1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

پيرامون رويدادهاى ناگوار اخير

۱۳۸۵ اسفند ۷, دوشنبه

كانون نويسندگان ايران به دنبال بيانيه اعتراضى نسبت به سانسور و محدوديت نشر كتاب، بيانيه ديگرى منتشر كرده و خبرها و اتفاق هاى نگران كننده در سطح جامعه را قابل تامل خوانده است. نكات اشاره شده در اين بيانيه به حوزه‌هاى حقوق بشر، آزادى بيان و امنيت شهروندى باز مى‌گردند.

https://p.dw.com/p/A7P4
عکس: AP

بيانيه كانون نويسندگان ايران خطاب به مردم آزاده ايران است. بيانيه مهمترين رويدادهاى هفته‌هاى اخير در كشور را در پنج مورد خلاصه كرده و هشدار داده كه بى‌توجهى به اين موارد، سرنوشت بسيارى را به مخاطره جدى مى‌اندازد.

كانون نويسندگان ايران با تاكيد دوباره مخالفت خود با مجازات اعدام، از آخرين نمونه‌هاى اعدام در خوزستان، كردستان، سيستان و بلوچستان ياد كرده است. كانون وضعيت جسمى و روانى احمد باطبى دانشجوى زندانى را كه از سال ۷۸ تا كنون در اوين به سر مى برد، ناگوار خوانده و خواستار معالجه و اطلاع رسانى در مورد او شده است.

بيانيه از مسدود شدن سايت كانون نويسندگان ايران همچون بسيارى سايت‌هاى ديگر اظهار تاسف كرده و خواهان رفع توقيف و سانسور از نشريات روشنگر دانشجويى شده است.

اما برجسته‌ترين فراز اين بيانيه هشدار در مورد موج سركوب روشنفكران، نويسندگان، هنرمندان و فعالان سياسى اجتماعى است. به تصريح اين بيانيه مدتى است احضار افراد به دادگاه‌ها امرى روزمره شده است، برخى روزنامه‌ها قلم بر مدار روزگار قتل‌هاى زنجيره اى مى‌گردانند، از واژه هايى چون مرتد، معاند، مفسد استفاده مى‌كنند تا چهره نويسندگان و فعالان اجتماعى را بيالايند و طرفه اين كه عوامل اجرايى سياست سركوب روشنفكران، به تازگى در كوچه و پس كوچه ها راه را بر آنها مى بندند و كتك شان مى‌زنند.

خانم سيمين بهبهانى عضو هيات دبيران كانون نويسندگان به دو نمونه ازاين رفتارها اشاره مى‌كند:

” شباهنگام دو سه نفر موتور سوار جلوى آقاى رييس دانا را گرفته‌اند و ايشان را زمين انداخته‌اند و كتك زده‌اند. تا جايى كه كارش به بيمارستان كشيد. ديگر ربوده شدن خانم آقاى باطبى بود كه معلوم نيست كار كه بود؟ اشرار بودند، از طرف مقامى دستور داده شده بود؟ اينها معلوم نيستند....“

وقتى به خانم بهبهانى گفتيم احتمالا براى خود شما به دليل موقعيت و حرمت‌تان، چندان جاى نگرانى از جهت ايجاد مزاحمت نيست، خنديد و گفت:

” اينطور نيست والله! من هر وقت از خانه بيرون ميروم خانواده‌ام نگران هستند و اگر يك دقيقه دير كنم يا از بيرون تلفن نكنم و موقعيت خودم را مشخص نكنم، دايما در تلاطم هستند. من هم امنيتى حس نمى‌كنم. نمونه‌اش حمله‌اى است كه هشت مارس پارسال به من شد و هنوز پاى من درست جا نيامده و تاندون كشيده شده‌اش درد مى‌كند“.

بايد گفت جلسات مشورتى كانون نويسندگان مدتهاست به دليل نداشتن مجوز تجمع برگزار نمى‌شود و جلسات آن پراكنده و گاه و بيگاه است. خانم بهبهانى به اين مشكل و پيامدهاى آن نيز اشاره دارد:

”جلسات تشكيل مى‌شود در خانه‌ها و نه با حضور همه چون ما ۲۵۰ نفر عضو داريم و همه را نمى توانيم دعوت كنيم. ما دبيران چهار سال است انتخاب شده ايم، ديگر خسته شده ايم و نمى توانيم ادامه بدهيم. احتياج داريم نيروى تازه نفس در كانون بيايد اما متاسفانه اجازه جلسه عمومى نمى‌دهند“.

مهيندخت مصباح