1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

گفت‌وگو با آرش آبادپور در مورد مسابقه The BOBs - بخش دوم

مهدی محسنی۱۳۹۱ اردیبهشت ۱, جمعه

نامزد‌های مرحله نهایی هشتمین دوره مسابقه بین‌المللی دویچه وله BOBs معرفی شدند. در دومین بخش مصاحبه با آرش آبادپور به کاندیداهای فارسی‌زبان و رقابت وبلاگ‌های فارسی پرداخته‌ایم.

https://p.dw.com/p/14iG2
The BOBs Deutsche Welle Blog Awards - Abstimmen 2012 Eingereicht von Gabriel González Zorrilla am 28.3.2012
The BOBs Deutsche Welle Blog Awards - Abstimmen 2012

مسال نیز این مسابقه در یازده زبان فارسی، آلمانی، انگلیسی، فرانسوی، چینی، روسی، اسپانیايی، عربی، پرتغالی، اندونزیایی و بنگلادشی برگزار می‌شود. کاربران می‌توانند به همه این زبان‌ها اطلاعات بیشتری در زمینه مسابقه در وب‌سایت www.thebobs.com/persian که از طرف دویچه وله راه‌اندازی شده است، کسب کنند.

این مصاحبه در تاریخ ۱۷ آوریل (۲۹ فروردین) انجام شده و نتایج بررسی شده تا این روز است. بخش اول این مصاحبه را در این لینک بخوانید.

بشنوید: مصاحبه با آرش آبادپور درباره مسابقه بین‌المللی دویچه وله (The BOBs)

دویچه‌وله: یک بخش که شاید تا حدی حساسیت و پرسش برانگیخت، بخش بهترین کمپین فعالان اجتماعی بود. کاندیدایی که بخش فارسی دارد، یک صفحه‌ی فیس بوک انگلیسی‌زبان متعلق به یک اسرائیلی‌ست. چه طور این صفحه‌ی فیس بوک کاندیدا شد؟

آرش آبادپور: در بین نامزدهای مختلفی که وجود داشتند، ما این صفحه‌ی فیس بوک را هم داشتیم. از همان اول سئوالاتی برای خود من هم مطرح بود که آیا کاندیدای ایرانی می‌تواند صفحه‌ای باشد که نه زبانش فارسی‌ست و نه توسط یک ایرانی اداره می‌شود.

ولی بعد دیدیم که این حرکت در واقع الهام‌بخش حرکت‌های دیگری شده که ایرانی‌ها انجام داده‌اند که آن حرکت‌ها کاملاً فارسی‌زبان هستند، ایرانی‌ها انجامش داده‌اند و موجی راه افتاده است.

یک موج رسانه‌ای بود، یک موج شهروندی خیلی قشنگی ایجاد شده بود. پیش‌تر فضای ایران و اسرائیل فضای "من حمله می‌کنم و اگر تو حمله کنی، من تو را نابود می‌کنم" بود؛ فضایی به شدت پرتنش.

آرش آبادپور، وبلاگ‌نویس و عضو هیات داوران مسابقه The BOBs
آرش آبادپور، وبلاگ‌نویس و عضو هیات داوران مسابقه The BOBsعکس: Abadpour

سالهاست این طوری بوده و خب تلقی خیلی‌ها این است که لزومی ندارد این طوری باشد. یعنی اگر مسئله را در مورد ارتباط شهروندی بررسی کنیم، مشکل خیلی خاصی وجود ندارد و مسائل قابل بحث است و باید بتواند قابل بحث باشد.

زمانی که این صفحه راه افتاد، از طرف یک اسرائیلی و به زبان انگلیسی، همان طور که گفتم، حرکت‌هایی را در فضای فارسی ایجاد کرد. خب خیلی منطقی نبود که ما بیاییم حرکت‌های فارسی را نامزد کنیم. برای اینکه این‌ها همه شاخه‌های درخت دیگری بودند و ما نمی‌توانستیم شاخه‌ها را بگیریم و آن درخت را رها کنیم.

در بخش بهترین کانال ویدئویی، "علیرضا ۲۴" کاندیداست که طنز ویدئویی می‌سازد و روی کانال یوتیوب‌اش می‌گذارد. او ۱۳ درصد آراء را دارد و در مقام سوم است. لطفا درباره‌ی "علیرضا ۲۴" توضیح دهید؟

ما وقتی نگاهی به نامزدها کردیم، مهم بود این طوری نباشد که ما یک مجموعه نامزد داشته باشیم که گرایش مهم سیاسی دارند. ما نمی‌خواستیم این طوری باشد. به‌هرحال در فضای وب فارسی اتفاقات خیلی متفاوتی میافتد. انواع گرایش‌ها در آن وجود دارد.

"علیرضا ۲۴" تولیدکننده‌ی ویدئوست. او مدتهاست دارد این کار را می‌کند. ویدئوهایش بسیار پرمخاطب است. یعنی معمولاً چند ۱۰ هزار تماشاگر دارد و نوعی از محتوا را تولید می‌کند که مخاطب خودش را دارد. به این دلیل او در میان نامزدها بود، یعنی به‌هرحال نامزد شده بود.

