1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

یک منشی ساده، مالک ۷ هزار یادگار آلمان شرقی

DG/JT۱۳۸۹ شهریور ۲۶, جمعه

در ‌پی ریزش دیوار برلین، به منظور حفظ آثار دوران حیات آلمان شرقی، در یک شهر کوچک آلمانی نزدیک مرز لهستان موزه‌ای بنیاد نهاده شد. حال، این موزه، ۷ هزار یادگار آن دوران را به نمایش گذاشته که همه به یک منشی تعلق دارند.

https://p.dw.com/p/PDYw
عکس: Dokumentationszentrum für Alltagskultur der DDR

هنگامی که محققان وارد خانه‌ی خانم ایلزه پولتسین (Ilse Polzin) شدند، نمی‌توانستند چیزی را که می‌بینند باور کنند. آن‌ها با اتاقی به مساحت ۲۵ متر مربع روبرو شده بودند که پر از اشیای مختلف بود.

در وسط اتاق یک تخت قرار داشت و کارتون‌های زیادی روی قفسه‌های دیوار را پر کرده بودند. در این اتاق بیش از ۷ هزار یادگار دوران آلمان شرقی جمع آوری شده بودند. ۴ هزار قلم از آن اشیاء، در نمایشگاه شهر "آیزن‌هوتن اشتاد" (Eisenhüttenstadt) نگهداری می‌شوند؛ اشیایی از قبیل کلاه، شال‌گردن، دست‌کش، زینت آلات، شانه، گیره‌ی سر و حتی دستمال کاغذی و رومیزی. موزه "آیزن‌هوتن‌اشتاد" در سال ۱۹۹۳ میلادی، با هدف نگهداری آثار دوران حیات آلمان دموکراتیک بنیاد نهاده شد.

دکتر آندراس لودویگ، (Andreas Ludwig) مدیر نمایشگاه موزه "آیزن‌هوتن‌اشتاد" در این‌باره می‌گوید: «آن اتاق برای من مثل بخشی از فرهنگ روزمره‌ی جمهوری دموکراتیک آلمان بود. انگارکه این زن دنبال تمام این چیزها رفته بود؛ آن هم در وضعیت بد اقتصادی آن زمان. اما سوال اینجاست که چرا؟».

ایلزه پولتسین حتی بلیط های وسائل نقلیه‌ی خود را نیز جمع‌آوری می‌کرده و روی هر کدام ازآنها نکته‌ای درباره‌ی سفرش می‌نوشته.
ایلزه پولتسین حتی بلیط های وسائل نقلیه‌ی خود را نیز جمع‌آوری می‌کرده و روی هر کدام ازآنها نکته‌ای درباره‌ی سفرش می‌نوشته.عکس: Dokumentationszentrum für Alltagskultur der DDR

جمع‌آوری اشیا به‌جای دفترچه‌ی خاطرات

ایلزه پولتسین از سال‌های ۴۰ به بعد خاطره‌نویسی کرده، اما نه در یک دفترچه‌ی خاطرات، بلکه توسط جمع‌آوری اشیای روزمره‌ی آن زمان. خانم پولتسین به هرکدام از اشیایی که جمع‌آوری کرده، یک یادداشت توضیحی اضافه کرده است. مسئولین نمایشگاه، با معمایی بزرگ روبرو شده‌اند. اما همین معماست که باعث می‌شود بازدیدکنندگان نمایشگاه شروع به تفسیر کنند و دنبال دلایل جمع‌آوری پولتسین بگردند. آندراس لودویگ معمولا بازدیدکنندگان را به بخش مورد علاقه‌ی خودش در این نمایشگاه می‌برد.

او یک جعبه را نشان می‌دهد و می‌گوید: «این جعبه یکی از اشیای مورد علاقه‌ی من است. یعنی در کنار هم بودن خود شی و توضیحش برای من از همه جالب‌تر است. در سال‌های میانه قرن بیستم ، خانم‌ها جوراب نایلون را تک تک می‌پوشیدند و آن‌ها را در جعبه‌های کوچک می‌گذاشتند. ایلزه پولتسین هم همین کار را کرده بود. او جوراب‌هایش را در این جعبه ‌نگهداری می‌کرد. اما جالب اینجاست که به هر کدام از این جوراب‌ها، کاغذی با توضیحی کوچک چسبانده است. برای مثال روی یکی از آن‌ها نوشته شده: «با هم نیستند، اما به هم می‌خورند»، یا این‌که «چپی خراب است، باید دوخته شود».

این جعبه نشان می‌دهد اشیائی که برای ما امروزه خیلی پیش پا افتاده‌اند، آن زمان چه ارزشی داشته‌اند. این کار پولتسین در جامعه‌ی امروزی که "مصرف" یک مسئله‌ی عادی شده و کسی مثلا به این فکر نمی‌کند که در یک روز چه چیزهایی خریده یا مصرف کرده، پدیده‌ای شگفت‌انگیز است».

اما هر چه بازدیدکنندگان این نمایشگاه به این موضوع فکر کنند، چیزی که می‌ماند، حسی است آمیخته از بهت و تعجب درباره‌ی چنین جمع‌آوری عجیب و غریبی.