يكسال دولت احمدى نژاد و زنان
۱۳۸۵ مرداد ۱۲, پنجشنبهمهيندخت مصباح
در اين فاصله گردهمايى روز جهانى زن، تلاش زنان علاقمند به حضور در ورزشگاهها و تجمع مطالبات حقوقى در ۲۲ خرداد با كتك، تهديد و بازداشت همراه شد. بخشنامههايى در زمينه تعيين ساعت كار زنان كارمند، فيلترينگ سايتهاى زنان در اينترنت يا طرح مد و لباس اسلامى چند نمونه از اقدامهاى يكسال گذشته در حوزه مسائل زنان بودند. خانم شيرين عبادى، حقوقدان و دارنده جايزه نوبل صلح در گفتگو با دويچه وله نمونه ديگرى میآورد:
”میتوانم به تغيير نام مركز مشاركت زنان به مركز امور خانواده اشاره كنم كه نشان از تغيير نگرش نسبت به حقوق زن در ايران دارد و نگرش جديد حاكم كه زن بايست به وظايف خود در خانه عمل كند و اجتماع را به مردان واگذارد.“
در مسائل قضايى و قوانين مجازاتى، امسال شاهد صدور چند حكم سنگسار براى چند زن بوديم. شيرين عبادى در توضيح مى گويد:
”حكم سنگسار متاسفانه در قانون ما پيش بينى شده و آقاى شاهرودى دو سال قبل طبق بخشنامهاى به محاكم گفته بودند بجاى حكم سنگسار حكم جايگزين صادر كنند اما چون با بخشنامه نمىتوان جلوى قانون را گرفت، محاكم بازهم حكم سنگسار را صادر كردند“.
نبايد طرح ارشاد نيروى انتظامى تهران بزرگ كه عرضه مانتو هاى كوتاه و تنگ در فروشگاهها را ممنوع مى كند، از قلم انداخت. خانم عبادى در اين زمينه میگويد:
” من اين را در چارچوب محدوديت آزادىهاى فردى مىبينم. يكى از بنيادىترين حقوق هر انسان، آزادى در ابعاد مختلف، از جمله آزادى درانتخاب فرم و رنگ لباس است. حجاب سالهاست در ايران به طور قانونى اجبارى شده و دخالت دادن عقيده حاكمان در رنگ و مدل لباس، تنها نشان از محدوديت آزادىها دارد“.
در سال گذشته دستورالعملى نيز ازسوى دفتر رياست جمهورى داير بر عدم پخش فيلمها و سريالهاى تلويزيونى داراى مضمون فمينيستى صادر شد. از خانم شهلا لاهيجى مدير انتشارات روشنگران و مطالعات زنان مىپرسيم آيا شما مصداق اين دستورالعمل را براي انتشار كتابهايتان مشاهده كردهايد؟
” شش كتاب دارم الان در رابطه با زنان كه يكىاش مجوز گرفته و پنج تاىديگرش مانده اند. با خودم فكر میكنم وقتى آقايان مىگويند روى مسائل فمينيستى حتى در فيلمها حساسيت وجود دارد، نتيجه مىگيرم كه موضوع اصلا به ”زن“ برمیگردد. يك كتاب مرا كه ممنوع اعلام كرده بودند، مشخصا گفتند به اين دليل كه مشابه فيلمی است كه اجازه اكران ندارد. اين منطق غيرقابل قبولى است“.
شهلا لاهيجى وضعيت نشر را دريكسال گذشته خطرناك توصيف ميكند:
” اينقدر من اين روزها در مطبوعات داخلي دراين زمينهها شكوه كردهام كه كم كم به صورت يك ناله كن دايمى درآمدهام. از وقتى آقاى احمدينژاد و مديران همراهش آمده اند، آن امتيازهاى اندكى هم كه قبلا به ناشران داده میشد، مثل وام براى توليد يا خريد كتاب از آنها، اينها همه متوقف شده و ما الان در بحران هستيم“.
اما شهلا لاهيجى، نه از منظر يك ناشر بلكه از منظر يك شهروند زن عملكرد دولت را ظرف يكسال گذشته چگونه مىبيند؟
”اگر بحث دولت جديد عدالت بوده، اين عدالت پياده نشده. نه تنها در مورد زنان، بلكه در خيلی موارد ديگر هم اين عدالت تنها در حد شعار بوده است.“
شيرين عبادى نگران نيست كه ادامه رفتار قهرآميز با زنان آنها را از صحنه به در كند:
”زنان را روز هشت مارس شديدا كتك زدند اما ديديد كه مجددا گروه بيشترى در ۲۲ خرداد گرد هم آمدند. جنبش فمينيستى در ايران قوی است. هر چند رهبر و اداره مركزى و شعب ندارد. جايگاه اين جنبش در خانه هر ايرانى است كه معتقد به برابرى انسانهاست“