ما در فهرستی که داشتیم نگاه کردیم. به نظر می‌رسید که ایشان بیش‌ترین مخاطب را دارد و مدت زیادی است در این زمینه کار می‌کند. به همین دلیل او را نامزد کردیم و به نظر می‌رسد که مخاطبان هم واکنش خوبی نشان داده‌اند.

نشست هیأت داوران The BOBs در سال ۲۰۱۱
نشست هیأت داوران The BOBs در سال ۲۰۱۱عکس: DW

توضیح دهم که یک وب‌سایت اسپانیایی با ۴۳ درصد آراء اول است و پس از آن یک وب‌سایت روس با ۱۷ درصد آراء قرار دارد. "علیرضا ۲۴" و یک وب‌سایت عربی که در مصر فعال است و آن هم کانال یوتیوب است، با ۱۳ درصد آراء با هم برابرند و در مقام‌های سوم و چهارم قرار گرفته‌اند.

به سراغ بهترین وبلاگ‌های فارسی برویم، به جایی که همیشه حساسیت ایجاد کرده و در دوره‌های مختلف با داورهای گوناگون این پرسش را برانگیخته که مبنای این انتخاب چیست؟ حتی یک‌سری از وبلاگ‌نویسان جدا شدند و از رقابت انصراف دادند. یک‌سری بعد از اعلام نتیجه اعتراض کردند و گفتند که این شیوه انتخاب درست و دقیق نیست.

من فکر می‌کنم اگر اتفاقی بیافتد و کسی به آن اعتراضی نداشته باشد، معنایش این است که این اتفاق مهم نیست، یعنی شاید حتی اهمیت نداشته باشد که راجع به آن حرف زده شود. به‌هرحال هر کاری که انجام می‌شود، حتماً می‌توان راجع به آن حرف زد و باید حرف زد.

وقتی راجع به اتفاقی حرف نزنیم، یعنی آن اتفاق مهم نیست. به نظر من باید ببینیم برگزارکنندگان این برنامه چه ذهنیتی و چه برخوردی با مسائل دارند. من در ضمن خیلی باز به قضیه نگاه می‌کنم. آدمها باید حرف بزنند و همیشه هم می‌شود انتقاداتی کرد.

به‌هرحال ذات این را که شما نگاه می‌کنید، یک "رقابت" اینترنتی‌ست که بعضی وقت‌ها ما اسم "مسابقه" به آن می‌دهیم که این مسئله‌دار است. من یک پستی هم در این باره نوشتم که این مسابقه نیست. برای مسابقه می‌شود مثلاً بوکس بازی کرد تا ببینیم چه کسی چه کسی را ناک‌اوت می‌کند.

در وبلاگ خیلی نمی‌شود مسابقه داد. خب آدم‌ها می‌نویسند. می‌شود اعداد و ارقامی داد؛ اینکه هر کس چند تا مخاطب دارد. ولی این بیشتر از جنس قدردانی‌ست تا مسابقه.

ما دیده‌ایم زمان‌هایی هم بوده که این برنامه شکل مسابقه گرفته است. مثلاً دوتا وبلاگ‌نویس واقعاً داشتند با هم جدل می‌کردند و آراء می‌گرفتند و بالا می‌رفتند. این بیشتر از جنس قدردانی از صداهایی‌ست که در وبلاگستان وجود دارد. شاید بشود روی این وجه‌اش تأکید کرد، و این یک مقدار فضا را آرام‌تر می‌کند.

در مورد نحوه اجراء هم، به‌هرحال نظرسنجی از جنس اینترنتی همیشه مورد سئوال است و این خیلی هم منطقی‌ست. به این دلیل که همیشه بحث‌هایی در این مورد وجود دارد که چه کسی چند تا رأی داده و چه کسی مثلاً دوستدارانی داشته که آن‌ها حاضر بوده‌اند بنشینند از چند کامپیوتر مختلف لوگ‌این کنند و مرتب رأی بدهند.

این بحث‌هایی‌ست که همیشه هست؛ این بحث که افراد بتوانند روزی یک‌بار رأی دهند. خیلی‌ها از وب‌سایت‌های دیگر هم این کار را انجام می‌دهند. و این به‌هرحال سئوال‌برانگیز است. من فکر می‌کنم روش، روش سئوال‌برانگیزی است. در این شکی نیست و همه جای دنیا با این قضیه مسئله دارند. از "تایمز" گرفته که شخصیت سال را تعریف می‌کند تا کسان دیگر، این مشکل را دارند.

در مورد مسائل دیگر هم من فکر می‌کنم اگر به روند نگاه کنیم، در واقع از زمانی که این برنامه شروع شد - که جالب است یکی از قدیم‌ترین اتفاقاتی‌ست که در وبلاگستان افتاده - برنامه توانسته با مخاطبان‌اش ارتباط برقرار کند و مرتب بازخورد بهتری ازشان بگیرد.

یعنی به‌هرحال مخاطبان هم اعتراضات و مشکلاتی داشته‌اند و این‌ها را گفته‌اند. من فکر می‌کنم برنامه به این سمت رفته که برخورد بهتری با آن شود و بازخورد بهتری بگیرد.

به خود وبلاگ‌ها بیشتر بپردازیم! ما وبلاگ‌هایی را می‌بینیم که خیلی قدیمی هستند و وبلاگ‌هایی که خیلی هم قدیمی نیستند. مثلاً "کتاب بلاگ" هشت سال است درباره‌ی موضوع کتاب می‌نویسد.

"صادق جم" را داریم که "بلاگ‌نوشت" را می‌نویسد و "فیس‌آف" معروفش را راه انداخت که مورد استقبال واقع شد. از آن طرف "نسوان مطلقه‌ی معلقه" مقام دوم را دارد. وبلاگ "نارنجی" در مقام اول است. "مرثیه‌های خاک" آرش بهمنی‌، وبلاگ "خرس" و "بزرگ راه رسیدن" دیگر کاندیداها هستند.

از دیگر کاندیداها "مرد مختصر" است که به نظر می‌رسد وبلاگ‌نویس‌اش کسی بوده که در جبهه‌های جنگ حضور داشته است. "وقایع روزانه‌ی یک دانشمند" و "خیزران" وبلاگی‌ست که طرفدار حکومت است و در عین حال نقد هم می‌کند. "آقا اجازه" هم که پنج سال است وبلاگ می‌نویسد.

فکر می‌کنید رقابتی که چندین سال است دارد به این صورت برگزار می‌شود، به فضای وب فارسی کمک می‌کند که در دوره‌های مختلف فراز و فرود داشته و حتی در دوره‌ای درباره‌ی این صحبت شده، و حتی خود شما در این مورد مطلب نوشتید، که آیا وب فارسی و وبلاگ‌نویسی به پایان خودش رسیده و دیگر دوره‌ی شبکه‌های اجتماعی مثل فیس بوک و توییتر و گوگل پلاس است.

به چند نکته‌ خیلی خوب اشاره کردید. یکی بحث سن وبلاگ‌هاست. وبلاگ چندتا موج داشته و واقعیت این است که اگر بخواهیم زمان را از عواملی در نظر بگیریم که براساس‌ آن بگوییم کدام وبلاگ‌ها الان بیشتر در عرصه هستند، این خیلی دقیق نیست. به‌هرحال بله، هر وبلاگی باید مدتی را بگذراند. یک وبلاگ تا شش‌ماه ننویسد و مخاطبش را به دست نیاورد، نمی‌تواند خیلی نقش بازی کند.

ولی گاهی اوقات وبلاگ‌های خیلی خوبی هستند. شما مثلاً یک وبلاگ سه ساله می‌بینید که از یک وبلاگ هشت ساله مخاطب خیلی بیش‌تری دارد و خیلی فعال‌تر است و خیلی محتوا تولید می‌کند و آدم‌ها خیلی با آن ارتباط برقرار می‌کنند. یعنی موضوع یک مقداری اینجا مسئله‌دار است.

در مجموعه‌ی نامزدها هم که نگاه می‌کنیم، همان طور که گفتید، ما وبلاگی را داریم که هشت سال است دارد می‌نویسد و وبلاگی را داریم که به نسبت جدیدتر است. حالا شاید وبلاگ‌نویس قبلاً جای دیگری می‌نوشته یا نه تازه شروع کرده است. این یک بحث است. بحث دوم این است که ما وبلاگ‌هایی داریم که - حالا اسم نمی‌برم چون یا باید همه را اسم ببرم یا هیچ کدام را - خیلی شخصی می‌نویسند. یک آدمی نشسته دارد راجع به زندگیش و عوالمش و این که من چه کار کردم و این‌ها می‌نویسد.

یک وبلاگی داریم که دارد راجع به این می‌نویسد که اپل و سامسونگ چه کار کردند یا درباره‌ی آی‌تی می‌نویسد. یک وبلاگ دیگر داریم که تخصصی در مورد کتاب می‌نویسد. وبلاگی داریم که در مورد سیاست می‌نویسد.

در مورد اینکه آیا این رقابت می‌تواند به وبلاگ‌‌نویس‌کمک کند، به نظر من بله. چون این برنامه یک مجموعه مخاطبی دارد. این مجموعه مخاطب برای مثال اگر برای حمایت از این وبلاگ "آی تی نویس" می‌آید و با این برنامه آشنا می‌شود، بقیه را هم می‌بیند.

به نظر من خیلی خوب است که آنجا می‌بیند آدمی هم هست که دارد در مورد کتاب می‌نویسد. سالها هم هست که دارد می‌نویسد و اصلاً نه هدفش این است و نه برایش ممکن است که مجموعه مخاطبان چند ۱۰هزار نفری و چند صد هزار نفری یک وبلاگ آی تی نویس را داشته باشد. انگار که ما داریم وبلاگستان را دوره می‌کنیم. گروه‌های مختلف‌اش را با هم آشنا می‌کنیم. من فکر می‌کنم از این لحاظ خیلی کارکرد خوبی دارد.