدیور، بر خلاف کروبی، معتقد نیست که انحراف پس از مرگ آیت‌الله خمینی پدید آمده است. او اصل ولایت فقیه را انحرافی می‌داند.

موضوع ولایت فقیه به موضوع ارزیابی از آیت‌الله خمینی گره خورده است. گروهی از منتقدان ولی فقیه فعلی، به سنت ولی فقیه پیشین متوسل می‌شوند. مصطفی تاجزاده چنین گرایشی از خود نشان می‌دهد. او در تحلیلی انتقادی از گذشته‌ی حکومت اسلامی، به خطاهای دهه‌‌ی اول عمر این حکومت اشاره کرده، اما همزمان کوشیده است در آیت‌الله خمینی نوعی دموکراسی‌خواهی ببیند. نگاه او در اینجا به سخنان آیت‌الله خمینی در طول اقامتش در پاریس در آستانه‌ی پیروزی انقلاب و در اولین نطق او در ایران در بهشت زهرا است.

اکبر گنجی، از منتقدان سرشناس حکومت، در مقاله‌ای که در سایت‌های مختلف اینترنتی، از جمله "گویا"، انتشار یافته، از برداشت تاجزاده از آیت‌الله خمینی انتقاد کرده و با ذکر مثال‌های متعدد کوشیده است ثابت کند که نمی‌توان آیت‌الله خمینی را در مورد کارنامه‌ی جمهوری اسلامی مسئول ندانست.

RN/BB

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه